کیا یادشونه وقتی بچه بودیم هروقت یه قاصدک میدیدیم بر میداشتیم میذاشتیمش دمه دهنمون آرزومونو بهش میگفتیم و با خوشحالی فوتش میکردیم تو هوا...کاش الان هم میشد انقد پاک باشیم که به قاصدک اعتماد کنیم ...کاش
خاطرات خنده دار
یادتونه از داداشم براتون گفتم که با تجدیدی در زبان به عنوان بهترین نمره فرستادنش المپیاد زبان...
یه بار امتحان فیزیک داشتن دیده بودن هیچ راهی برای تقلب ندارند و معلمشون همه راههای تقلب رو بسته مونده بودند چیکار کنند بعد از کلی تفکر دیده بودند معلمشون موقع امتحان تو کلاس راه میره...
خو هیچی دیگه تمام فرمولها رو نوشته بودند رو کاغذ و به بهانه سئوال پرسیدند رفتند دور میز معلم و با چسب کاغذ رو زدند پشت کت معلمشون و هر وقت از کنار هر میزی رد میشد فرمولها رو می نوشتند آخرش هم به همین نحو تقلب ها رو از پشت معلم کندند...
ذهن خلاقه داداشم اینا دارند... :)))))))))))))
یه روز تو اداره یکی از همکارا رو دیدم که ریشش رو پرفسوری میزد، از دور بلند صداش زدم که پرفسور چطوری!؟ یه نگاهی به من انداخت ولی عکس العملش مثل همیشه نبود! رفتم طرفش که بهش بگم : با تو بودما!!؟ یه مرتبه متوجه شدم که اون بنده خدا یه ارباب رجوعه!
سرمو انداختم پایینو یواشی جیم شدم!!!
تازگیا دیدید که همراه اول خیلی به گوشی ها پیامک میده! و به خاطر هر پیامک ۴۷۰ ریال از حسابتون کم میکنه! دیشب عمو بزرگم بد جوری عصبانی شده بود و زنگ زد ۱۱۸ و گفت: اگه یه بار دیگه به گوشی من پیامک بیاد، زنگ میزنم ۱۱۰، تا بیان تکلیف شما صد و هیجده هیارو، یکسره کنن! منم از شنیدن این حرفاش انقدر داشتم میخندیدم که نگو، طفلی عَموم که هنوز با این سن اش نمیدونه که در چنین مسائلی، ۱۱۸ نه سر پیازه نه ته پیاز!!!!!
یه بارم میخواستم ذرت بلال درست کنم توی پارچ آب نمک درست کردم بعد میخواستم ذرتا رو بذارم داخلش گفتم با پارچ یکم اب میریزم رو ذرت.
خلاصه اب داخل پارچ رو یادم رفت خالی کنم رنگش هم چندان غیر عادی نبود مامانم با همون اب نمک غذا درست کرده بود غذا هم وحشتناک شور بود.هیشکی هم نمیدونست چرا اینجوریه منم به روی خودم نیاوردم.
هههههههههههههه
رفتيم مبل بخريم , فروشنده ميگه بشينيد ببينيت چطوريه , منم نشستم ميگم جالب نيست , ميگه خوب شما بد نشستيد بايد اينطوري بشينيد!!
يارو عين خرگوش نشسته رو مبل و ميگه اينجوري راحته! د مرتيكه مثلا اسم مبل راحتيه!!
اگه من خواستم لم بدم چي؟؟ اجازه ندارم؟
چند روز پیش روز دانشخو بود و تنها کسی که بهم تبریک گفت خودم به خودم بود با یک ای ام اس از خطم به همان خطم فرستادم و چون سیو نشده بود توهم فانتزی زدم و فک کردم مخاطب خاص پیدا کردم الان فک کنم باید برم امین اباد ولی راهو بلد نیستم کسی ادرس نداره بده دچار ضعف شخصیتی شدم به مدت مدید لایک بده تا خوب شم
چندسال پیش 1مرغ داشتم که 1روز به رحمت ایزدی پیوست براش مث چی گریه میکردم
آخه تا1روز قبل مثه آهو میدوئید اونوقت داداشم اومد و گفت مرده
1مدت بعد رفتم دفتر خاطراته داداشمو خوندم(فضولم خودتی بی ادب)
توش نوشته بود که من باعث شدم که این مرغه بمیره
باور کنید هنوز که هنوزه تو دلم مونده که چطوری داداشم مرغمو کشته بوده؟؟؟!!!
:((((
بچه که بودم چایی رو شیرین میکردم و نون تیکه تیکه میکردم توش حل میکردم و میخوردم
الان که یادم میاد باورم نمیشه من همچین آدمی بودم!!!
:|||
تــو کــوچــه مـنـتـظـر دوســتــم بــودم تــا از خـونــشون بــیــاد بــیــرون!!!!
دیـــدم یــه درِ آیــنــه ای بــزرگ جــلــومــه :دی
اول رفــتــم جــلــوش و مــوهــام رو مــرتــب کــردم و بــعــدش نــمــیــدونم چــرا مــنو مــرض گــرفــت تــوش برا خــودم ادا در مــیــاوردم !!!!
یــه لــبــخــند ژکــونـــد مــیــزدم بــعــدم تو دلـــم مــیــگــفــتم : اوووف چــه پــســر نــازی :)
بـاز دسـتــمــو مــیــذاشــتــم زیــر چــونــم نیــگا بــه افــق هــای دور دســت مــیــکــردم
مــوهــامــو مــیــرخــتم تــو صــورتــم بــعــد بــا یــه حــرکــت کــامــلاتاکــتــیــکــی یــدفــه ی ســرمــو مــیــدادم اونــطــرف کــه مــوهـــامـــم بـــاش بـــره اونــطــرف
بــعــد چـــن دقــيقــه یــه خانوومه در رو باز کـــرد و بــا خــنــده گــفـــت:
گـــل پــســر؟؟؟؟
من : بــلــه ؟؟!!
