گاهي اوقات فكر كردن به بعضي ها، ناخودآگاه لبخندي روي لبانت مي نشاند دوست دارم اين لبخند هاي بيگاه و آن بعضي ها را....

شبها اتاقم ماه ندارد،چشم هايت راقرض ميدهى تاصبح...؟!

دنيا مثل يك فنجان قهوه است گاهي اوقات تلخ، گاهي اوقات شيرين اما طعم قهوه مهم نيست مهم اينه اون رو با چه كسي بنوشي!!

درد من چشماني بود،كه به من اشك هديه ميداد و به ديگران چشمك...!

دلت را محكم بچسب رفيق. آدمها آنقدر انصاف ندارند كه زير پايت را خالي نكنند...

اگه من بميرم شايد تو ناراحت بشي اما اگه تو ناراحت بشي من ميميرم

وقتي كسي رو دوست داري حاضري دنيا بد باشه/فقط اوني ك دوست داري عاشقي رو بلدباشه/حاضري بگذري ازمقررات ودين ودرس/وقتي كسي رو دوست داري معني نداره ديگه ترس.....(مريم حيدرزاده)

زياده خواه نيستم ! جاده‌ ي شمال يك كلبه ي جنگلي‌................................. يك ميز كوچك چوبي با دو تا صندلي كمي‌ هيزم، كمي‌ آتش،مه‌ِ جنگلي‌ كمي‌ تاريكي محض، كمي‌ مستي،كمي‌ مهتاب... و بوي يـار.. و بوي يـار.. و بوي يـار ... تـو باشي و من

به خــداحافــظـی تــلـخ تـو سـوگــنـد نــشــد
کـه تـو رفــتـی و دلـم ثـانـیـه ای بـنـد نـشـد
بـا چـراغـــــی هـمه جـا گـشـتـم و گـشـتـم در شـهـر
هـیــچ کـس ! هــیـچ کـس ایـنجا به تـو مانـنـد نـشـد
خواسـتـنـد از تـو بگویـنـد شـبـی شـاعـرها
عـــاقـبـت بـا قــلــم شــرم نوشـتـنـد : نـشـد.!.!.!

عزيزترين آدم ها مثل قطعه هاي پازل ميمونن وقتي نباشن نه جاشون پرميشه نه چيزي جاشونو ميگيره.درست مثل تو.

خوشبختی را در همین لحظه باور کن
لحظه ای که دلی بیاد توست...

دلم را پیش خود پابند کردی / ولی گفتی تو یک دنیای دردی
غرورم را شکستی بی تفاوت / برو فکر کن همیشه خیلی مردی

کاش تو که آسمون شدی من مث دریا میشدم / عکست میفتاد روی موج، من با تو تنها میشدم

بی عشق زیستن را جز نیستی چه نام است/ یعنی اگر نباشی کار دلم تمام است

شب برات اسمس زدم که بگم: دنیام تاریکه مثل شب، تنهام مثل ماه، کوچیکم مثل ستاره، اما دوستت دارم اندازه آسمونی که اندازه نداره.