دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

فک و فامیله داریم

  28724

امروز سرٍ میزٍ صبحانه!
مامانم؛ امیر نمیذارم امرو بری دانشگاه! یعنی حق نداری تا چن روز!!
من؛ چرا ؟؟؟
مامانم؛ دیشب زبونم لال خواب دیدم تصادف کردی رفتی تو کما!!! از ترسٍ اون کابوسٍ لعنتی کلٍ دیشبو بالا سرت بودم!!!
من؛ بیخیال مامان خوابٍ خانوما چپکیٍ!
بابام؛ راست میگه خانوم! خدا رو چه دیدی شاید به همه عالم ثابت شد خوابٍ زن چپکی نیس! فقط امیر با ماشینت نریاااااا!! یادته که چقد پولشو دادم؟؟ ههههعی میتونستم زمین بخرم بجاش!! با آژانس برو بابایی!!!
من؛(*_*)
مامانم؛(+_+)
بابام؛($_$)
لیوانٍ شیرٍ تو دستم؛))))
آره درس حدس زدین منم یه بوهایی بردم از تو جوب پیدام کردن!!!
بابایٍ انگیزه فلج کنه من دارم؟؟
حالا خوبه تازه از مسافرت برگشته!!! دلتنگی موج میزنه اصن!! والاااا!

  28710

امروز تولد مامانمه امدم ازش نظر بگیرم که هدیه چی براش بخرم.خودش گفت برام ادکلان دختر دایی 4 سالم امد گفت نه عمه ادکلان جدایی میاره!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!1
اینا بچه هستن یا گودزیلا؟؟؟؟!!!!!!!!!
فکو فامیل عشقی داریم ما
والا ب بخدا

  28685

مامانم هرکی قیافش زاقارت باشه میاد با من مقایسش میکنه!!!!
خداوکیلی سوسکم نشدیم که مامانمون قربون دست و پا بلوریمون بره!!!!
اینم فک و فامیله که ما داریم؟!!!!

  28649

ظهر تو خونه دراز کشیده بودم و TV می دیدم که متوجه شدم یک نفر از تو کوچه داره اسمم رو با بلندگو صدا می زنه! اولش فکر کردم شاید با کس دیگه ای کار داشته باشه، اما بعد از چند ثانیه اسم و فامیل رو با هم صدا زد! رفتم تو کوچه دیدم یه وانت سبزی فروشی جلوی در خونه ایستاده. بهش گفتم منو از کجا می شناسی؟ گفت مامانت سر کوچه ازم سبزی خرید و گفت بیام این جا صدات کنم که بیای بگیری! آخه ببین چه طور با آبروی آدم بازی می کنند!
من: o.o
سبزی فروش: |-|
تیم برنرز لی: /:)

  28645

چند روز پیش تولدم بود، جشن گرفته بودیم. دختر خواهرم 4 سالشه، گفت دایی می خوام به مناسبت تولدت برات شعر بخونم. این شعر تقدیم به تو.
گفتم بخون دایی. قیافه من در اون لحظه: ^_^
گفت:
سلام سلام عزیزم / گوساله تمیزم
دمبت سفید و آبی / پشکل نریز رو قالی
شما هم از این فک و فامیل ها دارین ؟؟

  28632

خواهرم دو روزه میره جلوی اینه بغض میکنه. میپرسم چته؟
با گریه میگه یه سال طول میشه بلند بشه!
از اون طرف مادرم میگه خب نمیخواد بری دانشگاه! ! یه آرایشگاه رفتند اعصاب برامون نگذاشتند. فک وفامیله داریم?!!

  28628

بعد 4 ماه از شهرستان اومدم!بابام اومده دنبالم... تو ترمینال دیدمش ساکمو انداختم زمین دستامو باز کردم با سرعت 130 k/hدویدم طرفش . ب 2متری نرسیدم ن گذاشت ن برداشت خوابوند زیر گوشم ! من: :o چرا میزنی؟ میگه ی مدت ندیدمت احساساتم گل کرد !!!
من : :o
بابام : :))
ملت تو ترمینال : ((= |:
بابای احساساتیه دارم؟

  28625

میخواستیم بریم عروسی (2سال پیش) گفتم من نمیام امتحان دین و زندگی دارم یهو پدرم زد پشت گردنم گفت اخه پدرسوخته تو دین داری تا زندگی داشته باشی هیچی دیگه تو عمرم اینقدر قانع نشده بـودم رفتم عروسی پدر قانع کننده ای داریم ما چه فکر کردی!

