اس ام اس

چه بسا امرناخوشایندی که خیر شما دران باشد***عصی ان تکرهوشیئافهوخیرلکم*** پس صبورباشید و منتظر پاداش صبرتان باشید

حس خوشحالي کنوني ام را دنيا به من نداده است
که حالا بخواهد آن را از من بگيرد.
شرلي کيسر

آسمان نیستم که هر پرنده سهمی از من باشد

من آن پرنده ام که سهم آسمانش را از چشمان “تو” میخواهد . .

دلبرا گر بنوازی به نگاهی ما را* خوشتراز انکه دهی منصب شاهی مارا* به من بی سروپاگوشه چشمی بنما *که محال است جزاین گوشه پناهی ما را*

ديروز تو تلويزيون نشون مي دادن يه ميمونه رفت مفازه يه سري چيزا خريد پولشو داد بقيه پولشو گرفت و رفت . حالا من از وقتي اينو ديدم كلي رفتم تو فكر آخه من با اين سن و سال و اهن و اوهون ميرم دو تا پفك مي خرم بعد كه بقيه پول رو فروشنده پس داد دو ساعت فك مي كنم چي به چيه؟ در در نهايتم به نتيجه اي نمي رسم ميام خونه از بقيه كمك مي خوام!!!!!! تازه مامانم هميشه مي گه قربون دختر با هوشم برم الهي ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

همچون قطره ي اشکي..
و مانند مرواريدي گرانبها...
از چشمانم فرو غلتيدي...
تا کلمه ي عشق را...
به پليدي ها نيالايم... .
اکبر ايماني"افق" رمان ميهن

خدایا چه حکایتیست عده ای راه میروند که غذایشان هضم شود.ما میدویم که گرسنه نمانیم....!!!!!

بهش گفتم : خيلي نامردي
گفت : آره خب من كه مرد نيستم
.
.
.
خانوماي محترم لطفا توجه داشته باشيد زن بودن با نامرد بودن فرق داره !

به دختره اس دادم شمارتو به من میدی میگه نه من شمارم رو به غریبه نمیدم
هیچی دیگه فهمیدم از منم خنگ تر هست

اعتراف می کنم...
اعتراف می کنم تا پایان دوره ی ابتدایی نمی دونستم "وی" همون ضمیر سوم شخص خودمونه!!! تازه ، با خودم می گفتم "وی " چقدر سنش زیاده!!!
همش فکر می کردم یه شخص کهن سال و قدیمیه که تمام اتفاقات و اخبار جهان رو می دونه...

عاقا دخترخالم کنکور داده بهش میگم کنکور چطور بود خوب دادی ؟میگه کنکور که اره ولی ساندیسی که بهم دادن رو نمیدونستم از کدوم ور درش باز میشد
اخه شما بگید این فک و فامیله
لایک=نه به هیچ وجه این فک و فامیل نیس که تو داری

سلام بچه ها!!!
امروز ساعت3بعدازظهر با يكي از پسرخاله هام اس ام اس بازي ميكردم باهاش دعوام شد گفتم خفه شو!!
الان ساعت10:30 دارم اين پست رو ميذارم.ازساعت3:30 تا همين الان همش داره اس خالي ميفرسته!!!!!!!!
من:))))))))
پسرخاله ي حرف گوش كنم:))
انجمن خفه شدگان!!!

ماندگارترین دیالوگ های تاریخ سینما
"یک تکه نان (کمال تبریزی)"
پیرمرد(رضا کیانیان):دلت گرفته ؟
سرباز(هومن سیدی): آره
پیرمرد(رضا کیانیان):دل همه میگیره,دل داشته باشی میگیره دیگه,اصــلــا دلــی کـه نــگـیـره کــه دل نـیـسـت..
یا رفیق من لا رفیق له.
میخوای یه راهی بهت یاد بدم دلت وا بشه ؟
مثل من چشمات و ببند …د ببند دیگه…چی میبنی ؟
سرباز: هیچ کس
پیرمرد:هیچ کس قشنگه دیگه … هیچ کس همه کسه ، همه کس هیچ کسه!

ﺯﻣﺎﻥ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﺴﺘﯿﻢ ﺩﻻﺭ ﻭ ﺳﮑﻪ ﭼﯿﻪ ! ، ﺗﻮﺭﻡ
ﭼﯿﻪ ! ، ﮔﺮﻭﻧﯽ ﭼﯿﻪ !
ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﺩﻏﺪﻏﻪ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﻮﻥ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ
ﺁﺩﺍﻣﺲ ﻣﯿﺨﺮﯾﻢ ﻋﮑﺴﺶ ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ ﻧﺒﺎﺷﻪ .

اقا ما یه مراسم مهم تشییع جنازه داشتیم شهرستان فامیلای ... سوسول پولداری ... بابای مام برا اینکه متش خراب نشه تو کاور زده بود و زده بود تو ماشین ....رسیدیم اونجا عجله داشتیم بابا کت شلوار رو پوشید رفتیم مراسم وسط مراسم ما بخند فامیلا بخند ... بابای بیچاره ما کفشش تهران مونده بود دمپایی پاش بود.....
بابای ساده پوشی داریم ما