دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

خاطرات خنده دار

  225919

دیروز داداش کوچیکم(10سالشه) اومدپیشم
گفت داداشی برات یه شعر سرودم بخونم؟
منم خرذوق شدم بهش گفتم بخون داداش گلم
گفتش:
داداش من چه نازه گوشای اون درازه

داداش من شاخ داره خودش خبر نداره


ای خداااا من چه گناهی کردم گیر این افتادم:(

  225912

جونم براتون بگه توی چت باحال یه چی خوندم اومدم روی یکی از نوابغمون امتحان کنم.
+:من
-:دوستم

+:اگه الان یه کار خوب برات پیدا بشه میری سرکار؟
-:خب معلومه.
+:ببین یه کار مدلینگ خوب سراغ دارم گفتم بهت پیشنهاد کنم.
-:اوه اوه بابای من عمرا بزاره مدل بشم.
+:حالا بزار شرایطشو بگم.به تو خیلی میخوره.بابات با من.
-:خب حالا بنال ببینم چکار برم کردی؟
+:ببین یه چی بگم باورت نشه.
-:اه بگو دیگه نصف جون شدم.
+:میمون شرکت چیتوز مرده به جاش به تو پیشنهاد دادن بری به جای میمونه کار کنی.
-:نه نمیخوام تو شرکت غذایی کار کنم.چاق میشم.(بدبخت نفهمید.)
+:وای (اسمش) نمیدونی اگه نری از دستت رفته کلی معروف میشی.
-:باشه دوباره بگو جای کی باید کار کنم برم بابامو راضی کنم.
دیدم داره جدی جدی باور میکنه گفتم:
+:اسکل دارم میگم میمونه مرده میخوان تو بری براشون کار کنی.
حالا تازه گرفت من چی میگم.یه لنگ در هوا پاشد افتاد دنبال من.

خنگی و اسکلی تا چه حد؟
تو رو خدا هی نگید گودزیلا طفل معصوما (به جز خودمو اونایی که شماها و خودم دوست دارید)فلج ذهنین.
من که دلم به حالشون میسوزه.بیاید دست به دست هم بدیم اینارو عاقل کنیم.

تا قسمت های بعد خدانگهدار

امضا:خانم دکتر مملکت

  225897

چیه شماها هی میگید گودزیلا گودزیلا؟

یه سر بیاید مدرسه ما ببینید این دهه هشتادیا چقدر شوتن.شوت که نه شووووووووووووووووووووووتن.

به دوستم که خیلی افاده ایه گفتم:

انقدر کلاس میزاری زنگ تفریحم داری؟
میگه آره
میگم کی؟
میگه زنگ تفریحم تو مدرسه.
بعدشم یه سیسی گرفت که انگار ضایعم کرده.
منم خیلی ریلکس بهش گفتم:
پس واسه کسی کلاس بزار که همکلاسیت باشه نه اونی که سر کلاسش راتم نمیده.
این دوستمون کلا خیلی اعتماد به لوسترش بالاس.انقد که لوستر سنگین شده سقف ترک برداشته.

تازه یه بارم گفت که کره جنوبی همسایه ایرانه.
فکر کن.
بین ایرانو کره جنوبی هند هست هیمالیا هست چین و یه اقیانوسه اونوقت بشه همسایه ایران؟

بدبخت افاده ای سن خر پیرو داره اونوقت ترم دو فمیلی اند فرندز دوعه کلی هم ادعا زبان داره بعد منم همسن اونم دوسال دیگه تافلمو میگیرم میاد جلو من یجوری حرف میزنه انگار کلی سال خارج زندگی کرده سختشه فارسی حرف بزنه.

تازه اینو بشنوین.
بلد نیست کامپیوتر و روشن کنه و یه گوشی دکمه ای داره، اونوقت میاد میگه آدرس فیستو بده برم عکساتو ببینم.

حالا من یه نمونه شو بهتون گفتم بیاین مدرسمون میبینید چه نابغه هایی قراره آینده کشورمونو بلسازن.

لایک:واقعن تو چطوری اینارو تحمل میکنی؟
لایک:به نظرم اینا یه موجود ناشناختن ولی خب هر چی باشه نمیتونی خودت انکار کنی که گودزیلا نیستی.

امضا:خانم دکتر مملکت

  225880

چندوقت پیشا بابام بایه موتوریه تصادف کرد طرف فقط پاش یه کوچولو تاکید میکنم کوچولو زخم شد حالاببینین عکس العمل طرف چیه؟







طرف:باید منوببری سونوگرافی!!
یعنی نابود شدما!!

