دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

یه روز یکی از بچه های فامیل که ۱۳-۱۴ سالش بود اومده بود خونه مون و داشت با کامپیوتر ماشین بازی می کرد.داشتیم استراحت می کردیم که اومد پیشم گفتش :عمو ماشین چطوری عقب میاد؟ گفتم : کنترل با A رو بگیر میاد عقب . یه خورده گذشت دیدم دوباره اومده یه کنترل(ریموت کارت TV ) دستشه میگه: عمو کنترل با چی؟

سلام به همه ،عاقا یه روز سر کلاس پرورشی بودیم داشتیم از ویدیو پروژکشن استفاده می کردیم.یهو شارژ لپ تاپ تموم شد،این پروفسور گفت چی شده،بکس گفتن شارژ تموم کرده.اونم در کمال خونسردی گفت خو برو از سر کوچه ۴تا قوّه بخر واسش(اخه لامصب حتی باطریم نه قوه)

عاغا (آقا ، عاقا ...) امروز با مامی رفته بودیم واسم لباس بخریم (بچه ننه هم خودتی) بعد مامانم پرسید قیمت اینیکی چنده اون مغازه دارم سایزشو گفت ، مامان منم خسته بود عصبانیم شد و گفت قیمتشو نگو که بگو چنده؟ :)
قیافه ی مغازه دار : @-@
من : %%%%
مامی : ^O^
و همچنان مغازه دار: @-@

یه فامیل دیگه داریم زنش میخواست بره مشاور خانواده جلسه‌ای ۶۰تومن بعد این به زنش گفته بود جلسه‌ای ۳۰تومن بده به خودم به خدا باهات خوب میشم !

می بینی رفیق...
چقدر ساده...همین که پای "نون" وسط می آد...دوست دارم...میشه...دوست "ن"دارم...

یکی دیگه از سروده های دامادمون واسه آبجی جونم :
.
الهی که دو لب خندان، دل سرزنده باشی.
الهی روز خورشید، چو شب شد ماه باشی.
که دائم بنگرم، آن روی ناز دلربایت.
سمیرا جان کلامم شد، همه جانم فدایت....

ﻫﻤﻪ ﺷﺒﯿﻪ ﻫﻢ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ!
ﺑﺮﻑ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯼ ﯾﺦ ﮐﺮﺩﻩ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﺭﻭﺳﺘﺎ،
ﻧﻪ ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ ﻧﻪ ﺭﻣﺎﻧﺘﯿﮏ ...

عاغا یه سوال؟؟؟؟؟؟؟؟؟اسم من وحیده.این اسم گفتنش خیلی مشکله؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟بعد از اون جریان شوهر عمم که همش اسممو اشتباه میگه تو مغازه یه همسایه داریم روزای زوج بهم میگه وحید،روزها فرد میثم..///////واقعا دیگه دارم اطمینان پیدا میکنم که باید اسممو عوض کنم..........

  103608 | جوک جدید

اینبار بزن لایکو به سلامتی کاشف عسل که عن همه ی حشرات رو یکی یکی امتحان کرد تا فهمید عن زنبور خوشمزست.

  103607 | جوک جدید

یه پدر زن پولدار هم پیدا نکردیم که دختر معلول الحالشو بندازه به ما
عوضش چندتا از کارخونه هاشو به اسممون کنه
شانس نداریم که :|

دیالوگ ماندگار:
جان وین :پول خوشبختی نمیاره،
ولی گریه کردن توی یه مرسدس بنز، آسونتر از گریه کردن روی یه دوچرخه س ...!

اعتراف میکنم یه بار خونه ی عموم بودم دخترعموم ازم اب خواست منم ازش بدم میومد بجای اب واسش جرمگیر بردم طفلکی اصن بو نکرد وقتی جرمگیرو خورد نزدیک بود بمیره

دخترعموم:o
من :)

فانتزيم بود پست عاشقانه واسه مخاطب فوق العاده خاصم بزرام بعد تأييد بشه بعد اون بره بخونه بهم پيام بده كه مرسى عشقم.....و بالآخرة بعد ٦ ماه ٣ روز پيش اين اتفاق افتاد
نتيجه اخلاقي: ٤ جوك هيچكس رو نااميد نميكنه
پس بكوب لايك رو به افتخارش كه عاشقشم......

دقت كرين وقتي يه درسيو نخوندي اول اسمي كه معلم ميخونه اسمش شماست ولي وقتي كه كل كتب و ميتوني از حفظ بگي انگار نه انگار تو كلاس وجود خارجي داري

اعتراف میکنم از شکست عشقی هم شانس نیاوردم
دغیغن از وختی با این پسرخالهه کات کردم بخت خواهر برادراش
وا شده و عروسیاشونو هم که تو خونه ما میگیرن
یعنی عذاب دیدنشو هررو به جون میکشم
بد دردیه