دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

پسره از نیمرخ شبیه قالپاق پیکانه ، استاتوس زد ه: درگیرم نشو رسوا نمی شوم !
یکی نیست بگه آخه پلشت برو خدارو شکر کن که عامل جنگ جهانی سوم نشدی …

میگن تو بهشت نیم ساعت که درس خوندی مامانت میاد با ی لیوان چای و ی کیک شکلاتی و میگه عزیزم خسته شدی دیگه یکم برو 4جوکو چک کن!!!!
:|
:/
:)))

  106507 | جوک جدید

علاوه بر اینکه دلم برای مدرسه تنگ شده الانم دارم یه سری از درسای سال دیگه رو میخونم |
. چیزی نیست نگران نباشید شب سه سیخ کوبید با چهار تا گوجه و مخلفات(پیاز نوشابه ماست و حتی ســــس)زدم تو روده |
یه قلپ عرق نعنا میرم بالا ردیف میشم

هرچه بیش تر احساس تنهایی کنی،......
احتمال شروع یک رابطه احمقانه بیشتر می شود.

|-------------erudit-----------4jok------------|
میدونی "بر باد رفته" یعنی چی؟
آیفون پنج ببری مدرسه ناظم بگیره جلو چشات پودرش کنه...خدا رو شکر یازده دو صفر ما عین بوشکوب سفته هر کار کنی پودر نمیشه

خنده هاى تو
آرزوهاى من اند
بخند
تا برآورده شوند....

آقا یه همسایه جدید اومده تو کوچه مون،یه پسربچه هشت ساله هم دارن
اسمش شهابه ، بهش گفتم آقا شهاب کلاس چندمی عمو؟
گفت کلاس دوم ابتدایی،تو کلاس چندمی؟
منم خواستم یه جوری بگم که حالیش بشه ،باش هم ذات پنداری کنم گفتم منم کلاس دانشگاهم
لامصب یه پوزخند زد ، یه نگاه عاقل اندر سفیه بهم کرد و گفت کلاسه دانشگاه دیگه چیه؟ خوب مثه بچه آدم بگو ترمه چندی، دانشجویه مملکت را باش!!!!! حالا کارشناسی هستی یا ارشد؟
هیچی دیگی رفتم همه ی کتابهای دوره ی تحصیلم را جویدم

بهار است که با من پیمان عشق می بندی
و من غرق در شکوفه شوق سر بر بالین تو می نهم
و دعا میکنم که خداوند
قشنگترین ایده ها و تصویرها را به دنیایت بیفزاید.

دقت کردین تو مسابقات فوتبال داوره بنده خدا از بازیکنا بیشتر میدوئه؟؟!!!
دیگه وقتی سوت پایانو میزنن اون بنده خدارو از پاهاش میگیرن از زمین میکشن بیرون!!!

اعتراف میکنم تو خونه وقتی مامانم باهام کار داره اسم همه خواهرام و داداشام رو میگه جز من، اخرشم یادش نمیاد فحش میده!!!همه این جورین یا فقط مامان من اینطوریه؟؟؟

اعتراف میکنم بچه ک بودم....وقتی میرفتم حموم:
همه کیسه ها و شامپو و صابون و....
میذاشتم دم چاه...آب رو باز میذاشتم
کف حمومو صابون میزدم دوتا لگن کوچیک میذاشتم زیر پام...موج سواری میکردم....!
:-|:-|:-|:-|:-|:-|:-|:-|:-|:-|:-|:-|:-|:-|:-|
چیه؟!
امکانات نداشتیم خو!

اعتراف میکنم بچه که بودم فکر میکردم خرمالو همون گوجه فرنگیه که رسیده شیرین شده!

اعتراف ميكنم وقتي كه دوم،سوم ابتدايي بودم
شبا كه ميخواستم بخوابم اول لباسايه مدرسمو مي پوشيدم بعد ميخوابيدم كه صبحش بيشتر بتونم بخوابم!!!
بعععععله يه همچين بچه ي روشن فكر و فعالي بودم من!

دقت کردین آدما وقتی گلاب به روتون از دستشویی میان سریع و با عجله میرن روو ترازو؟؟؟؟
دقت کنین ازین به بعد

ﻣﻦ ﺗﺎ ﺳﻮﻡ ﺩﺑﺴﺘﺎﻥ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ :
ﻣﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭﯾﻢ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﯾﻪ ﻣﺴﻮﺍﮎ ﭼﺎﺭ
ﭘﻨﺞ ﺗﺎ ﻣﺴﻮﺍﮎ ﺩﺍﺭﯾﻢ
ﻭﻫﺮ ﺷﺐ ﺑﺎ ﻫﺮ ﮐﺪﻭﻡ ﺩﻟﻢ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﯽ ﺗﻮﻧﻢ
ﻣﺴﻮﺍﮎ ﺑﺰﻧﻢ