دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

*اینو شنیدی که میگن....*

"اگر آنچه میخوری مستت نکند از آن روست که گرسنگیت آنقدر که باید نبوده است."
(آندره ژید)

جواب اون دوستی که گفته بود دوتا کلید دارید عجله هم دارید (جوک متفرقه 85531) دوست عزیز من یه بار عجله داشتم تو دسته کلیدمم دو تا کلید بیشتر نبود اومدم با کلید درست درو باز کنم همون بار اول در باز نشد کلید دوم رو گذاشتم خوب بازم باز نشد بعد دوباره کلید اول رو گزاشتم باز شد
پس نتیجه میگیریم که 1 در 3000

ماندگارترین دیالوگها
کلاه قرمزی و سروناز (ایرج طهماسب)

سروناز: من از وقتی شما رو دیدم یه حسی دارم ...

کلاه قرمزی : سرماخوردگی ؟!

انگاه که غرور کسی را له میکنی
انگاه که کاخ ارزوهای کسی را ویران میکنی
انگاه که شمع امید کسی رو خاموش میکنی
انگاه که بنده ای را نا دیده می انگاری
انگاه که حتی گوشت را هم می بندی
تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی
انگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نا دیده می گیری
میخواهم بدانم:
دستهایت را بسوی کدام اسمان دراز میکنی تا برای خوشبختی خودت دعا کنی؟

افسوس بخور مادرم... ناله بزن برای عمرت که بیهوده برای بزرگ کردن من گذراندی...
نمیخواهم نا امیدت کنم، اما... آن جوان خوشبخت و خوشحالی که میخواستی نشدم!

به بعضـــی از ادمـــــــهــــــــا هــــــــم بـــــــایــــــــد گــــفـــــت:
نــــــــه عــزیـــزم...
اینـــــــــجا نــــــــــه...
ایــــــــنــــــــجا زنـــــــــدگـــــــــی مـــــــــنــــــــــه...
تــــــــوالـــــــــت اون طـــــرفـــــــــه...

هیزمی که تر بود را پس بیار..
من پس میگیرم..
این که بی محلی کردن نداره...

تو می خواستی بشی “سنگ صبورم” ...
تو شدی “سنگ” و من هنوز “صبورم

به صدایت معتاد شده بودم ...
رفتی !
حالا هر روز “یادت” را تزریق میکنم !

از وقتی عضو 4جوک شدم لاک پشتم با من قهر کرده!
میگه دیگه به من اهمیت نمیدی...!
لایک=مگه لاک پشت هم حرف میزنه؟+...

اغا یه روز استاد ادبیات اومد سر کلاس(بععله دانشجومم من)می خواست بگه فردوسی شعر گفت اشتباهی گفت شردوسی فر گفت منو بجه های کلاسم کتابارو گاز میزدیم از خنده
لایک:لایک نزدی نریا

از وقتــــــــــی رفتـ ـ ـ ـ ـ ـی دلم بد جور حالش بـــــده،زیـ ـ ـادی تــ ـ ـنــگ شده....
بردمش بیمارستان عقـــــــلم...جوابش کرد.....

چند وقت پیش بابام بازنشسته شد امده میگه دیگه وقتم بازه میخوام برم همه جا رو بگردم (البته من وسط حرفاش امده بودم نمی دونستم منظورش خونس )میگم خیلی خوبه بابا منم با خودت ببر گفت باشه پسر گلم منم که تعجب کرده بودم چون برای بار اول بود که میگفت پسر گلم حالا بگذریم هنوز که هنوزه با بابام داریم میگردیم خونه رو تا یه نشتی شیری ترک دیواری گیر بیاریم تا بابام حوصلش سر نره

وااای خدا!من هروقت میرم سر کمد لباسم یه چیزی میخوام پیداش نمیکنم اما همین که مامانم میاد،سریع پیداش میکنه
شمام اینطوریین؟

از این دنیا شرمنده ام که واردش شدم...ای کاش درب خروجی داشتی...خسته ام.