دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

کلاغ جان...قصه من به سررسید... سوارشو...توراهم تاخانه ات میرسانم

گاهی حتی جرات نمیکنم پشت سرم رانگاه کنم
که ببینم جام خالیه یانه

نه نه گریه نمیکنم
چیزی رفته درچشمم,
به گمانم یک خاطره است...

سلامتی اونایی که خیانت دیدن وتنهاشدن
ولی هنوزتاریخ تولدطرف رمزموبایلشون

دنبال ی شرکت حمل ونقل معتبرمیگردم که مرده شوراوقات فراغتمو ببره

اینجاتاپیراهنت راسیاه نبینند
باورنمیکنند
چیزی ازدست داده باشی

دوباره دلتنگت شدم با اینکه تازه دیدمت / قرارمون امشب تو خواب، یادت نره می بینمت

كهكشان ها كو زمينم ؟
زمين كو وطنم
وطن كو خانه ام ؟
خانه كو مادرم ؟
مادر كو كبوترانم ؟
....معناي اين همه سكوت چيست ؟
من گم شدم در تو ؟
يا تو گم شدي در من اي زمان ؟
استادحسین پناهی

چشمای من آهن انجیر شدن !
حلقه ای از حلقه ی زنجیر شدن !
عمو زنجیر باف زنجیر تو بنازم
چشم من و انجیر تو بنازم...

انسان روزی بزرگ خواهد شد!
این قدر بزرگ
که به خیانت های بچه گانه اش،
به این تمدن های والا اعتراف خواهد کرد!
خدا کند تا آن روز کشیشی مانده باشدُ
انجیلیُ
استادحسین پناهی

شب های طولانی
کابوسهای روسی
و گریه های پیامبرانه
و این ساحلِ سرسبزِ بی پایان
تا به عشقِ تمشک های حاشیه وُ پرندگان راز،
لاشه ی آخرین نفس را
به فریبِ آخرین دانه ها
به دامِ تقدیر بکشاند

از بی حواسی سرکلاس استاد گوشهایم را برید خوشحال شدم امروز پشت گوشهایم را دیدم پس حتما تو را هم خواهم دید.............

کره ای : هیچ چی مثل منتظر بودن واسه عشقت عذاب آور نیست
آمریکایی : هیچ چی مثل منتظر بودن واسه یه ساندویچ گرم غذاب آور نیست
یونانی : هیچ چی مثل منتظر بودن واسه یه دسته چک عذاب آور نیست
انگلیسی : هیچ چی مثل منتظر بودن واسه یه مهمونی بزرگ عذاب آور نیست
برزیلی : هیچ چی مثل منتظر بودن واسه یه مسابقه فوتبال توپ عذاب آور نیست
ایرانی : انگار شما تا حالا با dialup کار نکردید!!!!!!

مردی می ره پیش کشیش تا اعتراف کنه. می گه: من در زمان جنگ جهانی دوم به یک مرد در خانه خودم پناه دادم.
کشیش می گه: خوب این که گناه نیست!
مرد می گه: ولی من بهش گفتم برای هر یک هفته ای که در خانه من بمونه باید ۵ دلار بپردازه.
کشیش می گه: درسته که کارت خوب نبوده، ولی تو با نیت خوبی این کار رو انجام دادی.
مرد می گه: اوه! متشکرم! خیالم راحت شد. فقط یه سوال دیگه…
کشیش می گه: بگو فرزندم.
مرد می گه: آیا باید بهش بگم که جنگ تموم شده؟

سلام...
خداحافظ...
چیزه تازه اگر یافتید
بر این دو اضافه کنید
تا بل باز شود این در گمشده بر دیوار