دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

اس ام اس دلتنگی

  51704

این پست را سکوت می کنم تو بنویس !
.
.
.
تــــــــو بنویس . . .
... .
...از دلتنگی هایتــــــ ،
از دردهایتــــــ ،
از هرچه دلتـــــ می گوید !
.
.
.
بنویس برایـــــــــم . . .

  51667

دل…
این واژه ی بی نقطه گاهی به وسعت یک دریا برایت دلتنگی میکند

  51663

غروب برات چه سخته وقتی غریبه باشی / وقتی عزیزی داری ولی پیشش نباشی

  51662

دلم براش تنگ شده...
نمیدونم اون کجاست و چیکار میکنه...
نمیدونم هنوز تو فکر منه یا...

خیلی دلم براش تنگ شده...
فقط همین ...

  51643

هـــرچـــه هســـتي بـــاش ...

امـــا كـــــــــاش...

نه جز ايـــنم آرزويـــي نيـــســـت

هـــــرچــه هـــســـتـــي بــاش

امـــا بــــــــــاش.........

  51604

شما... گرچه واژه محترمانه ایست...
ولی...
تو شدن... لیاقت می خواهد...

  51602

2 ما برنده ایم اگر لحظه های شیرین امروز را

قربانی اتفاقات تلخ دیروز نکنیم

پس نه در حسرت دیروز و نه در رویای فردا

فقط برای امروز...

  51599

صدای دهل که هیچ...
صوراسرافیل هم بیدارش نمی کند...
بخت بخواب رفته ما را...

  51593

من بیهوده سوختم..
درست مثل یک سیگار روشن وسط لبهای کسی که سیگاری نیست...!!

  51591

غمگینم...
مثل عکسی در اعلامیه ترحیم... که لبخندش دیگران را می گریاند....!!

  51588

من میروم... باورکن میروم..
اما...
دلم برای به جهنم گفتن هایت تنگ می شود...

  51576

سلام
من عضوجدیدتونم
اومدم دلتنگیهامو باهاتون قسمت کنم
بچه ها من نبمه خودمو گم کردم شوهرمو گم کردم اونم منو ...
کاش میفهمید واقعا دوستش دارم
نمیدونم چطور دوباره خودمو ثابت کنم بهش تنهایی داره ازپا درم میاره

  51566

" برای عزیز "
یادتان باشد
دلتنگ شدن جزئی از فرآیند فراموشی است
مگذارید احساس دلتنگی
شما را به آغوش کسی برگرداند که می دانید
با او آینده ای ندارید

  51560

داشتم با خودم به شماها فک میکردم...همه به هوای خوندن جوک به 4جوک اومدین یعنی خواستین جایی باشین بخندین ولی تو دل اینهمه بروبچز که دنبال دلخوشی ان چقدر غم و اندوه پنهونه...من خیلی وقته با 4جوک ام یجورایی حس آرامشیه برام
خوشحالم میشه بی چشم داشت نوشت و اشک ریخت و خالی شد
یا غم بزرگتر از خوده دیگرانو دیدو شاکر شد . . .

  51555

پیری برای جمعی سخن میراند
لطیفه ای برای حضار تعریف کرد همه دیوانه وار خندیدند
بعد از لحظه ای او دوباره همان لطیفه را تعریف کرد و تعداد کمتری از حضار خندیدند او مجدد لطیفا را تکرار کرد تا اینکه دیگر کسی نخندید
او لبخندی زد و گفت
وقتیکه نمی توانید بارها و بارها به لطیفه ای یکسان بخندید
پس چرا بارها و بارها به گریه و افسوس خوردن مسئله ای مشابه ادامه می دهید؟
گذشته را فراموش کنید و به جلو نگاه کنید...