رفتيم واسه عيد قربون خونه پدربزرگم ازدر كه رفتم تو ميبينم پدربزرگم با همه نوه هاش روبوسي ميكنه وبه همه يكي يه اسكناس 5000توماني ميده با هزار ذوق وشوق رفتم جلو بوسش كنم با تموم جديت برگشته بهم ميگه پدرسگ دو روزه رفتي دانشگاه واسه من آدم شدي به جان خودم چنان با لگد انداختم گوشه اتاق كه يه لحظه احساس كرد ازتو پرورشگاه منو آوردن:((((((((
واسه همدردي اون لايك رو بزن خدا بهت لايك بده