اس ام اس

بى تومهتاب شبى بازازآن كوچه گذشتم،
فكرنكن پى توبودم،بيكاربودم ول ميگشتم.

ماكه ميترسيم ازهجرت دوست،
كاش ميدانستيم،روزگارى كه به هم نزديكيم چه بهايى دارد،كاش ميدانستيم،حس دلتنگى هرروز غروب چه دليلى دارد.

ميگن پروانه هازيردرخت كاج به هم ميرسن،يه درخت كاج پيداكردم بياپروانه باشيم.

به نام قايقي كه باامواج ميجنگدتابه انتهاي قلبم برسد.ازدوربرايت دسته گلي ميفرستم بويش عطردوستي وپيغامش غم ودوري است!

خيلي عذابه؛كسي كه دوستش داري و عاشقشي دلت رو بدجور ميشكنه اما هنوز وقتي ياد خاطرات خوبي كه باهاش داشتي ميفتي خنده رو لبات مياد،اين چه عشقيه....

نيستي ببيني آتشي برپاست در دل،سوزاندن كار توست وماندن و اشك ريختن كار من

ماه غمين دلم به پايان رسيد،چون در آسمان دلم پديدار شدي. . .

ستاره اي آسمانم نداشت،آمدي براي ستاره چيني،ديدمت آنچنان مست نگاهت شدم كه آسمانم شدي. . .

يادت هست فقط ميگفتي لب تر كن . . .
لب كه هيچ چشمانم را تر كردم ولي باز تركم كردي. . .

دوباره عاشقي،دوباره راه افتادم به سويت،دوباره بهانه دل عاشقم شد نبودت

بدترين روزها را در انتظار گذراندم،پس كي پا ميگذاري در حريم اين دل. .

در زمستاني ترين فصل دلم پيدايت شد،تابه حال بهار را اين چنين حس نكردم،تو كه آمدي نمناك شد چشمانم ،نهراس اشك شوق دل ميريزم

سكوتي در دل پا بر جاست،عطر تن تو در همين نزديكي هاست،زندگي را عشق تو جاودانه كرد،فكرت لحظه اي ذهنم را را رها نكرد

هر روز فاصله ها را طي ميكنم براي ديدارت،نازنين هيچ وقت تنها نماندم با يادت

شنيدم از نگاهت راز دلت را،ديدم در چشمانت شوق رسيدن را،نفهميدي كشيدم در ذهنم تصوير با تو بودن را،باور كردم از همان ديدار اول عاشق تو بودن را