دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

ای دوست ، معرفت چیز گرانی است که به هرکس ندهندش !

چشماتو دایورت کردی رو قلبم خیالی نیست حداقل از رو ویبره درش بیار تا اینقدر دلمو نلرزونه

دیگه از گفتن این حرفای کلیشه ای عاشقایی که فقط با یه نگاه عاشق میشن خسته شدم و متنفرم،من،یه عاشق واقعی ام و میخواهم این حرفو،
صادقانه
بی بهانه
عاشقانه
جاودانه
تا قیامت
بی نهایت
بگم
دوستت دارم،عزیزم!
(خودم)

اندیشیدن به پایان هر چیز شیرینی حضورش را تلخ می کند... بگذار پایان تو را غافلگیر کند درست مانند آغاز.

ردپایت را که میگیرم ، از تو دورتر می شوم ، شاید کفش هایت را برعکس پوشیده ای !

چه ساختن هایی ...
که
مرا سوخت
و چه
سوختن هایی ... که مرا ساخت !
به آتش کشیدنم مبارکم باشد ...

اينجا نصيرآباده من الان سوپر ماركتم .ilove 4jok

به مامانم ميگم ماست و خيار رو از تو يخچال دريار بده من، ميگه ميخواي بخوري؟گفتم پ ن پ ميخوام خيار هايش را بشمارم ببينم چقدر به اقتصاد خانواده ضربه خورده!

به بهشت نمي روم!
اگر مادرم آن جا نباشد

بر مي گردم
با چشمانم
که تنها يادگارِ کودکيِ منند...
آيا مادرم مرا باز خواهد شناخت؟!

گفتم مي روم
و در مرام ما
رفتن مردن بود
و حالا سال هاست که مرده ام
در پشت سيم ها وُ سنگ ها

بارون بود که مي خواندُ مست مي گذشت!
پيش روي من
همه دشت بود، پشت دشت!
پيش روي تو
همه کوه بودُ راه هاي پيچ پيچ...
تابستاني را به خاطر سپرده ام
و ديگر هيچ

به شبنمي مي ماند آدمي
و عمر چهل روايتش،
به لحظه ي رويت نور
بر سطحِ سبزِ برگي
مي لغزدُ بر زمين مي چکد...
تا باري ديگر
و کِي؟
و چه گونه؟
و کجا...؟

به مامانم ميگم گشنمه، ميگه چايي ميخوري؟ ميگم چايي آدمو سير ميكنه؟ ميگه نه! ولي تشنگي رو برطرف ميكنه! نه خدايي فك و فاميله كه ما داريم؟

فلک داد و فلک صد داد بیداد فلک تخت سلیمان داد بر باد بهرام که گور میگرفتی همه عمر دیدی که چگونه گور بهرام گرفت