یکی از موندگار ترین دیالوگ های معلما:
توی خونتون دوربین گذاشتم میبینم داری چیکار میکنی پس درساتو خوب بخون...

خدایی هر کی از این معلما داشته بلایکه...

آره من بدبختم ، بیچاره ام ، بی عرضه ام ، آلوده ام ، واگیر دارم ،

آره ! شیمیایی گناه و معصیتم ، نفسم مریضتون می کنه ، بایدم منو جا بذارید و برید .

بایدم از من فرار کنید ، شماها پاکید ، عزیزید ، آبرومندید ، سالمید . اما من جزام گناه سر تا پامو گرفته . مگه نه .....

یه مرداب خشکیده ام ، اما نامردا منم یه زمانی مثل شما زلال و جاری بودم ، پاک بودم ، کنارتون بودم ، رفیقتون بودم ، اگه همه ی اینا نبودم بابا نوکرتون که بودم .یادته اصغر! یادته برات پوتیناتو واکس می زدم . رضا تو بابا من کمک تیربارچیت بودم . حالا ببین ! ببین ! رفیقتون تو این شهر شلوغ جا مونده زیر دست و پا داره له می شه....

خداحافظ رفیق

دیالوگ حسن حسین قشنگه (اکبرعبدی) در فیلم درچشم باد：
... حکایت ناموسه
جنگ ک نیست بشه بی این راحتی ازش گذشت.......

Steve Jobs (2015)
.
.
.
سن چیست؟ تعداد دفعاتی است که شما به دورِ خورشید چرخیده اید، و این پدیده هیچ ربطی به سطح شعور، سواد و فرهنگ شما ندارد!

ظاهرا دنیا به دو دسته آدمای خوب و بد تقسیم میشن
خوب ها شبا راحت تر میخوابن
بدها روزاشون رو جالب تر میگذرون
وودی آلن

از من نپرس چقــدر دوست دارمـ
اینجا در قلب من حد و مرزی برای حضور تو نیستــ..
خواستنــت تمــام شدنی نیستــ...
خواستنـــی تر میشوی هـر لحظـهـ..
"تــــــــو" تکرار نمی شوی،این منم که دلبستــه تر می شوم!
اگر عشق،عشــق باشد..
زمان حـرف احمقانه ای است!
نفسم شاید دلیل زنده بودنم باشد ولی بی شک تو تنها دلیل همین نفسی...
می دونی؟!؟
از تموم دنـیا... یک نفر هست....
که نمیخواهم برایم بمیرد.... میخواهم برایم زندگـی کند..
باختی در کار نیست.. من برای با تو بودن با جانم ریسک میکنم..!
"خیالی نیست" یا میبریم یا میمیریم...
خیالت راحت...
این آدمها،این لبخند ها...
هیــچ کس و هیــچ کــدام...
وفــاداری ام به "تـو" را سست نمی کنــد..!

عباس:جنگ که شروع شد، سر زمین بودم با تراکتور،
جنگ که تموم شد، برگشتم سر همون زمین، بی تراکتور.
آقاجون مو هنوز دفترچه بیمه هم نگرفتم،
حالا خیلی زوره، خیلی زوره این حرفا...
شما سهمتان را دادن.

سهمتان همین زخم زبون هایی بود که زدین....
.
فیلم اژانس شیشه ای

هر کسی در دل من جای خودش را دارد
جانشین تو در این سینه خداوند نشد


خداحافظی تلخ
محسن چاوشی

اقای همساده :
عاقووووو شعور اگه خریدینی بود ما برا بعضی ها از جیب خودوم مایه میزاشتم

+ چقد میشه؟
عطا : پنجاه تومن.
+ پنج تومن؟
عطا : پنجاه تومن.پنج تومن؟ماچ میـــدن؟!!

دیزی : تو که میدونی نمیتونیم باهم باشیم، چرا نمیری؟!
گتسبی : میترسم....
دیزی : از چی میترسی ؟!
گتسبی: از جداییت، جدا شدن ازت مثل پریدن از یه ساختمون 8 طبقه است، شاید زمین بخورم و نمیرم، اما هنوز به زمین نرسیده، از ترس
مردن میمیرم...

ارزو داشتی که به اینجا برسی؟؟؟
ادمهای بزرگ اراده میکنن...ادمهای کوچیک ارزو...


<<رمان زیتون>>

ون فرشته های پشتتون نشونه چیه؟؟
+یکی برای عشق یکیم برای ارامش..!!
-داریدشون..؟؟
+ادما اون چیزی رو که ندارن ارزو میکنن...


<<رمان زیتون>>

رضا موتوری(بهروز وثوقی): وقتی آدم تنـــــها میشه به خیلی چیـــــزا دل می بنده ...!

حشمت فردوس:چرا گوشیتو جواب نمیدی؟
محمد:مادرمه،بعدا بهش زنگ میزنم
فردوس:ببین،حتی اگه پیش خداهم بودی مادرت زنگ زد باس جواب بدی،افتاد؟

سریال ستایش