دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

اعتراف میکنم وقتی یه سال پیش تو تبریز زلزله اومد ماما بابام اومدن بیدارم کنن که فرار کنیم دویدیم تو راه پله ها منم هنوز خودمو پیدا نکرده بودم،با خونسردی تمام شلوارمو دادم دست مامانم، فکر میکردم مثل قدیما مامانم اومده بود بیدارم کنه که برم دستشویی،خواستم بشینم که کارمو بکنم جلومو گرفتن .تورو خدا کیا سه نفری میرن دستشویی؟
لایک:اونوقت باید از بوی بد راه پله ها فرار میکردین :|

هر لحظه بهانه تو را می گیرم
هر ثانیه با نبودنت در گیرم
حتی تو اگر به خاطرم تب نکنی
من یک طرفه برای تو می میرم.

آزارم میدهد دیدن آن منظره ک مادری کودکش را سیلی میزند ولی کودک بازهم دامانش را رها نمیکند....
کجاست آن قاضی تا حکم کند ک مادر منبع محبت است یا کودک؟؟!!
((زنده یاد حسین پناهی))

عاغا من نوشته هاتونو خوندم ولی قاطعانه میگم که هیچ کدومتون قدمن سوتی ناجور ندادید! واسه این که ثابت بشه یکیشومیگم فقط قول بدیدوقتی رسید به جایی که فناشدم یه فاتحه برام بخونید...
عاغا من دوم بودم(دبیرستان) ساعت هفت صبح منتظرتاکسی که برم مدرسه که بالاخره یه تاکسی خالی واستاد هنومن این پای قلم شدمو نذاشته بودم تو که جرررررررررررررررررررررررررر...خشتکم جرخورد...حالاخودت تصورکن یه دختر(الان فهمیدید دخترم)تویه تاکسی خالی دیدم یارو داره میخنده...منم اصن به روخودم نیووردم که چه کردم...خیلی شیک ومجلسی تارسیدن به مقصد نشسته بودم.مرتیکه عوضی وقتی میخواس بقیه پولموپس بده برگشت نگام کرد خندید.منم اخمو پولمو گرفتم رفتم ینی وقتی رفت اینقد باناخون صورتمو خنج زدم که نگو یه دوقدم که رفتم یه فکری رسید به ذهنم گفتم نکنه یارو یه چیز دیگه برداشت کرده؟ ینی همونجاکف زمین ولو شدم...
دلم میخواس اون موقع بدوم دنبال ماشینش پیداش کنم بش بگم والا به قرعان من نگو...یدم!!!!توروبه همو قرعان جای من بودی افق به دردت میخورد انصافا؟ من که اون لحظه باتموم و جودم میخواستم بترکم پاشیده بشم کف خیابونا!!!
نخند...اغانخند...واس خودتم پیش میاد :|

اووووووووووواووووووواووووو
.
.
.
.
.
..
.


.
امیر تتلو در حال خواندن آهنگ من دلم پاکه

تو ماه هاي شمسي يه عمر مني
که بي تو تمومش محرم شده
دلم سوخت و تو عذاي تو ام
هنوزم تو حس و فضاي تو ام
چه جوري نياوردي من رو به جا
مني که نماز قضاي تو ام ...

رفته بودیم عیادت یکی از اقوام که تو بیمارستان بستری بود(بخش اعصاب)
کنار مریضمون یه پیرمرد 70.80 ساله هم بستری بود که حالش خراب بود ودوروبرش چند نفری بودن که واسه حالش گریه میکردن(ایشاالله خدا شفاش بده)
بعد یکی از فامیلاشون که تازه از راه رسیده بود اومد خم شد صورتشو بوس کنه که مریضو یه تیک عصبی گرفتو یک تکون شدیدی خورد
این بنده خدام از ترس یک جفتک بزرگی زد وافتاد رو مریض.
دختراش :جیغ وهوار که بابامون خفه شد
ما: مشغول حویدن تختای اتاق

به مامانم اس اومده (قابل توجه گوشیش همراه اوله)میگم کی فرستاده؟ میگه بابا کی میخواد باشه ایرانسله دیگه
بهش گفتم حالاچی فرستاده میگه فال حافظ شمارشم 2034
من موندم
همراه اول:(
ایرانسل:)
2034:/

زبان عاقل در پشت قلب اوست، و قلب احمق در پشت زبانش قرار دارد.
امام علی (ع)

از كفّاره گناهان بزرگ، به فرياد مردم رسيدن، و آرام كردن مصيبت ديدگان است.
امام علی (ع)

به بعضيا كه خيلي به تيپ و قيافشون مينازن بايد گفت ما به اين ادامس پنجاه تومني هام ميگيم شيك ^_^

در انفوان نوجوانیمون تو محلمون یه مغازه کلید سازی بود. صاحبشم یه پیرمرد مهربون بود و هوای ما بچه هارو هم خیلی داشت
ما هم برا اینکه محبت هاشو جبران کنیم میرفتیم تو قفل مغازه های ملت موقع تعطیلیشون چسب قطره ای میریختیم تا مشتریاش زیاد بشه
.
.
.
واسه خودمون رابین هودی بودیم

سلام فاطمه جان خوبی؟
فردا نمی تونم بیام آخه یه کاری واسم پیش اومده.
بعدا بهت زنگ می زنم.
.
.
.
{خیلی زشته sms که مال تو نیست میخونی،اونم تا آخر}

اقا سوم راهنمايي بودم امتحان علوم داشتيم
بعد من يه نگاهي بيش به كتاب ننداخته بودم ، دبير كه سوال هارو گفت ، يكي از نقطه چين هامون جوابش "مساحت قائده بود"
با كمال اعتماد به نفس زياد به جاي مساحت قائده نوشتم " مساحت قائدگيD:"
هيچي ديگه بعد اينكه برگه رو دادم وقتي به عقب نگريستم ديدم دوستهام همه از خنده پهن شدن زمين D:
قيافه دبير بعد از اون امتحان رو ديگه خودتون فرض كنيد ...

داییم اس ام اس زده " امروز سالروز تولد پت و مته، تو هم این اس ام اس رو به خنگترین کسی که میشناسی اس بزن و بهش تبریک بگو".
منم به خودش اس زدم گفتم "تبریک میگم" |: