اين روزها شير هم راضيه با دمش بازي كنن، ولي با دلش نه!!!!!!

یه عمری خودمون و کشتیم شیرین ترین علف دنیا بشیم...

كاش دنيا يك بار هم كه شده بازيش را به ما می باخت مگر چه لذتی دارد اين برد های تكراری برايش؟!

درویش کوچه های تنهایی ام / کاسه دلتنگی من سکه نگاه تو را کافیست

دلتنك تو امروز شدم تا فردا * فردا شد و باز تو گفتي فردا * امروزدلم مانده و يك دنيا حرف * يك هيج به نفع دل تو تا فردا

فرق من با تو همين است
دل تو يك دل سنگ
دل من يك دل تنگ

با نواي كدوم لالايي، وجدانت رو خوابوندي كه اينجوري بي خيال مني؟

هر بار كه ميخواهم به سمتت بيايم يادم مي افتد كه دلتنگي بهانه خوبي براي تكرار يك اشتباه نيست....

گاهی چنان در دلشوره و تشویش غرق میشوم که به آرامشی عجیب میرسم ساکت و بی صدا . . .
غرق آرامشم . . .

دلتنگی ادم ها به وسعت دریاهاست اما برای پرکردنش یک لیوان محبت کافیست

در خیالم در خوابم همه جا با اویم * مجنونم در همه جا او را میجویم * خیلی وقت است که رفته ز پیشم.
نه!!!
او نرفته با خود چه میگویم...

مرا به دار آویختند تا نامت را از یاد ببرم اما چه ساده اند این ساده اندیشان که نمیدانند نام تو حک شده ی قلب من است

شب است و در به در کوچه های پر دردم فقیر و خسته به دنبال گمشدم میگردم اسیر ظلمتم ای ماه پس کجا ماندی؟ من به اعتبار تو فانوس نیاوردم

سخته نبودن، كنار آدمايى كه اگه كنارشون هم باشى ، دلت براشون تنگ ميشه.

دیگران برای خوابیدن قصه میگویند، من قصه خود را میگویم که دیگران بیدارشوند