  225867

اصلا اين زندگي مسخره ما خودش همش خاطرات خنده دار هست هيچي سر جاي خودش نيست همه چي در هم بر هم هييييييي زندگي

  225805

امروز تو کلاسمون بحث این بود که مجازات چه جرمی چیه!(درس اجتماعیمون بود)
بعد بحث این بود افرادی که بیماری های روانی دارن مرتکب جرم بشن مجازاتش چیه.
یکی از دوستام بلند شد گفت افرادی که مثلا سادیسم و این چیزا دارن اگه قتل هم کنن جرم حساب نمیشه.
بعد منم به نمایندگی جمع سادیسمسمون بلند شدمو گفتم:
اعتراض دارم.افرادی که سادیسم و مازوخیسمو اینا دارن بیماریشون حاد نیست و امکان نداره قتل کنن.شاید آسیب بزنن ولی خیلی جزئی.تازشم اکثرا الکی میخندن(ماها که یاد جک میوفتیم میخندیم) و بصورت زبونی اذیت میکنن.اگه خیلی حاد باشه ممکنه شاید مثلا بزنه یکیو اونم نهایتن خیلی ارفاق کنیم شاید یه دست یا پاش آسیب ببینه.بیماری ای نیست که نگران کننده باشه.
بعد اون دوستم که اینو گفت جواب داد:
اولا من مازوخیسمیا رو نگفتم(اولین ضایع شدنم)دوما مازوخیسم یعنی خود آزاری و خودشونو میندازن زیر سادیسمی ها کتک بخورنو این حرفا.سوما سادیسمی های حاد ممکنه قتل هم بکنن.
حالا اینا گذشتن.
زنگ سوم که کارو فناوری داشتیم بچه ها درست کارشونو درست نمیکردند و خانممون اعصاب داغون بود.بکی از بچه ها گفت:
بچه ها چرا انقدر خانومو حرص میدین؟خب درست کار کنین دیگه!
منم از همون ته گفتم:
آخه نمیشه عزیزم من سادیسم دارم نمیتونم بقیه رو اذیت نکنم.
یه لحظه کلاس ساکت شد و همه اینجوری نگام کردن:0__0
منم گفتم:
بابا چشاتونو درویش کنین خوبه شوخیدم اگه واقعا داشتم الان چشای همتونو از کاسه در می آوردم.
یهو کلاس ترکید از خنده.
اینبار من بودم که اونارو اینطوری نگا میکرد:0__0
نمیدونم که کجای حرفم خنده داشت ولی خب منم به جمعشون اضافه شدم.نمیدونم اونا به چی میخندیدن ولی من به خنگی اونا میخندیدم.
آخه کدوم دیوونه ای میاد تو جمع بگه من سادیسم دارم؟

  225796

دانشجوی کارشناسی بودم رییس دانشگه منو به عنوان نماینده دانشجویان فرستاد سرکلاس ارشدای یه دانشگاه دیگه که اگر استادشون (که تازه از روسیه اومده بود)موافقت کردن بیان برای سمینار دانشگاه ما یکی از مسیولین خانوم هم همراهم بودن با کلی زحمت مجوز گرفتن و با کلی احترام رفتیم سر کلاس من رفتم ته کلاس نشستم مودب .دستم رفت روی گوشیم اهنگ نمره بیست کلاسو نمیخوام باصدای بلند پخش میشد .گوشیمم هنگ کرده بود استاد هاج واج مونده بود که چه خبر حدود 22دانشجوهم زل زده بودن به ما :_:_:همراهمم بجای این که کمک کنه باتری گوشی رو بیارم بیرون میزد توسرم.خلاصه تا اخرش یه 3دقیقه ای اهنگ خونده شد و بچه ها بشکن میزدن.
دانشجو ها استقبال کردن میگفتن بازم بیایین ::))
رییس داشگامونم بداخلاقه کلا جواب سلامه کسی رو نمیده "_"

  225771

رفتیم ختم عمو بابام منم سرمو انداختم پایین رفتم یه گوشه بشینم دیدم خواهر اون مرحوم داره نگاهم می کنه منم سلام کردم بعدش هول کردم گفتم ان شالله قسمت خودتون بشه
فکرکنم منو برای عروس ایندش انتخاب کرداخه تا اخر مجلس چشم ازم بر نداشت:/

  225751

ی سری بابام انقدر کتکم زد که پام شکست و از دماغم خون میرفت مامانم منو دید تنها کاری که کرد ی تفنگ داد به بابام گفت فایده نداره دیگه، خلاصش کن
:((

  225737

اقو بعد صد سال دلام-_-
من دوباره اومدم :)
با سوتي ها و مار هاي خنده دار مدرسه Chilean
هي خب اول براي اين ك شمارو دچار سوئتفاهم نكنم ميگم ك خوانواده من ب دلايلي مجبورم شديم ايران رو ترك كنيم براي همين تو شهر سليماني تو مدرسه جهان (يه مدرسه مختلط اينگيليسي بريتانيايي ك توي كشور عراق هست(قسمت مرد نشنين عراق ك داعش نيي))براي همين دانش اموز هاي مدرسه همشون كردن خلاصه بگزريم...
كار ها و سوتي هاي معلمامون:
١مستر sarcwot(معلم mathematics رياضي) رفت سر ميز يكي از بچه ها ك يهو پاهاش سر خورد و از وسط وا شد و خشتكش پاره شد:)))يهو كلاس رو سكوت عجيبي فرا گرفت:/بعد همه پوكيدن~_~بد بختم عزر خـــــــــــــواســـــــــــــت رفت بيرون:/
٢لونا(دوستم)داشت سر كلاس عربي شعر ميخوند بعد خودشو تكون تكون ميداد
معلم عربيمونم(خرس گنده ٥٠ ساله)ميخواست اداشو در بياره شرو كرد رقصيدن~_~
$بقيشو بعدا ميگم$
خوش باشيد^_^

