دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

اعتراف می کنم وقتی دبستان و راهنمایی بودم بعضی معلما که خدا از سرشون نگذره می گفتند باید نتیجه های برگه امتحانارو ببریم ولیمون (پدر یا مادر ) امضا یا اثر انگشت بزنن منم که همیشه نمره هام درخشان بود ناچاراً مجبور بودم خودم با انگشت پام جای پدرم اثر انگشت بزنم ی روز یکی از معلما بهم گفت بابات کارگره اینقدر انگشتش بزرگه

اعتراف میکنم اول راهنمایی که بودم معلم دینیمون گفت اگه شماها حتی به تیر چراغ برق هم به دیده شهوت نگاه کنین مرتکب گناه شدین. اون روز که تعطیل شدیم رفتم جلوی تیر چراغ برق هرچی بهش نگاه کردم هیچ حسی بهم دست نداد. رفتم جلو بهش دست زدم بازم هیچی نشد. آخرش فهمیدم که بین ما هیچ حسی وجود نداره

سر کلاس یه سری از بچه ها کیف یکیو خالی کردن,طرف تا فهمید سریع وسط درس دادن معلم گفت:آقا کیف مارو خالی کردن!!!معلمه هم جدی اومد طرفش گفت:کیفت کو؟
پسره کیفشو از زیر میز ورداشت داد به معلم غافل از اینکه بچه ها پرش کرده بودن.معلم کیفو باز کرد با مشت و لگد پسر رو انداخت بیرون!!!

طرف پسر عموشو با خودش آورد تو مدرسه (پسر عموش تو مدرسه مون نبود),6 ساعت باهامون کلاس نشست,معلما هیچی نگفتن یه طرف,مدیرو ناظم هم نفهمیدن,مدرسه بود داشتیم!!!!!!

پیرزنه ، زنگ زده خونه ... میگه مامان تشریف دارن؟
میگم کاریشون داشتین؟
میگه پـَـ نـَـ پـَـ به این بهونه میخواستم با خودت بیشتر آشنا شم... امروز کی وقتت آزاده ؟

بابام وقتی عطسه میکنه سریع میگه htc
وقتی دوبار پشت سر هم عطسه میکنه سریع میگه htc hd
ما منتظریم تا از سازمان تبلیغات بیان بابامو ببرن !!!
فک و فامیلو داشته باش !

داریم آبگوشت میخوریم ، گوشکوبو گرفتم دستم تیریپ خاطره های کودکی به بچه خواهرم میگم :
دایی جون این گوشکوب سنش از منم بیشتره ...
مادرم از اون ور میگه : فایدشم همین طور ...
فک و فامیله داریم ؟!

رفتیم عروسی دارم سالاد میخورم ، یه عالمه کلم و کاهو از لبو لوچم آویزونه ، همون لحظه مامانم برگشته به چندتا خانوم میگه : پسرم هستن ! حالا شما قیافه منو تصور کنین ... !
فک و فامیله داریم؟!

درجات دیوانگی:
۱گیج
۲خنگ
۳ پپه
۴ گاگول
اسمت چی بود؟

هركه به من ميرسدبوى قفس ميدهد...
جزتوكه پرميدهى،تابپرانى مرا...!!!

20نفرواست سالادفصل سلطنتى درست ميكنند،لب نميزنى...
ولى دوس دارى تره اى روبخورى كه اون هيچ وقت واست خردنكرد...

شما دختر جوونا یادتون نمیاد… ولی یه زمانى دخترا خواستگاراشونو رد میکردن!

امروز سوار یه تاکسی شدم کولرش روشن بود !!
می خواستم سرمو بچسبونم به شیشه و از خوشی گریه کنم!

ببین غمگین، ببین دلتنگ دیدارم،
ببین، خوابم نمى آید، ببین بیدار بیدارم،
نگفتم تاکنون اما…
کنون بشنو…
تو را بیش از همه من دوست میدارم

آغوش من سرزمین تو بود؛ کاش قدری عرقِ میهن پرستی داشتی وطن فروش