ﻣﺴﻮﺍﮎ ﺭﻭ ﺍﺧﺘﺮﺍﻉ ﮐﺮﺩﻥ ﻫﺮ ﺷﺐ ﺑﻬﺶ ﺯﻝ ﺑﺰﻧﯽ ﻭ ﺑﮕﯽ بیخی ﻓﺮﺩﺍ ﻣﯽﺯﻧﻢ :|

بعد از کنکور برای جبران این بخور و بخواب یک ساله به مامانم میگم مامان امشب ظرفا با من
مامانم : منظورت از امشب "به بعده " دیگه ؟!

با دیدن بیس صفحه اول 4جوک و دیدن جوک ها به این نتیجه رسیدم که قبلنا الکی غضنفر و حیف نون رو مسخره میکردیم!!! جدیدا خودمون خنده دارتر از اونا شدیم!!!

ملاقه فقط یه قاشق بوده که خواسته و تونسته !!!

وقتی می رم بیرون و بین مردم قرار می گیرم احساس می کنم سرا به طرفم می چرخه
پچ پچ ها شروع میشه
ریشخنداشونو می بینم
سنگینی نگاهشونو حس می کنم
یه حس مرموز بهم میگه دارن منُ به هم نشون می دن و میگن :
این همونیه که 19 تا پست گذاشته 4جوک ولی فقط 2 تاش تایید شده !!

کم کم دارم به این نتیجه میرسم که ازصابخونه اینجابخوام واس پستایی که میفرستم عوض درانتظار تایید واسم درانتظار رد بنویسه..والا به خدا خسته شدم!

........داشتم با موبايل تو 4جوك ميچرخيدم...............................
......خيلي غر ميزد اعصابمو خرد كرد......................................
يه لحظه از كنترلم خارج شدم وباانبر دست محكم زدم توسرش..........
افتاد كف زمين حول كرده بودم جسدشو بردم تو حياط وسوزوندم.........
هرشب عذاب وجدان دارم همش غيافشو ميبينم...............................
پشيمونم.................................................................
چرا انقدر غرزد كه سوزوندمش؟
"پشه لعنتي"

به نظر من دوغ حکم تیرو داره
اگه بخوری خوابیدی

از وقتي قبض برق و با پول خودم پرداخت كردم حالا ديگه اين منم كه كولر و خاموش مي كنم نه بابام!

س.خ؟چ خ؟پ خ؟
ترجمه:سلام.خوبی؟چه خبر؟پدرت خوبه؟
عاغا ما با این افرادی که اینطوری صحبت میکنن چکار کنیم.
اصلا رو چه حسابی اینطوری حرف میزنن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!
خوب مگه سگ دیدی که میگی چ خ؟
میخای کیو بترسونی که میگی پ خ؟
والا با ای نوناشون وسطش خمیره دورش سنگ.

داشتم بازي کامپيوتري ميکردم و تو يه مرحله گير کرده بودم تا ميومدم جُم بخورم دشمن منو ميکشت! خواهرم خيلي جدي گفت بيخيال بابا!! شايد سرنوشت يارو اينه که بميره!
يعني من : o

عااااقاااااا...یه چیز بگم باورتون نمیشه؛با دیال آپ 70 مگ اطلاعات رو بدون ارور دریافت کردم!!....یعنی الان دارم آفتاب بالانس میزنم و این پستو میفرستم :]
لایک==به امید افزایش سرعت دیال آپ؛بزن اون لایک قشنگه رو...

----- (~~~) <هر روز ظهر كته‏!‏‏!‏‏>‏ (~~~) -----‏
‏(اين پست يه برداشت آزاد از پست 84025 كاربر "سينا مشهد‏"‏ ه)
تو خيابون بودم كه يه خانم بسيار زيبا با آرايشي غليظ توجهمو جلب كرد‏!
بي اختيار رفتم سمتش‏!
دستمالم رو از جيبم در اوردم و با زبونم خيسش كردم. دستمالم حسابي با آب دهنم خيس شده بود‏!
دستمالم رو مالوندم به صورتش‏!
ولي لامصب تغييري نكرد...‏!‏‏!
بعدش دو تا محكم با كيف كوبيد تو سرم و داد زد: "برو گمشو كصافت آشغال بوووق...‏"
يهو يه آقاهه از دور دويد سمتم و همينجور داد ميزد: "وايسا ببينم؛مرديكه بوق‏!‏ . . . مگه خودت خوار مادر نداري؟‏"
منو كه ديگه نگو . . . حالا بدو و كي ندو‏!‏‏!
چي فكر ميكرديم؛ چي شد...
فكر كنم لامصب قبل از اينكه آرايش كنه؛ قشنگ صورتش رو بتونه كاري كرده بود؛ بعد زير رنگ زده بود؛ بعدش آرايش كرده بود كه آرايشش پاك نشد...‏!‏‏!‏

یکی از در گیری های ذهنی من اینکه مورچه ها اینقد غذا جمع میکنن چه جور میخورن
باقاشوق؟؟؟؟؟ میپزنشون؟؟؟ میفروشن یه خوراکی دیگه میخرن؟؟؟
هر کی میدونه به من بگگگگه

لایک:: منم نمیدونم

یه سوال
عاقا مگه هوش سیاه فیلم ایرانی نیس؟؟؟؟
خب پس چرا توش عشق و عاشقی نداره؟
مسئولین رسیدگی کنن لطفاً