وِقتی چشمام تو آسمونا دنبالت می گشت...
وقتی که نگاهت رو نمیشد حتی تو غروب خورشید پیدا کرد...
وقتی در به درت بودم تا یه روزی بهت برسم و بگم که چقدر دوستت دارم...
هیچوقت فکر نمیکردم که قراره اینقدر راحت از دست بدمت...
وِقتی چشمام تو آسمونا دنبالت می گشت...
وقتی که نگاهت رو نمیشد حتی تو غروب خورشید پیدا کرد...
وقتی در به درت بودم تا یه روزی بهت برسم و بگم که چقدر دوستت دارم...
هیچوقت فکر نمیکردم که قراره اینقدر راحت از دست بدمت...
وقتی چشمانم را روی هم میگذارم ، خواب مرا نمیبرد ، تو را می آورد ، از میان فرسنگها فاصله !
سهم "من" از "تو" عشق نیست ، ذوق نیست ، اشتیاق نیست ، همان دلتنگی بی پایانی ست که روزها دیوانه ام می کند .
توي زندون عشق تو اونقدر شلوغ ميکنم و زندون رو به هم ميزنم که مجبور بشي منو بذاري توي انفرادي قلبت
در دیاری که تو آنجا باشی ، بودنت آنجا کافیست / آرزوهای دیگر ، اوج بی انصافیست .
آنکس که مي گفت دوستم دارد عاشقي نبود که به شوق من امده باشد رهگذري بود که روي برگهاي خشک پاييزي راه مي رفت صداي خش خش برگها همان اوازي بود که من گمان مي کردم ميگويد: دوستت دارم
تــــــــــــــــــــــــــــــــــــو را هیچوقت آرزو نخواهم کـــــــــــــــــــــــــــــــــــرد، هیچوقت!
تـــــــــــــــــــــــــــــــــــو را لحظه های خواهم پـــــــــــــــــــــــــــــــــــذیرفت که خودت بیایی،
بـــــــــــــــــــــــــــــــــــا دل خود،
نــــــــــــــــــــــــــــــــــه با آرزوی من.
عشق همیشه جوری می آید که تو نمی فهمی
و جوری می رودکه تمام دنیا می فهمند
بد دردی است
عاشقی …!
رسم عشاق جگر خسته نياز است نياز
خوي خوبان ستم پيشه عتاب است عتاب
خواستم تا بگشايم گرهي زين دل تنگ
هم مگر شانه شوم دست بسوي تو كشم
اين سماور جوش است ، پس چرا مي گفتي
ديگر آن خاموش است؟
باز لبخند بزن
قوري قلبت را ، زودتر بند بزن
توي آن، مهرباني دم کن
بعد بگذار که آرام آرام
چاي تو دم بکشد.
چه قهوه خانه گر می است
چشمان تو
وقتی که بخار نفسهایم
یخ می زند
از انتظار ...
خیلی وقته دلم تنگ شده واسه کسی که بهش بگم 7 صبح اگه بیدار بودی بیدارم کن ...
اگه رفتم پشت خطش قطع کنه و بگه جونم ....
اگه باهاش قرار گذاشتم زودتر از من بیاد .....
یواشکی از تلفن خونه بزنگه بهم ......
دوستاشو بپیچونه بخاطر من......
.
کیا دلشون تنگ شده؟؟
=((
قمار زندگی را به کسی باختم که “تک دل” را با “خشت” برید، جریمه اش”یک عمر” “حســــرت” شد، باختِ زیبایی بود ……! یادش رفته بود که من یارش هستم نه حریفش !!!یاد گرفتم به “دل”، “دل” نبندم … یاد گرفتم از روی “دل” حکم نکنم .. “دل” را باید “بُــر” زد جایش “سنگ” ریخت ..که با “خشت” “تک بــُری” نکنند . . .
اولـین ها و آخــرین ها هرگــز از یاد نمـــیروند
پس بیهـــوده تلاش نکـن به این سادگــی ها کسی را فرامــوش کنی که هــم اولــین بوده ، هـــم آخـرین !!!
عزیزُم بیا فالت بگیرُم
فال حافظ | فال روزانه | طالع بینی | فال مصری | فال تاروت
خنده تاریخ انقضا نداره !!!
مجموعه تخصصی فواید ، دانستنیها و رازهای خنده
+ شادی و کمک به دیگران ( مراکز خیریه )