دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

جوک جدید

  34015

نقد و بررسی شعرهای دهه هفتادیا:
اتل متل توتوله(احتمالا منظور شاعر سه برادر مثل شنگول و منگول و هپه انگورن)
گاو حسن چجوره؟(احتمالا شاعر دکترم تشریف داشتن)
نه شیر داره نه پستون(تو جنگ با هندستون از دست داده به نظرم)
شیرشو بردن هندستون(دیدید گفتم)
اسمشو بذار انقزی(
دلار کلاش قرمزی(قرمزی مجاز از خونی)
بابام بهم عیدی داد(ببخشید اشتباه شد)
آچین و واشین ی پاشو بچین(آچین و واشین فرشته های هندی اند که شاعر طلب شفای گاو حسن رو ازشون خواسته که ی پاشو بخوبه)
توضیح:یک زن کردی بستون هم از منابع کنکور 92 حذف شده.
اگه مرز 500 لایک رد شد در خدمتتون هستم با ادامه نقد شعرها و فیلمها و...

  34006

دهه پنجاه,دهه شصت,دهه هفتاد,دهه هشتاد,دهه نود...
خب بعد از این چی میشه؟
دهه صد؟
دهه صفر؟
دهه یک؟
دهه اول؟
دهه چارصد؟
چه کلاسی رو باید بردارم تا بفهمم؟سر امتحانش میشه ماشین حساب برد؟اصلا ولش کن باو من که تا اون موقه دکترامو گرفتم رفتم خارج فرار مغزا شدم.اه راستی من که مغز ندارم ,حیف

  34004

مهدکودک ما دهه هفتادیا:مربی:اینجا بذارم گربه میبره؟بچه ها:نمیبره نمیبره
مهدکودک دهه هشتادیا:اینجا بذارم گربه می بره؟
نه ناموسن نه ناموسن
""دهه نودیا:بووووووووووووووووووووووق(مراقب فرزندان خود در فضای مجازی باشید,وزارت ورزش و جوانان,ایرانسل شما رو به دیدن ادامه برنامه دعوت میکند هیچ کس هم تنها نیست,ییییییی برنامه ببینید,دست جیغ هوراااااا) شمام بیکاریدا تا آخر میخونید
یکی منو از برق بکشه

  33986

غضنفر داشته تو اتوبان 180 تا سرعت ميرفته، افسره جلوشو ميگيره، بهش ميگه: شما گواهينامه دارين؟ يارو ميگه نخير! ميگه : كارت ماشين چي؟ مرده ميگه: دارم ولي مال خودم نيست، مال اون بدبختيه كه جسدش تو صندوق عقبه! افسره كف ميكنه، ميره سريع به مافوقش گذارش ميده. خلاصه بعد از يك ربع سرهنگ مافوقش مياد، از مرده ميپرسه: آقا شما گواهينامه و كارت ماشين ندارين؟! يارو ميگه: چرا قربان، بفرمايين! دست ميكنه از تو داشبرد گواهينامه و كارت ماشين رو درمياره، ميده خدمت سرهنگ. سرهنگه ميگه: مي‌تونم صندوق عقب ماشينتونو بازرسي كنم؟ غضنفر ميگه: خواهش ميكنم، بفرماييد. سرهنگه ميره در صندوق عقب رو باز ميكنه، ميبينه اونجا هم خبري نيست. برميگرده به مرده میگه: ولي زيردست من گزارش داده كه شما گواهينامه و كارت ماشين ندارين و يه جسد هم تو صندوق عقب ماشينتونه! غضنفر ميگه : نه قربان دروغ به عرضتون رسوندن! خودتون كه مشاهده كردين. به خدا اين افسره عقده‌ايه! دوست داره بيخودي به ملت گير بده! لابد بعدشم گفته كه من داشتم 180 تا سرعت مي‌رفتم !

  33934

رفتم جوراب خریدم مال ترکیه س, بعد اسم شرکت وارد کننده ش اینه:
شرکت پا افزار آوران حجاب ساز!:|

  33933

دیشب سوار پورشه ام شده بودم و توخیابون دور میزدم باهاش ، یهو یکی پرید جلو ماشین تا خواستم ترمز کنم پام گرفت به لحاف و پاره شد!!!

