دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

یه سری با خواهرم رفتیم تو یه مغازه عطر و ادکلان فروشی
فروشنده هاشم 2 تا پسر از این مدل دخترونه ها بودن!!خخخخ
حالا مکالمه ی خواهرم و اون آقایون:
ابجیم: اقا ادکلان 212 دارین؟
یکی از اون پسرا: بعله خانوم بفرمایید...
ابجیم بعد از استشمام کرد و تست کردن: two one two چی؟؟؟(همون 212) اونم دارین؟؟؟
دوباره همون اقا پسر: حانوم همینه!!!جفتش یه معنی رو میده!!!!!خخخخخ
مغازه رفت رو هواااا
خواهرم بعد از اندکی تامل: ^_^
اون دو تا اقا پسر: :^)))))))
منم که سریع از مغازه زدم بیرون
خواهره داریم ما؟؟؟

تو یــه جــمع خــاندان پــدری بــودیــم! عــمه کــوچیکــه مــا نبــود البــته تــوله کوچیــکش بود(ابــرگودزیــلا)مــنم تــو کــوچــه علــی چــپ بــودم!!!ایــن تــولــه کوچیــکه نمــیدونم چــی تــو دستــش بــودبــوی بــدی داشــت اومــد جــلو مــن!!مــنم بــی اعصــاب داد زدم مــردنی بــرو کــنار بــومیــدی!!!ایـنـم صــاف زل زد تــو چشــم مــن گــفت فــعلا کــه بــوی تــرشــی جنــابعالــی کــل خــاندان رو بــرداشــته تــرشــیده ایــنو آوردم بــوی تــرشــی تــورو حــس نکــنم مــنم زدم پــس کلــه ش گفــتم پــس مــامــانت کجــاس بـی ادب!!گفــت رفــته دبــه تــرشـی بیــاره امــا سایــز تــورو پیــدا نمیکــنه واســه همیــن دیــر کرده!!!
کــل خــاندان تا اخــر شــب میخندیــدن از تـترس ضایــع شــدن صدام تــاآخــر شــب نیــومد!!!

مهربانم!
یک جهان قاصدک ناز به راهت باشد
بوی گل، نذر قشنگی نگاهت باشد
و خداوند شب و روز و تمام لحظات
با همه قدرت خود پشت و پناهت باشد
تولدت مبارک!

سـکـوتـم از رضـایـت نـیـسـت مـخـاطـبـه خـاص ...
تـو فـکـر ایـنـم کـه چـه جـوری "هـای لایــــتـــت" کــنــم بـــه دیـــوار ...

از حساب خالی نمیتوان برداشت کرد...
اگر از آدم هــــا انتظار محبت دارید ،
بایــد در حساب عاطفی شــان سرمایه گذاری درستی کرده بــاشیـــد!

ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺑﺎﻫﺎﻡ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻣﯿﮕﻪ :
ﺍﺳﻤﻢ ﻣﯿﻨﺎ ئه!
بعد میبینم:
ﺍﺳﻢ ﭘﺮﻭﻓﺎﯾﻠﺶ NA ZA NIN ﻫﺴﺘﺶ
ﺍﺳﻢ ﺍﯼ ﺩﯼ ﻓﯿﺴﺒﻮﮐﺶ ﺍﯾﺪﺍ ﮐﻬﻦ ﺳﺎﻟﯽ
ﺑﻌﺪ ﺍﯾﻤﯿﻠﺶ ﻫﻢ ﻫﺴﺖ ﺍﻟﻤﯿﺮﺍ 68 :|

ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﺳﯿﺎ ﺗﻮ ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﺍﯾﻦ ﻣﺸﮑﻞ ﭘﯿﺪﺍﻣﯿﮑﻨﻪ
ﺍﻧﻮﻗﺖ ﺗﻮ ﺟﺰﯾﯿﺎﺕ ﺯﺩﻩ ﺍﺯ ﺩﺭﻭﻍ ﺑﯿﺰﺍﺭﻡ :|

دیشب خواب دیدم مازاراتی خریدم! بیرونش مازاراتی بود توش اما مثل پراید بود ! ضمیر ناخوداگاهم از داخل مازاراتی تصویر نداشت تصویر پراید پخش کرد !

اي كساني كه عمه نداريد...!
فك كردين ميتونين هر كاري بكنين..؟!؟!؟
كور خوندين:يه فرشته هست فحش ها رو دايورت ميكنه رو خالتون!!!
بياييد با عمه و روح يكديگر مهربان باشيم!!!!!!!!

همسایه مون فیوزشون پریده !! اومده زنگ خونمونو زده بابام اف افو برداشته...
بابام: کیه؟!
همسایه:سلام برق شما هم رفته
بابام: آره ما هم برق نداریم
همسایه: باشه ممنون!!
بابامم تا اف افو گذاشت سر جاش ,خونوادگی ترکیدیم از خنده :)))

دورت نمیزنم، دورت بگردم! من به نشانی در باغ سبز نیامده ام، یا به چشمک ستاره ی دلت، من به لمس پاره پاره دلبستگی هات نگاهبان نفست گشته ام.!

بسلامتی ایرانسل ک به ادم میفهمونه : قبول کردن بعضی از پیشنهادها فقط از اعتبار ادم کم میکنه!!!

خـدایا ...
مـرا بـبـخـش ، تـو را مـی پـرسـتـم ،
ولـی هـنـوز از بـت پـرسـتـی دسـت بـرنـداشـتـم
هـنـوز نـتـوانـسـتـه ام خـود را بـه تـو قـانـع کـنـم
هـر لـحـظـه بُـتـی مـی سـازم و تـصـورات خـویـش را مـی پـرسـتـم ...
" گـزیـده ای از نـیـایـش هـای شـهـیـد چـمـران "

اقا شب جمعه با داداشم رفته بودم خرید میخواستیم بریم تو پاساژی که در برقی داشت یه لحظه مکث کردم که یه ساعتو پشت ویترین ببینم بعد برم تو اقا در پاساژ نامردی کرد بسته شد منم عین این مارمولکای سندی با سر رفتم تو شیشه و همونجا چسبیدم در حالی که هنوز تو شوک بودم داداشم از رو شیشه جمم کرد در حالی که از خنده کبود شده بود هی میگفت اشکال نداره دستتو یواشکی بزار رو سرت من زیاد واسم پیش میاد خلاصه انقد خندیدیم که مجبور شدیم رو نزدیکترین نیمکت ولو شیم بعدم که اومدیم خونه میخواستم تعریف کنم گفتم با در رفتم تو سر پاساژ اطلاع رسانی داداشم انقدر قوی بود که تا شب 10 تا اس ام اس از فامیل اومد که سر پاساژ چطوره؟ حالا همه اینا به کنار اون چشم الکترونیکی کور شده ینی واقعا منو ندید یا اونقد واسش مهم نبودم که دوبار درو وا کنه هاننننننننن؟

اختصاصــی شِــــــــــــــــــــرِک!

اَلان تـــــــو اَخبــ ـــــــار داشـت می گٌفــ ـــت:
3400 نَفــــ ـــر تـو آمریکــــــــــا ایـدز دارنٌ خٌودشــــــــــون نِمیـــــــــــــدونـَن:|
دٍ آخــــــــه یـارو خـــــــودش نمیـدونـه،
تـو اَز کٌجـا میـدونـی؟:)دی

دختری را دیدم تن فروشی میکرد وعده ی زیادی در صف بودن.
قضیه را جویا شدم؟
.
.
.
گفتن که تن ماهیه جنوبه!!!