دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

جوک جدید

  187123

علاوه برقانون پاک کن ها تمام نمیشن بلکه گم میشن بازم قانون داریم تو مدرسه از جمله:
قانون خودکار:خودکار ها فقط سر جلسه امتحان تمام میشوند (حتی مورد داریم خودکاره فقط موقع امتحان ها نمینویسه بقیه مواقع ازش جوهر اضافی هم میپاشه)
قانون امتحان1: جلسه امتحان جلسه آلزایمر نیز نام دارد بگونه ای که حتی اسمت هم یادت میره (واقعیه ها) چه برسه به سوالات.
قانون امتحان2: اگه بین دو گزینه در یک امتحان هرکدام را شانسی انتخاب کنید آن گزینه صد در صد غلط است.
قانون امتحان3: اگه به جواب یک سوال شک کردید و آنرا پاک کردید و یه جواب دیگر نوشتید مطمئن باشید پاسخی که اول دادید درست بود.

  187118

با داداشم دعوامون شده -__-
رفته بعد ِ نیم ساعت اومده میگه : ببخشـــــــــــید!
میگم: از تــــــو بعید بود بیای معذرت خواهی کنی! ه_ه
میگه: عاخه اســـــــهال داشتم گفتم اگه خوب بشم میرم از مرجان معذرت خواهی میکنم :|
#_#

  187090

چو پرسپولیس مباشد تن من مباد (اختصاری )


دیشب مهمون داشتیم. بچه مهمون که بهش می خورد سنش از چهار بیشتر نیست اومد پیشمو
دست به دامنم شد که: خاله تو گوشی لسمی (لمسی) داری؟میشه بهم بدیش؟
منم دلم واسش سوخت و گوشیمو دادم دستش. گوشیمو خوب نگاه کرد و گفت: این که ال جیه!
-پس چی باشه ؟
-خوب چرا سامسونگ نخلیدی گدا؟ :|
-خاله یا بدون ایراد گرفتن برو باهاش بازی کن یا بدش به خودم.
-باشه پیلزن (پیرزن )
خلاصه رفت و با گوشیم بازی کرد. فرداش رفتم سراغ پو. دیدم رکوردمو توی بازی sky jump شکسته
اونم با 558 امتیاز
هیچ وقت فکر نمی کردم رکورد ده امتیازم شکسته شه :(

  187065

ی بـرنامه داره رادیو جـوان "سبـقـت آزاد"
مـوضوع بـرنامـه راجـب این بـود قـدر چـیزایی کـه داریم رو بـدونیـم..
ی بنـده خـدایی زنـگ زد گـف : مـن همیـشه آرزو داشـم هـمسـر داشـه بـاشـم و زنـدگـی تشکـیل بـدم،
الان حـسرت اینـو دارم کـه پـنج دیـقه تـنـها پـیاده روی کـنم :|
ا همـین تـریبون اعلام دارم صـنـف مـجـردان شـاد شـد،خـدا دلتو شـاد کـنـه :D
بچـه ها زیاد نخــندین آقـاهه عصــبانیه :|

  187045

داشتم پرس تیوی میدیدم
چینیا داشتن با هم حرف میزدن
حالا سوالی که پیش میاد واسم
ااینا واقعا حرف همو میفهمن یا جلوی بقیه آبروداری میکنن؟

  187036

به همبن سوی چراغ قسم

اگه مخاطب خاصتون رو از محله ی خودتون انتخاب کنید...

نصف ترافیک همت درست میشه....

  187031

هـــــر بلايي كـــــز اسمـــــان ايد // گرچــــه بر ديگـــــــــري قضا باشد

به زميـــــــــن نارســـــــيده گويد // خانه ي دُختر فوتبآلیست كجا باشد؟

^_^هعـــــــــي....لهنــــــت به اين شانس....تفــــــــــــــــ!!!

  187018

چند روز پیش داشتم یه مازاراتی میخریدم . . .
سر یک حرف خیلی کوچیک معامله بهم خورد
.
.
.
.
.
.
.
.
گفت پول بده ، منم نداشتم ^_^

  187012

یه بار با مخاطبم دعوام شد و قهر کردم ^_^ هرچی موندم یه اس هم نداد یه روز گذشت دیع طاقت نیاوردم -_- بهش اس دادم تو چرا منت کشی نمیکنی ؟!! یه ناز نمیکشی؟؟؟؟ ()مخاطبم اصلن منت کشی بلد نیست ):
میدونین چی گفت بهم ??>_<
میگه خو تو قهر کردی هر وقت آشتی کردی باید اس بدی دیع *_*
من>_<
مخاطب خواصم 0_0
من کله مو به کدوم دیوار بکوبم عایا؟ آها پیدا کردم این دیوار عالیه ~_~

  187009

یارو با بنز آخرین مدلش داشته توی اتوبان صد و هشتاد تا می رفته،

یهو می بینه یه موتور گازی ازش جلو میزنه!

خیلی شاکی می شه و پاش رو میزاره رو گاز و با دویست تا سرعت از بغل موتوره رد می شه.

یک مدت بعد دوباره موتوریه با سرعت از بغلش رد می شه!

یارو دیگه قاطی می کنه و با سرعت دویست و چهل تا ازش جلو می زنه!

همینجور که داشته با آخرین سرعتش می رفته یهو موتور گازه مثل تیر از بغلش رد می شه!