  225697

یه روز سر کلاس شیمی بچه ها گزارش ازمایش ننوشته بودن منم ی هوا گفتم اقا اجازه میخواییم بریمازمایشگاه؟
یه دفه همه بچه ها چپ چپ نگاهم کردن منم میدونستم زنگ تفریح چی میشه خودمو زدم به اون راه
معلممون پرسید چی گفتی؟
گفتم :میریم سایت؟
معلممون:::::<
میریم نماز خونه؟؟
معلممون::::::<
میریم تو حیاط؟؟
معلممون:::::<
میریم سالن؟؟؟؟
معلممون::::<بیچاره فکرکرد فشارم یا قندم افتاده دارم هزیون میگم
از تو کیفش بهم شکلات داد قضیه ختم به خیر شد...

  225675

یه بار توی مترو نشسته بودم (مترو کسی واینستاده بود ولی همه جا ها پر بود)

القصه: یاد یکی از. جوک های فور جک افتادم که واقعا خنده دار بود..

داشتم آروم آروم میخندیدم.یهو نتونستم کنترلمو از دست دادم بلند بلند

خندیدم:|

بعد دیدم همه دان چپ چپ نگام میکنن. ( خدا روشکر اونجا آشنا نبود تو مترو)

منم دیدم اوضاع خیلی خیته ...برگشتم به اینو اون نگا کردم و میخندیدم:|

بعدش سر جام نشتمو با انگشتم و لبم شروع کردم بیل بیل بیل بیل ....

خدا رو شکرخوب جمعش کردم. همه فک میکردم دیونم میگفتن آخی بیچاره

سنی نداره و اینجوریه.. چه خوش قیافه هم هست :-)

و در نهایت در اولین ایستگاه فرار کردم...

  225659

دوستان عزيزان دیگه هیچ وقت از کلمه _ زا به راه _ استفاده نکنید واییییی
سر کلاس ریاضی بودیم معلم مون آقاس یه دختره خواب بود سر کلاس صداش زد بلندش کرد بهش گفت این سوالو جواب بده دختره بیچاره منگ بود اصلا نفهمید چی شده یکی دیگه گفت آقای.... بچه بیچاره رو از خواب بیدار کردین زا به راهش کردید حالا میخواید سوال جواب بده؟
واییی معلممون از خنده یعنی غش کرد ما هم همه علامت سوال ک این حرف این قدر خنده نداشت برگشته میگه
میدونی زا به راه یعنی چی؟ یعنی چی ک من زا به راهش کردم؟ زا به راه زا از فعل زاييدن میاد به راهه یعنی الان بزاد دو ساعت دیگه بزاد 5 ساعت دیگه بزاد
ما همه """"
اون دختره ک خواب بود یعنی قشنگ رفت زیر نیمکت
اونی ک گفت زا به راه میخکوب شد ##

  225626

خانم(چیه همش که نباید بگیم آقا یه بارم خانم..تبعیض تا کجا واقعا؟)اول مهر بود و عزراییل(معاون گرامی) از بس دبیرستانی ها شیطنت کردن اعم از گوشی آوردن..نگا کردن فیلم ها ی غیر اسلامی زبونم لال و به قول خودش ترویج فساد و فحشا/: کلاس ما دبیرستانی هارو صاف اورد گذاشت جلوی دفتر..چن وقت بعدم اومد اومد تو کلاس محض سر کشی..اول یه نگاه به کلاس کرد یه نگاه به قیافه های این جوری /: ما بعدم نه گذاشت نه برداشت در اومد گفت :(کلاس شما چه گشاد شده!)ماها همه این جوری بودیم(:حالا این بنده خدا هی سعی میکرد برامون توضیح بده منظورش این بوده که کلاسمون بزرگ تر شده ما هی به سوتیش میخندیدیم..

  225601

ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﻫﻢ ﻗﺮﺍﺭ ﺷﺪ ﻣﻦ ﺗﻮ ﺗﻌﺰﯾﻪ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﻢ ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺑﺪ ﻣﮑﺎﻟﻤﺎﺕ ﺭﻭ ﻣﯿﮕﻔﺘﻢ ﮐﻪ ﯾﻬﻮ ﯾﮑﯽ ﺍﻭﻣﺪ ﺳﻤﺘﻢ ﻣﯿﮑﺮﻭﻓﻮﻥ ﺭﻭ ﮔﺮﻓﺖ ﮔﻔﺖ ﺧﺐ ﺗﻮ ﺷﻬﯿﺪ ﺷﺪﯼ ﺣﺎﻻ ﻧﻔﺮ ﺑﻌﺪ :|