دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

خاطرات خنده دار

  36004

کیا یادشونه وقتی بچه بودیم هروقت یه قاصدک میدیدیم بر میداشتیم میذاشتیمش دمه دهنمون آرزومونو بهش میگفتیم و با خوشحالی فوتش میکردیم تو هوا...کاش الان هم میشد انقد پاک باشیم که به قاصدک اعتماد کنیم ...کاش

  36001

یادتونه از داداشم براتون گفتم که با تجدیدی در زبان به عنوان بهترین نمره فرستادنش المپیاد زبان...
یه بار امتحان فیزیک داشتن دیده بودن هیچ راهی برای تقلب ندارند و معلمشون همه راههای تقلب رو بسته مونده بودند چیکار کنند بعد از کلی تفکر دیده بودند معلمشون موقع امتحان تو کلاس راه میره...
خو هیچی دیگه تمام فرمولها رو نوشته بودند رو کاغذ و به بهانه سئوال پرسیدند رفتند دور میز معلم و با چسب کاغذ رو زدند پشت کت معلمشون و هر وقت از کنار هر میزی رد میشد فرمولها رو می نوشتند آخرش هم به همین نحو تقلب ها رو از پشت معلم کندند...
ذهن خلاقه داداشم اینا دارند... :)))))))))))))

  35996

یه روز تو اداره یکی از همکارا رو دیدم که ریشش رو پرفسوری می‌زد، از دور بلند صداش زدم که پرفسور چطوری!؟ یه نگاهی به من انداخت ولی عکس العملش مثل همیشه نبود! رفتم طرفش که بهش بگم : با تو بودما!!؟ یه مرتبه متوجه شدم که اون بنده خدا یه ارباب رجوعه!
سرمو انداختم پایینو یواشی جیم شدم!!!

  35995

تازگیا دیدید که همراه اول خیلی به گوشی ها پیامک میده! و به خاطر هر پیامک ۴۷۰ ریال از حسابتون کم میکنه! دیشب عمو بزرگم بد جوری عصبانی شده بود و زنگ زد ۱۱۸ و گفت: اگه یه بار دیگه به گوشی من پیامک بیاد، زنگ میزنم ۱۱۰، تا بیان تکلیف شما صد و هیجده هیارو، یکسره کنن! منم از شنیدن این حرفاش انقدر داشتم میخندیدم که نگو، طفلی عَموم که هنوز با این سن اش نمیدونه که در چنین مسائلی، ۱۱۸ نه سر پیازه نه ته پیاز!!!!!

  35993

یه بارم میخواستم ذرت بلال درست کنم توی پارچ آب نمک درست کردم بعد میخواستم ذرتا رو بذارم داخلش گفتم با پارچ یکم اب میریزم رو ذرت.
خلاصه اب داخل پارچ رو یادم رفت خالی کنم رنگش هم چندان غیر عادی نبود مامانم با همون اب نمک غذا درست کرده بود غذا هم وحشتناک شور بود.هیشکی هم نمیدونست چرا اینجوریه منم به روی خودم نیاوردم.
هههههههههههههه

  35987

رفتيم مبل بخريم , فروشنده ميگه بشينيد ببينيت چطوريه , منم نشستم ميگم جالب نيست , ميگه خوب شما بد نشستيد بايد اينطوري بشينيد!!
يارو عين خرگوش نشسته رو مبل و ميگه اينجوري راحته! د مرتيكه مثلا اسم مبل راحتيه!!
اگه من خواستم لم بدم چي؟؟ اجازه ندارم؟

  35982

چند روز پیش روز دانشخو بود و تنها کسی که بهم تبریک گفت خودم به خودم بود با یک ای ام اس از خطم به همان خطم فرستادم و چون سیو نشده بود توهم فانتزی زدم و فک کردم مخاطب خاص پیدا کردم الان فک کنم باید برم امین اباد ولی راهو بلد نیستم کسی ادرس نداره بده دچار ضعف شخصیتی شدم به مدت مدید لایک بده تا خوب شم

  35979

چندسال پیش 1مرغ داشتم که 1روز به رحمت ایزدی پیوست براش مث چی گریه میکردم
آخه تا1روز قبل مثه آهو میدوئید اونوقت داداشم اومد و گفت مرده
1مدت بعد رفتم دفتر خاطراته داداشمو خوندم(فضولم خودتی بی ادب)
توش نوشته بود که من باعث شدم که این مرغه بمیره
باور کنید هنوز که هنوزه تو دلم مونده که چطوری داداشم مرغمو کشته بوده؟؟؟!!!
:((((

  35978

بچه که بودم چایی رو شیرین میکردم و نون تیکه تیکه میکردم توش حل میکردم و میخوردم
الان که یادم میاد باورم نمیشه من همچین آدمی بودم!!!
:|||

