دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

اس ام اس عاشقانه

  76847

به سلامتی کسی که قلبش یه ویلای اختصاصیه برای 1 نفر نه یه هتل بی ستاره برای هر رهگذر.......

  76837

اگر گاهی نگاهت را به چشمانم بیندازی به چشمت بوسه خواهم زد، به تو خاموش خواهم گفت: که من تا عمق چشمان قشنگت دوستت دارم

  76833

مال کسي باش که
حتي اگر ساده ترين لباس تنت باشد !
تو را به همه دنيا نشان دهد و بگويد اين همه دنياي من است...!!!

  76823

از سفره ی دلم کنار کشیده ای؛
چشمم شور بود یا دستم بی نمک....؟!

  76822

کــــــاش هـــــر امـــدنـــــی رفـــتــــنی نداشـــــت
کــــــاش هـــــر امـــــدنـــی تا ابد مانـــــدی هــــم داشــــت...
لایک :کاشـــــ فـــــقط ای کاشـــــــ

  76806

عشق دروغين قسمت نهم (قسمت قبلي رو اشتباها تو پاتوق دوستان گذاشتم پستِ 75901 البته اگه خانم صادقي لطف كنن قسمتِ قبلي رو بذارن تو عاشقانه ها ممنون ميشم. اما خوب شايد امكانش نباشه)
سپيده و مرجان ميان سمته ميزه رضا و ميشينن. اوه نه... رضا سپيده رو ميبينه و خشكش ميزنه!
حالا ديگه سپيده هم رضا رو ديده! كار از كار گذشته!
امير: رضا جان ايشون سپيده هستن هموني كه تعريفشو واست كردم!
رضا اشكاش سرازير ميشه. از صندليش بلند ميشه و با صدايه بلند ميگه: سپيده اي كه من عاشقش بودم همين خانومه!
سكوته سنگيني جوُ فرا گرفته. انگار همه زبونشون بند اومده.
رضا با گريه به سپيده ميگه: چرا با من اين كارو كردي؟
سپيده فقط سكوت ميكنه!
رضا با فرياد ميگه: مگه چي برات كم گذاشتم؟!
سپيده و مرجان بلند ميشن و ميرن.
گريه هاي رضا ديگه بند نمياد.امير رضا رو از رستوران ميبره بيرون.
رضا با گريه: يعني به همين راحتي تموم شد؟! باورم نميشه!
امير رضا رو بغل مي كنه و ميگه: گريه كن تا خودتو خالي كني. گريه كن.
رضا: تو واقعا با اون بودي؟
امير هيچي نميگه.
رضا:حالا چيكار كنم؟! مامانم حق داشت. -حالا كه گذشت! فراموشش كن!
امير با رضا كمي دور ميزنن تا رضا اروم شه و بعد از چند ساعت رضا رو ميبره خونه خودشون.
روزه بعد...
رضا بازم زنگ ميزنه به سپيده!
سپيده: چيه؟ -فقط بگو چرا اينكارو كردي؟! -برو بابا.
سپيده گوشي رو قطع ميكنه. رضا دوباره زنگ ميزنه!
سپيده: از جونه من چي ميخاي؟! -فقط بگو چرا؟ -گمشو.
بازم گوشي قطع ميكنه. رضا بازم زنگ مي زنه اما اينبار گوشي خاموشه.
امير گوشي رو از رضا ميگيره و به رضا ميگه: گل پسر حالا كه دستش واست رو شده ديگه چرا زنگ مي رني بهش؟ -ميخام بدونم چرا اينكارو با من كرده؟! -كه بازم گولت بزنه؟! مي دونم سخته اما تو هيچ وقت دليله كارشو نميفهمي (اين رسم زمرني) همه چي تموم شد.
رضا با نفرت: تازه همه چي شروع شده
ادامه دارد...

  76793

همین که تو میدانــی

" دوستت دارم"

کافیست...

بگذار خفه کند خودش را

دنیا...

  76790

تا که از جانب معشوقه نباشد کششے
کوشش عاشقه بیچاره به جایے نرسد...

  76787

اینـکه میان دستـانت لـحظه ای چشـمهایم را ببنـدم و دنـیــــا
به سـکوت صدای نفس هایـت فرو رود ، نمیـدانی چه هیجانیــست عشـق من....!!!

  76772

حرف های من بماند برای بعد........دلخوری هایم.....دلتنگیهایم.....و تمام اشک هایم............تو از خودت بگو.......با او چگونه میگذرد که با من نمیگذشت............

  76771

فک کن بعد چند وقت که ازش خبر نداری تو کتابات دنبال ی کتاب میگردی که یدفعه یک کاغذ با دست خط اون بین کتابت میبینی. چه حسی اونموقع داری؟ دوس داری بمیری... کی حسم درک میکنه؟؟

  76756

بی دلی هم عالمی داره کاش هیچ وقت دلی نداشتیم تا نشکنه...نسوزه...تنگ نشه...!!!

  76755

آهای مخاطب خاص
این روزا داری به مخاطب نیمه خاص تبدیل میشی
موظب باش به مخاطب عام تبدیل نشی
از من گفتن بود
.
.
.
چهارمین پستمه اگه لایک نکنین دیگه نمیام 4جوک
آره تهدید میکنم مشکلیه

  76750

به خدا دست خودم نیست اگر می رنجم

یا اگر شادی زیبای ترا به غم غربت چشمان خودم می بندم

من صبورم اما…………

چقدر با همهء عاشقیم محزونم

و به یاد همهء خاطره های گل سرخ

مثل یک شبنم افتاده ؛ زغم مغمومم

من صبورم اما…………..

بی دلبل از قفس کهنهء شب میترسم

بی دلیل از همهء تیرگی تلخ غروب

و چراغی که تو را ؛ از شب متروک دلم دور کند می ترسم

من صبورم اما…………….

آه………….این بغض گران صبر نمی داند چیست

  76726

بـودنـت را دوســت داشـتـم ..
وقـتـی مـرا در بـرمـیـگــرفـتـی..
وبـه آغـوشـت مـیـفـشـردی
و وادارم مـیـکـردی کـه بـه هـیـچ چـیـز فـکـر نـکـنـم..