اس ام اس

%yourghon%
این دیگه خیلی ضایعس.خدا از این صحنه ها قسمتتون نکنه.داشتم میرفتم سرکار شاد و شنگول از اتوبوس پیاده شدم.(از ایستگاه اتوبوس تا سرکار باید هفت هشت دقه پیاده راه برم).تو راه یه دختر(از اون خشگلاش)جلوم بود.خلاصه تو راه هر تیکه ی که بلد بودیم به این انداختیم.داشتم میرسیدم سرکار دیدم اینم داره میره طرف سرکارما.بعععله رفت دقیقن سرکار ما.منم پنج دقه بعدش رفتم تو.یه دفعه دیدم سرپرست کارگاه میگه آقا محمد ایشون خانوم عباسی هستن قراره از امروز تو بخش شما کار کنه،هواشونو داشته باشید تا راه بیفته.خلاصه هنوزم که هنوزه روم نمیشه بیشتر از یه سلام علیک باهاش حرف بزنم.

خدایا !
من چیزی نمیبینم
آینده پنهان است
ولی آسوده ام ،
چون تو را می بینم
و تو همه چیز را . .

زمان طولانی میشه واسه اونایی که غصه دارن
کوتاه میشه واسه اونایی که شادن
دیر میگذره واسه اونایی که منتظرن
زود میگذره واسه اونایی که عجله دارن
اما
ابدی میشه واسه اونایی که عاشقن...............

اندراعترافات من به همسرم در20سال آينده....
-پري خانم
-چيه علي اقا
-من باس يه اعترافي كنم..
-چه اعترافي؟
-20سال پيش كه منباهات ازدواج كردم ازروي علاقه نبود/بخاطر پرايدبابات بود.......
خخخخخخخ

اونی که دوسش نداری دنبالت میاد تا آخر
اونی که دنبالشی تو چرا دائم ناپدیده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

بي معرفتي مردم شهر من رو ببين!
ازخداگله ميكنن كه چرادستت رو روبه مادرازنميكني....
نميدونن همون دستي كه قرار بود رو به اونادراز شه پشتا ونارونگه داشته كه نيفتن.......

روبروی کوهی ایستادم و فریاد زدم :
چی میگی درباره ی کسی که
بعد از عمری زندگی کردن
مویش را سپید کرده و رویش را سیاه
پاسخ آمد که : آه آه آه

يكي ازفاتزي هاي حال حاضرمن اينه كه توايستگاه مترو بتونم تشخيص بدم قطاري كه وايساده مال ريل اينوره يااونور......اينقدر همين جوري عينهواسب توايستگاه يورتمه ندوؤم يه مشت ادمم به خيال اينكه قطاراومده پشت سرم شروع كنن به دوؤيدن بعدباريل خالي مواجه شيم خيط شم..........

دخترم هنوز هفت سالش نشده چند وقت پیش به پسرم که پونزده سالشه میگفت تو را از کوچه پیدا کردیم اما نمیدونستم که سوپرگودزیلاست دوروزپیش که به خاطر مسئله ای عصبانی شدم دستاشو به کمرش زده و به مادرش میگه خیلئ دلم برای بد شانسیت میسوزه مجبور بودی باهمچین ادم بد اخلاقی ازدواج کنی قحطی بود؟ای روزگار من ده سالم بود نمیدونستم ازدواج چست دیگه دیوار و افق هم جواب نمی ده
سوپر گودزیلاست داریم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

مامان من ناظم يه دبستانه امروز يه داستاني و داشت تعريف ميكرد كه براي اولين بار ديدم اشكاي خشگلش كه الهي من فداش بشم اينجوري با سوز داره ميريزه ميگفت يه دانش آموز داريم خيلي ريزه ميزست سال دومه صدا از ديوار دربياد ازين درنمياد ديروز ديده اين فرشته كوچولو با يه آقايي داره با معلمش حرف ميزنه و از گونه هاي اين بچه تا پيشونيش همه جاي كبوديه وحشتناك و گوشه ي چشماشم لخته خون اون صورت كوچولوش نصفش كبود كبود بوده مامانم ميره ببينه چي شده اون اقا با افتخار ميگه من زدمش!باباشم زدمش!بازم اينجوري ميزنمش!اون دوتا بچه اي كه با اين مشكل داشتن و خانواده هاشونوصدا كنيد اينو نشون بدين بگين بچه رو اينجوري تربيت ميكنن!من بچه رو تربيت كردم!
مامانم كه اصن با اون اقا حرف نميزنه زنگ ميزنه به مامان دختره مامانش ميگه چون شوهرشو از سركار بيرون كردن حرصشو رو بچه خالي كرده!اونوقت وقتي مامانم از ناديا كوچولو پرسيده صورتت چي شده گفته هيچي خانوم بابام شوخي كرده باهام دستش خورده به صورتم!
واقعا بعضي از بچه ها چقدر بزرگند!
و اسم مقدس پدر براي بعضي ها چقدر حيف!

وقتی از اخلاق کسی سر در نمی آوری ، به دوستانش نگاه کن . . .

رابطه ها در دو حالت قشنگ میشن:
اول : پیدا کردن شباهت ها
دوم : احترام گذاشتن به تفاوت ها

جاتون خالی دیروز با برو بچ رفتیم افق
انصافــــــــــا حال داد:))
برگشتنی دیدیم یکی داره داد میزنه کمک کمک
به دوستان گفتم شما باشین برم ببینم چی شده( فهمیدین چقدر شجاع هستم یا بیشتر شرح بدم)
اقا تا رسیدم به موقیعت یه چیزی دیدم که بگم شاخ درمیارین!
.
.
.
ولی نمیگم تا مثل ادم به زندگی عادیتون ادامه بدین:)
دیوانه هم خودتی:))))))))))))))))

خدایا التماست میکنم همه دنیایت ارزانی دیگران ولی انکه دنیای من است مال دیگری نباشد

رفيقم از وقتي پرايد گرون شده ماهارو ديگه تحويل نميگير چنان ژست ميگيره انگار پشت BMW X3 نشسته!حالا اونايي که بالاتر از پرايد داشتن ديگه مارو از مغزشون shift+delit کردن .خدا رحم کنه...