یارو میگفت:
يكي از فانتزيام اينه كه دكتر بشم
بعد يه روز تو خيابون راه برم
يه ماشين بزنه بهم منم محل ندم
بلند شم تو خيابون راهمو ادامه بدم
... مردم چشاشون گرد بشه
حالا شايد سوال پيش بياد
لامصــب دكتر چي بود اين وسط ؟
اون ديگه به شما ارتباطي نداره من ميخوام تحصيلاتمو ادامه بدم ...