دنیای عجیبی شده است . . .
برای دروغ هایمان ،
خدا را قسم میخوریم ،
و به حرف راست که میرسیم ؛
می شود جان ِ تــو…

اهای ناز نمک دار! منم عاشق تب دار! ببین دل تو دلم نیست واسه لحظه دیدار!

ڪفشهآیـ ـت پـ ـر از رفـ ـتـ ـלּ
چِشـ ـم هآیـ ـت پـ ـر از جآבه هآے בور
و ڪولـ ـه پشتـ ـﮯ اتـ
پـ ـر از حرفـ ـهـآے نآگفتـ ـه !
چقـ ـבر خوب اسـ ـت בستانـ ـت رآ
بـﮧ فاصـ ـلـﮧِ בور عـ ـاבت בاבه اے !
پـ ـاهایـ ـت را بـﮧ رفـ ـتـ ـלּ هآے בور !
لـ ـب هآیـ ـت رآ بـﮧ سکـ ـــــوت!
و خآطراتـ ـت رآ بـﮧ فرامـ ـوشـــ ـﮯ !
بـﮧ تـ ـــو حسوבیــم میـ ـشـ ـوב !!!!

امروز دردهايم رابه رودخانه سپردم؛چه صيدي كردصياد؛ازماهي هاي دق كرده!!!

""حواسم همش پرته...خیلی جلو خودمو میگیرم ک باهاش کاری نداشته باشم ولی باز دستم میره سمت گوشی...بهش تک میزنم اس میدم،ولی بازم تاشب خبری ازش نمیشه...دلم میگیره،گوشیمو آف میکنم؛بعد2مین دوباره روشن میکنم(بخودم میگم خب شاید اسمو جواب داد.)ولی بازم خبری ازش نی...
فرداش...باز دستم میره سمت گوشی و باز داستان دیروزش تکرار میشه...و باز هم ج نمیده...""
این روزا روزایی هس ک مخاطبم سرحاله و روبه راه!!خبری ازش نی تا وقتیکه دلش گرفته و حالش بده...اونوقته ک سر و کلش پیدا میشه!!
فقط وقتایی ک دلش گرفته یادش میاد منم وجود خارجی دارم...
ارزوم اینه ک همیشه لحظه هاش اروم باشه حتی با"آرام"...

گاهی وقت ها چنان دلتنگ میشوم ک بی تابی ام را هیچ بهانه ای تاب نمیاورد...
به خود که می آیم میبینم از کسی دورم که بی بهانه دوستش دارم...

درد یک پنجره را پنجره ها می فهمند
معنی کور شدن را گره ها می فهمند
سخت بالا بروی ، ساده بیایی پایین
قصه تلخ مرا سُرسُره ها می فهمند
یک نگاهت به من آموخت که در حرف زدن
چشم ها بیشتر از حنجره ها می فهمند
آنچه از رفتنت آمد به سرم را فردا
مردم از خواندن این تذکره ها می فهمند
نه نفهمید کسی منزلت شمس مرا
قرن ها بعد در آن کنگره ها می فهمند

بعضی آدما خطای دیدن ، آدم نیستن !

امروز دوبار دلتنگ شدم ! یک بار برای تو و یک بار برای تو !!!
اول برای نداشتنت ، دوم برای نداشتنم …
دوستت دارم و نداری ام !
می روم و میدانم که تو زودتر رفته ای …

دختران بی تقصیرند ...!!
آین روزها آدم نمی بینند تا برایش " حوا "شوند ...

چقدر سخته کسی که یه عمر ادعای عاشقیت رو میکرد یه روز بیاد جلوی رقیبت تو چشات زل بزنه و با خنده بگه نمیخوامت و جلو چشمات دست اونو بگیره و برن سراغ زندگیشون و حتی یه حظه به این فکر نکنه که چی به سرم آورد با رفتنش.....
بچه ها برام دعا کنید دلم بدجور گرفته....

پیش هیچ آدمی به خطایت اعتراف نکن....

آدمها جنبه ندارند....

ژست خدایی برایت می گیرند!!

حکم برایت صادر می کنند !!!!

ﻭﻗﺘﯽ ﺩﻳﺮﺭﺳﻴﺪﻡ ﺑﺎﺩﻳﮕﺮﯼ ﺩﻳﺪﻣﺖ!ﻓﻬﻤﻴﺪﻡ ﮐﻪ ﮔﺎﻫﯽ ﻫﺮﮔﺰﻧﺮﺳﻴﺪﻥ ﺑﻬﺘﺮﺍﺯﺩﻳﺮﺭﺳﻴﺪﻥ ﺍﺳﺖ.

میروم این بار.....با اینکه خیلی دلتنگت هستم.!
رفتنم را خوب تماشا کن...!
شاید دیگر هرگز امدنم را به چشم نبینی.....!!!!

آدم دلتـــنگ ؛
حرف حالی اش نمی شود ….
لطفاً برایش فلسفه نبافید … !!!