  35968

تــو کــوچــه مـنـتـظـر دوســتــم بــودم تــا از خـونــشون بــیــاد بــیــرون!!!!
دیـــدم یــه درِ آیــنــه ای بــزرگ جــلــومــه :دی
اول رفــتــم جــلــوش و مــوهــام رو مــرتــب کــردم و بــعــدش نــمــیــدونم چــرا مــنو مــرض گــرفــت تــوش برا خــودم ادا در مــیــاوردم !!!!
یــه لــبــخــند ژکــونـــد مــیــزدم بــعــدم تو دلـــم مــیــگــفــتم : اوووف چــه پــســر نــازی :)
بـاز دسـتــمــو مــیــذاشــتــم زیــر چــونــم نیــگا بــه افــق هــای دور دســت مــیــکــردم
مــوهــامــو مــیــرخــتم تــو صــورتــم بــعــد بــا یــه حــرکــت کــامــلاتاکــتــیــکــی یــدفــه ی ســرمــو مــیــدادم اونــطــرف کــه مــوهـــامـــم بـــاش بـــره اونــطــرف
بــعــد چـــن دقــيقــه یــه خانوومه در رو باز کـــرد و بــا خــنــده گــفـــت:
گـــل پــســر؟؟؟؟
من : بــلــه ؟؟!!
خانــومــه :خــدا پــدر مــادرت رو واســت نیــگــر داره کــه دلــمــون رو شــاد کـــردی :)
کــل خــانــومــای داخــل آرایــشــگــاه از خــنــده داشــتــن زمــیــنو گــاز مــیــزدن
:)
هــیــچـــی دیــگــه تا مــدتــا اووون دور و ورا آفــتــابـــی نــشــدم :)

  35964

تــو کــافــی شــاپ ســر قــرار دخــتـره داشــت زر مــیــزد و کـلاس (اولـیـن قـرار بـود!!!!!)
دوســتــم SMS داد چــه خـبــر؟؟؟؟؟
اوضــاع چـطـوره؟
مـنــم نـوشـتـم خـیـلـی ســخــتــه یـکــی جــلــوت زر بــزنــه تــو هــم مــجــبور بــاشــی بــا یــه لـبـخـند ژکــونــد تـحـمـلــش کــنــی و کــلــه تــکــون بــدی بــعــد اشــتــبــاهــی ســنــد کــردم بــرا هـمــیـن دخــتـــره!!!!!!!!!
انــقــدر هــول شــدم مــیــزو داشــتــم مــیــنــداخــتــم تــا اس اومــد گــفــتــم جــون مـــادرت نــخــون حـالا هــمــه داشــتــن نـگــامــون مــیــکـــردن بــه خــاطــر ســر و صــدا!
بــعــد خــونــد چــشــاش گــرد شــد!فــحشــم داد رفــت!!!!!!!!!|
بــراش مــتــاســفــم کــه انـقــدر بــی اعــصاب بــود -_-

  35963

دوم دبیرستان که بودم بعد پیدا کردن کارت واکسیناسیون پسر همسایمون که واسه روز قبل بود زنگ زدم خونشون گفتم آقای احسان...؟20 ساله؟نام پدر....؟هستید؟ دیروز واکسن سرخک-سرخجه زدید؟با تعجب گفت بله!منم گفتم اشتباه شده واکسنی که دیروز زدید تا 72 ساعت دیگه باعث بروز علایمی می شه که باید تحت مراقبت باشید مثل حمله های قلبی یا تنفسی!طرف از ترس از حال رفت و نیم ساعت بعد
با آمبولانس بردنش بیمارستان هنوزم عذاب وجدان دارم

  35961

سر کلاس بودیم
هوا هم سرد سرد سرد
بخاری هم هنوز توی کلاس نگذاشته بودند
دختر و پسر فقط داشتیم یخ میکردیم..
آقا استاد اومد توی کلاس در کلاسم باز گذاشت
نمیشدم با این حرف زد که ... اصلا اخلاق نداشت
دیگه خیلی خیلی داشتیم یخ میکردیم
به استاد گفتم استاد بی زحمت اگه میشه در یخچال و ببندید یخ کردیم به قرآن
آقا کلاس منفجر شد خود استادم زد زیر خنده

  35960

آقا سر کلاس زبان بودیم
استاد هی کانال عوض میکرد
هی یه چیز انگلیسی میگفت همه مثل بز نگاش میکردند
همچکدوم از بچه ها کلاسم هیچی نمی فهمیدند
آقا یهو استاد در اومد یه چیز انگلیسی به من گفت
منم که نمیدونستم یعنی چه؟
فقط دیدم چن نفر خندیدند
همون موقع سریع به استاد گفتم احتیاط خودتی
.آقا دیگه خودتون بگید چی شد
کلاس منفجر شد بعدم استاد یه چپی به ما بست و ادامه درسشو داد
خوب مگه بد گفتم
والا...............

  35953

هععععی بچه گیا یه دورانی داشتیم برا خودمون)":
میرفتیم از این آدامس 5 تومنی (که الان نسلشون منقرض شده) میخریدیم و خوب که میخوردیم و شیرینیش تموم میشد دوباره با یه حبه قند میخوردیمش و خوب که مخلوط میشد در میاوردیم و میذاشتیم تو یخچال برا دفعه بعد :lllll
ینی اصلاح الگوی مصرف بودیم در حد برج دبی :)))