امان از این بوی پاییزی و آسمان ابری ، که آدم نه خودش میداند دردش چیست
و نه هیچ کس دیگر ، فقط میداند که هرچه هوا سردتر میشود ، دلش آغوش گرم میخواهد .
امان از این بوی پاییزی و آسمان ابری ، که آدم نه خودش میداند دردش چیست
و نه هیچ کس دیگر ، فقط میداند که هرچه هوا سردتر میشود ، دلش آغوش گرم میخواهد .
بار دیگر بیا و این افتاده از پا را زخمی بزن...
.
.
من بدجور نمک گیرت شده ام.
هر بار کودکانه دست کسی را گرفتم گم شدم. . .!
ترس من از گم شدن نیست
ترس من از دستی است که بی بهانه رهایم می کند. . . . .
اگر بوی گلی رو دوست نداری شاخه هایش را نشکن. . . . . .
میدونی محبت یعنی چی ؟ م = من ح= حالا ب= به یاد ت = توام
معنی عشق واقعی رو تو وجود مــــــــــــادرم دیدم ..
وقتی لحظات آخرعمرش بهش گفتم برات آب بیارم ،چیزی نمیخوای ؟
با اون همه درد ورنج بهم نگاه کرد گفت نه خدا بهت روزی بده خوشبخت شی
نیم ساعت بعدش رفت پیش خالقش ...
ومن هنوز باور دارم که هر لقمه نانی که میخورم وخواهم خورد حاصل اجابت دعای مادرم است
خدا بیامرزدت مادرم ...
تو را احساس میکنم ...
وقتی مارا تقسیم کردند
او را به او دادند ومن را به خودم
وقتی شادی را از زندگیم منها کردندو باقی مانده را در ثانیه های عمرم ضرب
وقتی جهت بردار زندگی به سمت بی نهایت تنهائی تغییر کرد
وقتی معادله وجودم پر ازمجهول شدومن از همه مجهولتر...
تو را احساس کردم وتو را احساس میکنم ای مرگ
..اما تو چرا مرا احساس نمیکنی
آغوش گرم تو پایان غمهای من است ...
ای مرگ.
شعر از خودم
روزگـــــــــارم خنده را از لبــــــانم برده است
تیــــــر یأس وناامیدی به وجودم خورده است
دیـــــــــــــــگر از عشق نپرس در من نیست
قلب من قبل از خودم خیلی وقته مرده است
به چه میخندی تو...؟
به مفهوم غم انگیز جدایی؟؟
به چه چیز؟...
به شكست دل من یا به پیروزی خویش ؟؟...
به چه میخندی تو ...؟
به نگاهم كه چه مستانه تو را باور كرد ؟
یا به افسون گری چشمانت كه مرا سوخت و خاكستر كرد؟...
به چه میخندی تو ...؟
به دل ساده ی من میخندی كه دگر تا به ابد نیز به فكر خود نیست
خنده دار است ...!!! بـــخـــنـــد
هميشه ازخدابخواه توروتمناي دلي كنه كه مثل خودت پرازعشق باشه
تقسیم میکنم ، سهم روزهای آینده ام را …
یا در کنار تو یا در یاد تو …
" سهراب "...
قایقی را که گفتی ساختیم، اما هرچه رفتیم به پشت دریاها نرسیدیم! خاک ما همه اس غریب است، آشنا ندارد! " آدم اینجا تنهاست"
حماقت که شاخ و دم ندارد!
حماقت یعنی من
اینقدر میروم تا تو دلتنگ من شوی!
خبری از دلتنگی تو نمی شود!
برمیگردم چون
دلتنگت می شوم!!!
دلایل بودنم را مرور میکنم هر روز!
هر روز از تعدادشان کم میشود!
آخرین باری که شمردمشان
تنها یک دلیل برایم مانده بود...!!!
آنهم دیدن تو بود.
نشانی ام عوض نشده
هنوز در همین خانه ام…!
فقط دیگر…
زندگی نمی کنم !
عزیزُم بیا فالت بگیرُم
فال حافظ | فال روزانه | طالع بینی | فال مصری | فال تاروت
خنده تاریخ انقضا نداره !!!
مجموعه تخصصی فواید ، دانستنیها و رازهای خنده
+ شادی و کمک به دیگران ( مراکز خیریه )