  28619

تو خونه ما هرکی هرچیو پیدا نمیکنه و کمک میخوووواد جوابش بلا استتثنا اینه :
"اگه بیام پیداش کنم کتک میخوریا"
کمک بدون کتک تعریف نشده
من هر وخ میگم کجاس مامانم میگه اونجاس
هنوزم موندم اونجا دیغن کجاس
فکـ و فامیل ماروباش :|

  28616

دختر عموم داشته آرایش میکرده و خط چشم سبز میکشیده زیر چشمش!! همون موقع داداشش که 6 سالشه میاد تو اتاق تا خواهرشو میبینه یه جیغ میزنه میگه وااااای آجییییییی زیر چشمت کپک زده:))
ماشلا ای کیو در حد لالیگا :|

  28608

امروز یه نقشه گنج کشیدم دادم دست داداش کوچیکم که ۵ سالشه اونم از صبح کل خونه رو سه بار گشته ولی چیزی پیدا نکرده...
بیچاره الان از خستگی بیهوش شده لامصب کرم ریختن به هر سن وسالی حال میده :دی

  28603

دارم ميرم حموم مامانم ميگه: صابون نداريم فردا برو!
ميگم:صابون نميخوام!
ميگه پس ميري اون تو چيكار كني؟
ميگم ميرم فكر كنم!!!
ميگه پس يه ساعت تو دستشويي ميشيني چيكار ميكني؟!!
ميگم تو دستشويي استراحت ميكنم!!
ميگه تو كه 25 ساعت از 24 ساعت رو استراحت ميكني ديگه چي ميگي ؟!!
هيچي ديگه كلا از حموم و دستشويي و استراحت منصرف شدم!!
مامان حاضر جوابه داريم؟

  28596

یه پسر خاله دارم 8 سالشه.به نظر من باید مدال جمله سازی بهش بدن.چنتا از جملات برترش:
شایسته:من شایستگی خود را دارم و شایستگی بقیه را هم دارم
شیرینی فروش:شیرینی فروش به ما میوه میدهد
عزیز:بچه های عزیز
من :)خالم :|
شوهر خالم :)
مایکل جکسون تو قبر در حال خوندن بیت ایت :()
کتاب فارسی :/
جمله سازی :\
پسر خاله جمله سار و جمله نویسه ما داریم

  28592

پسرعموم اومده خونمون برگشته به داداش5سالم میگه؛
ایمان تو بابایی رو بیشتر دوس داری یا مامانتو؟؟
ایمان؛ اول امیرم توش بگو!!
پسرعموم؛ خیلٍ خب! امیرو بیشتر دوس داری یا مامان باباتو؟؟
ایمان؛ شاپری دخترٍ دایی علیرضا!!
یعنی من موندم اندر کفش چرا اسمٍ منو گف!!
میخواست احساساتٍ منو آپزیت کنه؟؟ واقعاً؟؟
داداشٍ خانواده دوستٍ من دارم؟؟

  28590

یکی از فامیلامون مادر بزرگش مرغ و خروس داره.
اسم خروسه آقا راستینه!!!اسم مرغه هستی خانوم!!!
مادر بزرگه میگه:براشون ماکارونی درست میکنم،خیلی با ادب میان میخورن. تازه تو حیاط یه عالمه گلدون دارم، بهشون گفتم :من برای شما زحمت می کشم مبادا گلدونامو نوک بزنید، گناه دارن!!! هروقت که تخم میذارن نمیخوره،میده به همسایه اش.ازش بپرسی چرا خودت نمیخوری؟ میگه:این تخم ها مثل نوه های منن!!!!
خلاصه زندگی مسالمت آمیزی باهاشون داره..
آدم میره خونش یادکارتونه خونه ی مادر بزرگه می افته...خل