دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمیدنم شمام مثل منین یا نه ولی من
وقتی سر کلاس یه کلمه از جزوه نوشتن عقب میفتم دیگه بقیشو نمینویسم تا به اندازه کافی برای اون کلمه جای خالی گذاشته باشم.
اگه موافقید بلایکین

آقا من پشت افق مین کار گذاشتم
خودمم تو افق با بازوکا وایسادم
کسی از این به یعد بخواد تو افق محو شه از صفحه روزگار محوش میکنم....

امروز اومدم تو اتاقم
می‌بینم یه طناب بزرگ رو تختمه
داد زدم: مامان بابا...این چیه دیگه؟!
می‌بینم جفتشون اومدن تو اتاق
بابام: مگه امروز اشتراک اینترنتت تموم نمیشه؟!
من:‌ چرا امروز تموم میشه...خو که چی؟!، چه ربطی داره؟!
مامانم: خو دیگه می‌خوام بعدش ببندیمت به تخت، ترکت بدیم
تو معتادی بدبخت...خودت هم خبر نداری...
مــــــــعتاد...مایه ننگ جامعه!!

جمعه به جمعه
می بینی چقدر سرمان شلوغ است...
می بینی این دنیای لعنتی چقدر روی چشم هایمان سنگینی می کند...
خواب خواب خواب
همه خوابیم
راستی آقای من
آمدی بیدارمان کن ...
دیر می شود این آدم شدنمان....
اللهم عجل لولیک الفرج

آقا ما هروقت اومدیم فورجوک یه پنجره باز میشه که بازدیدکننده محترم شما برنده تصادفی پکیج ما شدین نمیدونم من شانسم انقد خوبه یا جایزه هارو دستشون مونده؟!!!!
جایزهاشم خعععلی کاربردیه مثلا ناخن انگشت کوچیکه دایناسور20000ت با تخفیف هزارتومانی!

یه وقتایی لازمه از گوشیمون بشنویم "مشترک مورد نظر ادم نمیباشد لطفا قطع کنید".......

آقا من پارسال پول نداشتم ماشین بخرم.
رفتم بنگاه یه ماشین تمام چک خریدم که یه هفته بعد موعد چک بود.
هیچی دیگه رفتم ماشین رو دادم به خود طرف 2میلیون هم پول گرفتم.
.
.
من و این همه خوشبختی محاله!!!!

گستاخی خیالم را ببخشید که لحظه ای یادتان را رها نمی کند...

ستاره ها را برای آمدنت گلچین کرده بودم
وقتی آمدی ...
خورشید نگاهت دیگر ستاره ای برایم نگذاشت
اما من از بس دوستت دارم
با عشق قلبم را تقدیمت می کنم

اين روزها

ثبات ٍ عشق مثل دلار

نوسان

سود
ركود
زيان دارد !

دارم فکر میکنم...
کسی که با رفتنش خوشبختی رو ازت می گیره
چه جوری می تونه بهت بگه
روزی هزار باربرات ارزوی خوشبختی می کنم

یه روز که از دانشگاه بر میگشتم تو صف تاکسی وایستاده بودم وهنذفری تو گوشم بود که یه پسره اومد جلوی من وایستاد {گفت شما تو صف تاکسی هستی؟}یه چیزایی گفت چون من هنذفری توگوشم بود متوجه نشدم،خواستم ببینم چی میگه.به جای اینکه هنذفری رو از گوشم در بیارم عینک آفتابیمو از رو چشمم برداشتم گفتم بله؟؟؟؟؟
(جملشو بعدا فهمیدم)

بگذار که همسایه های ساکت مان
نام تو را ندانند
همین زلال زرد روسری
برای پچ پچ هزار ساله ی آنان کافی ست
همان بهتر که نام تو در
لابه لای ترانه نهان باشد
همان بهتر که از میان واژه ها بدرخشی ! خورشیدک من
مثل درخشش فانوس از فراسوی فاصله ها
مثل درخشش ستاره از پس پرده ی پشه بند
پشه بند
تابستان
کودکی
آه ! همان بهتر که نام تو در لا به لای گریه ها نهان باشد

من یه پسر خاله دارم عجیب غریب باهوش تعریف میکرد کلاس اول بوده معلم امتحان میگیره بالاش نوشته بوده نام خانوادگی پسر خاله مام یه دقیقه فکر می کنه بعد می نویسه:
مامانم، بابام، داداش کوچیکم که خیلی دوسش دارم آبجی بزرگم که خیلی منو اذیت می کنه...
باباش :++
مامانش:××
معلم بیچاره:Oo
یه همچین فک و فامیله با استعداد و متفکری دارم من
خب اگه اینا نباشن خلاقیت کجا بره به نظر شما؟...

آج این ماموته تو حلقم اگه لاف بزنم
دوتا کلید ((پ)). ((ژ)) تو چشمم اگه دکمه های کیبورد رو به دروغ بزنم
موس کامپیتر تو حلقم اگه چرت و پرت بگم
((این سه نمونه از بهترین جملات برای نشان دادن راس بودن نوشته ام بود))
اصلا به تعداد خنده های شما تو چهار جوک ق س م!!!!