خانــومــه :خــدا پــدر مــادرت رو واســت نیــگــر داره کــه دلــمــون رو شــاد کـــردی :)
کــل خــانــومــای داخــل آرایــشــگــاه از خــنــده داشــتــن زمــیــنو گــاز مــیــزدن
:)
هــیــچـــی دیــگــه تا مــدتــا اووون دور و ورا آفــتــابـــی نــشــدم :)
تــو کــافــی شــاپ ســر قــرار دخــتـره داشــت زر مــیــزد و کـلاس (اولـیـن قـرار بـود!!!!!)
دوســتــم SMS داد چــه خـبــر؟؟؟؟؟
اوضــاع چـطـوره؟
مـنــم نـوشـتـم خـیـلـی ســخــتــه یـکــی جــلــوت زر بــزنــه تــو هــم مــجــبور بــاشــی بــا یــه لـبـخـند ژکــونــد تـحـمـلــش کــنــی و کــلــه تــکــون بــدی بــعــد اشــتــبــاهــی ســنــد کــردم بــرا هـمــیـن دخــتـــره!!!!!!!!!
انــقــدر هــول شــدم مــیــزو داشــتــم مــیــنــداخــتــم تــا اس اومــد گــفــتــم جــون مـــادرت نــخــون حـالا هــمــه داشــتــن نـگــامــون مــیــکـــردن بــه خــاطــر ســر و صــدا!
بــعــد خــونــد چــشــاش گــرد شــد!فــحشــم داد رفــت!!!!!!!!!|
بــراش مــتــاســفــم کــه انـقــدر بــی اعــصاب بــود -_-
دوم دبیرستان که بودم بعد پیدا کردن کارت واکسیناسیون پسر همسایمون که واسه روز قبل بود زنگ زدم خونشون گفتم آقای احسان...؟20 ساله؟نام پدر....؟هستید؟ دیروز واکسن سرخک-سرخجه زدید؟با تعجب گفت بله!منم گفتم اشتباه شده واکسنی که دیروز زدید تا 72 ساعت دیگه باعث بروز علایمی می شه که باید تحت مراقبت باشید مثل حمله های قلبی یا تنفسی!طرف از ترس از حال رفت و نیم ساعت بعد
با آمبولانس بردنش بیمارستان هنوزم عذاب وجدان دارم
سر کلاس بودیم
هوا هم سرد سرد سرد
بخاری هم هنوز توی کلاس نگذاشته بودند
دختر و پسر فقط داشتیم یخ میکردیم..
آقا استاد اومد توی کلاس در کلاسم باز گذاشت
نمیشدم با این حرف زد که ... اصلا اخلاق نداشت
دیگه خیلی خیلی داشتیم یخ میکردیم
به استاد گفتم استاد بی زحمت اگه میشه در یخچال و ببندید یخ کردیم به قرآن
آقا کلاس منفجر شد خود استادم زد زیر خنده
آقا سر کلاس زبان بودیم
استاد هی کانال عوض میکرد
هی یه چیز انگلیسی میگفت همه مثل بز نگاش میکردند
همچکدوم از بچه ها کلاسم هیچی نمی فهمیدند
آقا یهو استاد در اومد یه چیز انگلیسی به من گفت
منم که نمیدونستم یعنی چه؟
فقط دیدم چن نفر خندیدند
همون موقع سریع به استاد گفتم احتیاط خودتی
.آقا دیگه خودتون بگید چی شد
کلاس منفجر شد بعدم استاد یه چپی به ما بست و ادامه درسشو داد
خوب مگه بد گفتم
والا...............
هععععی بچه گیا یه دورانی داشتیم برا خودمون)":
میرفتیم از این آدامس 5 تومنی (که الان نسلشون منقرض شده) میخریدیم و خوب که میخوردیم و شیرینیش تموم میشد دوباره با یه حبه قند میخوردیمش و خوب که مخلوط میشد در میاوردیم و میذاشتیم تو یخچال برا دفعه بعد :lllll
ینی اصلاح الگوی مصرف بودیم در حد برج دبی :)))
آخرین مطالب طنز
داستان طنز کلاه فروش و میمون
شعر طنز / فقدان همسر
شعر طنز و خنده دار رانندگی در ایران
مکالمه مرد و زن /طنز
شعرطنز / خانهی ما
مجرمان شیک پوش زندان مهران مدیری را در سریال در حاشیه ببینید! + تصاویر جدید
11 سال رانندگی معکوس این مرد +عکس
واس ماس از زبان جواد رضویان / طنز
شعر طنز / زن گرفتن …
واکنش جالب مهناز افشار با دیدن کنار کاریکاتور خود +عکس
معنی کلماتی که از زنها شنیده می شود / طنز
"جناب خان" ممنوع التصویر میشود؟
علت دروغ گفتن مردها (آخر خنده)
اصول جالب شوهرداری به روایت فورجوک !
فال و طالع بینی
عزیزُم بیا فالت بگیرُم
فال حافظ | فال روزانه | طالع بینی | فال مصری | فال تاروت
فواید خنده
خنده تاریخ انقضا نداره !!!
مجموعه تخصصی فواید ، دانستنیها و رازهای خنده
حمایت میکنیم
+ شادی و کمک به دیگران ( مراکز خیریه )
آمار سایت
بازدید دیروز: 23690
کل بازدید: 512171515