طرف کم میاره به موتوره علامت می ده که بیا بغل. خلاصه دوتایی نگه می دارن. یارو تا پیاده می شه می گه: "داداش خیلی باحالی، فقط بگو با موتور گازی چطور روی ما رو کم کردی؟"

موتوریه با رنگ پریده و نفس نفس زنان می گه: "والا داداش... خدا پدرت رو بیامرزه نگه داشتی!... کش شلوارم گیر کرده بود به آینه بغلت!"

  186980

عشق یعنی اینکه :
تا بگی مهمون داریم
صداش لرزون بشه
یه جور غمگینی بگه :
خواستگار که نیس , هست ؟!! ^_^

  186966

(*^*گچساران بام نفت ایران*^*)
ﺭﻭﺯﯼ ﭘﺴﺮﯼ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﮐﻮﭼﮑﺘﺮﺵ ﺭﺍ ﻧﺰﺩ ﺧﻮﯾﺶ
ﻓﺮﺍ ﺧﻮﺍﻧﺪ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺩﺭﺳﯽ ﺑﻪ ﺗﻮ
ﺑﯿﺎﻣﻮﺯﻡ ﮐﻪ ﺗﺎ ﺍﻧﺘﻬﺎﯼ ﻋﻤﺮ ﺩﻝ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﻧﺸﮑﻨﯽ،ﺑﺮﻭ
ﯾﮏ ﻣﯿﺦ ﺑﺰﺭﮒ ﺗﻬﯿﻪ ﮐﻦ ﻭ ﺑﯿﺎﻭﺭ ..ﺑﺮﺍﺩﺭ ﮐﻮﭼﮏ
ﺍﻧﺪﮐﯽ ﺑﻌﺪ ﺑﺎ ﻣﯿﺦ ﻃﻮﯾﻠﯽ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﻭ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺑﺰﺭﮒ
ﻣﯿﺦ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺍﻧﺘﻬﺎ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﮐﻮﺑﯿﺪ،ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﺑﺮﺍﺩﺭ
ﮐﻮﭼﮏ ﮔﻔﺖ : ﻭﻗﺘﯽ ﺩﻟﯽ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﮑﻨﯽ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ
ﮐﻮﺑﺎﻧﺪﻥ ﺍﯾﻦ ﻣﯿﺦ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺍﺳﺖ،ﺣﺎﻝ ﻣﯿﺦ ﺭﺍ ﺩﺭ
ﺑﯿﺎﻭﺭ،ﺑﺮﺍﺩﺭ ﮐﻮﭼﮏ ﺑﺎ ﺯﻭﺭ ﺯﯾﺎﺩ ﻣﯿﺦ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ
ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺑﺰﺭﮒ ﮔﻔﺖ،ﺩﯾﺪﯼ ﮐﻪ ﺟﺎﯼ ﻣﯿﺦ ﺭﻭﯼ ﺩﯾﻮﺍﺭ
ﻣﺎﻧﺪ؟ ! ﺍﻣﺎ ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺗﮑﻤﯿﻞ ﭘﻨﺪﺵ ﭘﺪﺭ ﻓﺮﺍ
ﺭﺳﯿﺪ ﻭ ﺩﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﺭﺍ ﺑﺎ ﯾﮏ ﻣﯿﺦ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﻭ
ﺳﻮﺭﺍﺧﯽ ﺑﺮ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺩﯾﺪ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ : کره خرا ﻣﺎ
ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻣﺴﺘﺎﺟﺮﯾﻢ صابخونه میرنه پس کله ی باباتون ..ﭼﺮﺍ اخه ریدین تو ﺩﯾﻮﺍﺭ ریدم ﺗﻮ پانکراس داییتون که اومده مادرتونو برده خونه شون و شما بی پدرهارو تنها گذاشته خونه
خو تخمسگا بزنین چش و چال همو در بیارین اگه بیکارین به دیوار چکار دارین جواب اون صابخونه رو چی بدم خو
سپس با همان میخ و و دو تیپا چنان رید به هیکلشون که
ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺁﻣﻮﺯﻧﺪﻩ ﯼ ﻣﺎ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ،ﻓﻨﺪﺍﻧﺴﯿﻮﻥ ﺧﻮﻧﻪ
ﺑﻪ فنا ﺭﻓﺖ ......

  186953

آرامشى که الان دارم ...









مديون مخاطب خاصى هستم ک ندارم
والا!!! :))

  186943

خدایش نگاه کنید من تو چه خانواده ای زندگی میکنم !!

مامانای مردم، موقع امتحانات بچه هاشون بهشون انرژی مثبت میدن، اونوخت من کتابمو باز میکردم درس بخونم، میدیدم مامانم با خودکار، بزرگ نوشته : "سحر خر است "!!! O_o

خدا شاهده عین واقعیته ها! ^_^

حالا من نمیدونم شما چطوری روتون میشه باز بیاید از وضع زندگیتون اینجا ناله کنید!!! در حالی که تمام جوک های من برگرفته از واقعیته ^_^

  186940

دیروز عمه ام اینا اومده بودن خونمون، دختر عمه ام (6سالشه)دم باغچه نشسته بود. رفتم پیشش گفتم چیکار میکنی جوجوی من؟!‌^__^
گفت: از 5ساعت پیش دارم یه موچه رو دنبال میکنم، نمیدونم چرا دست شویی نمیکنه... دارم فشارش میدم عنش دراد...^__^
..عه...اینهاش...درومد^__^
من:||
دختر عمه ام(^o^)
مورچه بد بخت:-X
سازمان حمایت از عن درامدگان(⊙_⊙)