  33918

نگاهی به خود...
مردی متوجه شد که گوش همسرش سنگین شده و شنوایی اش کم شده است
به نظرش رسید که همسرش باید سمعک بگذارد ولی نمی دانست این موضوع را چگونه با او درمیان بگذارد. به این دلیل، نزد دکتر خانوادگی شان رفت و مشکل را با او درمیان گذاشت.
دکتر گفت: برای اینکه بتوانی دقیقتر به من بگویی که میزان ناشنوایی همسرت چقدر است، آزمایش ساده ای وجود دارد
این کار را انجام بده و جوابش را به من بگو:ابتدا در فاصله4متری او بایست و با صدای معمولی، مطلبی را به او بگو. اگر نشنید، همین کار را در فاصله 3 متری تکرار کن. بعد در2متری و به همین ترتیب تا بالاخره جواب بدهد
آن شب همسر آن مرد در آشپزخانه سرگرم تهیه شام بود و خود او در اتاق پذیرایی نشسته بود
مرد به خودش گفت: الان فاصله ما حدود4متر است. بگذار امتحان کنم، و سوالش را مطرح کرد
جوابی نشنید بعد بلند شد و یک متر به جلوتر به سمت آشپزخانه رفت و همان سوال را دوباره پرسید و باز هم جوابی نشنید. بازهم جلوتر رفت و به درب آشپزخانه رسید. سوالش را تکرار کرد و باز هم جوابی نشنید. این بار جلوتر رفت و گفت:شام چی داریم؟
و این بار همسرش گفت:مگه کری؟چهارمین باره میگم مرغ!

  33903

به نظر شما شاعر این بیت شعر کیست؟
ز بز دزدی بزی دزدید دزدی/عجب دزدی ز بز دزد بز بدزدی
الف:بز ب:دزد ج:بز دزد د:همه موارد

  33894

غضنفر تو اتوبوس هي ميره صندلي شماره 3 ، هي ميره شماره 18
بهش ميگن : چرا اينطوري مي كني ؟
ميگه : خير نبينه اونكه گفت دو تا صندلي بگير شب راحت بخوابي ......

  33869

شب ها خواب ندارم.......
روز هایم بیهوده شده.....
....برای همین از خدا پرسیدم:..
...
{خدایا آیا این عشق است؟}.
..
خدا جواب داد:
...
نه ای بنده ی من بزودی جواب امتحان ریاضی که هفته پیش خرابش کردی به دستت میرسه!!!!!!!!!!!!!!

  33823

کیا یادشونه اون موبایل 3310ها ک تازه اومده بودن و مردم با چ اعتماد ب نفسی میزدن ب کمرشون حال میکردن؟کلا 2تا کار انجام میده 3310
1)زنگ بزنی
2)اگه گذاشتی تو جیبت همه فکر کنن آجر گذاشتی تو جیبت!
موافقاش بزنن لایکو

  33744

اون موقها توی دهه شصت اینطوری نبود که ادم کوته ها بودن پری مهربون بود همش چیهای عجیب غریب بودن یه روزگاری بود همه راحت خندون کسی مدرسه نمیرفت الکی بهش بیست میدادن خیلی خوب بود یادش بخیر
پ ن : مطلب بالا جهت کم نیاوردن در رفاه دهه شصتیها از دهه هفتاد و هشتادیهاست هیچ ارزش دیگری ندارد

  33694

تو تاکسی نشـسـته بودم داشتم اس ام اس بـازی میـکردم ، خسـه شدم. گوشـیمـو دادم بـه بـغل دستـیم گفتم خودت ادامه بده...
لامصب کاملاً در جریان بود!

  33609

ارزوهای من از ابتدا تا کنون:
3 سالگی: ارزو داشتم بادکنک فروشی داشته باشم.
7 سالگی: ارزو داشتم معلم باشم. اما بد دیدم دانش اموزا معلما رو اذیت میکنن.
10 سالگی: ارزو داشتم خلبان بشم. اما تو فیلما دیدم هواپیما ها سقوط می کنن.
15 سالگی: ارزو داشتم دکتر بشم. اما بد دیدم همه دکترن که!
19 سالگی: دوست داشتم به جای استیو جابز(بنیانگذار اپل) باشم. که دیدم اونم فوت کرد.
الان به این ارزو ها می خندم و فقط می خام پولدار باشم. هرچند وقتی که بمیرم تو اون دنیا به این ارزومم می خندم.
اه حالم بهم خورد چقدر افسردم من. اخه نیست خیلی شادین شماها گفتم یه مطلبه فلسفی غمناک باهاتون کار کنم .

  33596

یکی از روش های آزار و اذیت ما در اون زمان
این بود که یه سوزن لای انگشتمون جاساز میکردیم
سعی میکردیم در نهایت ادب با دیگران دست بدیم ! :D