دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

خنده را معنا زسرمستى نكن، انكه ميخندد غمش بي انتهاست

چراغ عشقت توی قلبم همیشه روشن میمونه حتی با این یارانه !

نامم ز کارخانه عشاق محو باد / گر جز محبت تو بود شغل دیگرم

خواستم زيبا گلى را زينت خاطر كنم / ديدم اندر خاطرم جز تو گلى زيبا نبود

خنده بهترين اسلحه در جنگ زندگى است
اميدوارم هيچ وقت خلع سلاح زندگى نشى

غضنفر تورانداخته بود رو آسفالت ماهي بگيره بهش گفتن:چقدر خري، اينجا ماهي نيست! غضنفر ميگه من خر،اين حیف نون چي، يك ساعته وايستاده ازم ماهي بخره !

حیف نون میره بانک میگه اقا کل موجودی منو بدید پولها رو میگیره میشماره میگه درسته بذار سر جاش !

ابرها به آسمان تكيه ميكنند، درختان به زمين و انسانها به مهربانى همديگر

به جنگل سوخته خاطراتم سوگند، درخت يادت را باغبان خواهم بود تا ابد

گر لايق من نيست كه يار تو باشم / بگذار كه در سايه ديوار تو باشم

من كوير خسته ام تويى نم نم بارون / دلم برات تنگ شده كجايى اى مهربون

دستمال خیس آرزوهایم رافشردم همین4 قطره چكید:
زنده
باد
رفيق
بامعرفت

دوباره سيب بچين حوا، من خسته ام بگذار از اينجا هم بيرونمان كنند!

باز باران باريد!
خيس شد خاطره ها!
خوش به حال دل ابري هوا!
هر كجا هستي باش!
آسمانت آبي ودلت از غصه دنيا خالي!

مادر: احمد! اگر من به تو ۱۰ تا بادام بدهم که آنها را به طور مساوی با جواد تقسیم کنی، چند تا به او می دهی؟
احمد: سه تا!
مادر: ببینم! مگر تو حساب کردن بلد نیستی؟
احمد: چرا مامان من بلدم، ولی جواد که بلد نیست!