این نیمه شب که همگان درخوابندبیتودرحیاط خانه چندنخ سیگاررابوسه میزنم پشت سرهم.طعم تورادارند..سالهاست که رفته ای امانه
خاطراتت رفته اندونه شبهای بیداری باسیگار

اهنگها تنهایی را تسکین میدهند
اما تسکین تنهایی، تسکین درد نیست

اونی که وقتی دانشگاه قبول شد بهم خبر داد ! ازش پرسیدم من چندمین نفری هستم که با خبر شدم بهم گفت مگه من غیر از تو کس دیگه ای دارم اما حالا..........

نه اینکه زانو زده باشم نه...فقط نبودنت سنگین است.

پیشانی ام چسبیدن به سینه ات را میخواهد و چشمانم خیس کردن پیراهنت را ،عجب بغض پرتوقعی دارم من امروز .....

چقدر سرد است!

وقتی…

دلتنگتم و نیستی

رفت.....
اين روزا به هم پيام ميديم ،7575روميگم خيلي خوبه!!
سريع درهرشرايطي جوابموميده خلاصه تنهام نميزاره!
برعكس توكه تنهام گذاشتي......

رفت..
نه!!
پروانه من گريخت .......
به سبكباري يك خيال به پريشاني يك آرزوي آشفته ....
نميدانم چگونه از تنهايي اتاق گريختم خودرادرپي اوبه درخانه رساندم درراگشودم،بيرون رانگريستم
كوير...
آسمان...
سكوت.....

رفت....
حاضربودم براي بدست آوردنش باتقدير بجنگم چون جهنم ترازنبودنش جايي راسراغ ندارم
اماميشدباخودش جنگيد؟؟؟؟

رفت...
من ساده بودم كه گول حرفهاش روخوردم؟؟؟
فكركنم الآن داره بهم ميخنده كه تونسته بدجورسركارم بزاره!
نفهميدچقدرعاشقش بودم.....

دلم بدجور واسش تنگ شده واقعأ الان دوس داشتم باشنیدن صداش و آغوشش آروم میشدم ولی این آرزومو باید به گورببرم.....

رفت...
درخواب تنهايم نميگزارد اميد برگشتن ميدهد؟؟؟

رفت...
برام سخته امامثل اينكه بايدفبول كنم كه ديگه منونميخواي،بهتره بيشترازاين اذيتت نكنم واسرارنكنم كه نرو،اميدوارم هميشه بهتريناروداشته باشي و قدرهمه چيزايي روكه داري بدوني ،هميشه توقلبم هستي ،هرلحظه اززندگيم به فكرويادت خواهم بود حتي اگه ديگه هيچوقت نبينمت،،زندگيت قشنگ بدون من ،اين آخرين اس ازطرف من واسه تنها عشقمه هرچندكه هيچوقت قبول نكردي كه عاشقتم،من واقعآعاشقت بودم وهستم وخواهم بود....
اي كاش گوشيتو روشن ميذاشتي تا اين اس به دستت برسه!!!

چشم هایم را می بندم

زمان را متوقف میکنم

مسافت ها را از بین می برم

و تو را تا ابد در آغوش می گیرم

دلم برای آغوش گرفتنت تنگ است . .

در من چه چیز را تکرار میکنی؟

نفس هایت را..

یا کمرنگی حضورت را

من دچار تکرار نبودن هایت شده ام

نفس هایم بهانه است . ..!