دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

جوک جدید

  108509

واقعیت اینه که دخترا واسه همدیگه آرایش میکنن وگرنه پسرا متوجه تفاوت آرایش خوب و بد نمیشن. همین که سیبیل نداشته باشی کافیه

  108454

دیشب ضربه ی روحی عجیبی خوردم ؛ وسط خواب بالِشتمو اونوری کردم دیدم اونورشم گرمه !
خدا قسمت نکنه …

  108444

اینن استقامتی که خانوما تو خرید کردن دارن قهرمان ماراتن تو دویدن نداره

  108434

ﯾﻌﻨﯽ ﻋﺎﺷﻖ ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﭘﺴﺮﺍﻡ ﺗﻮ
ﻓﯿﺴﺒﻮﮎ. ﻫﺮ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﮐﻪ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﺳﻼﻡ ﻣﯿﮑﻨﻪ
ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻬﺶ ﻏﯿﺮﺕ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﺯﯾﺮ ﭘﺴﺘﺎﺵ
ﻧﮕﻬﺒﺎﻧﯽ ﻣﯿﺪﻥ :)))

  108428

دیشب خواب حموم دیدم!!! ......... ........ ........................اینو چند روز پیش رو شیشه ی یه ماشین که خیلی کثیف بوود ذیدم d:

  108427

>>فاندون<<
ینی اینقدی که ما برای لایک گرفتن تلاش میکنیم موش ها هنگام فرار از تله نمیکنن
لایکم ندادیا عی شیطون!

  108425

دقت کردین وختی تو تالار عروسی هستین گردن بالای 365 درجه میچرخه !
کجا ؟لایک ندادی!

  108421

یه وقتایی لازمــه از گوشیمون بشنویم "مشترک مورد نظر آدم نمیباشد … لـــطفا قطع کنید”!

  108418

بچه که بودم يه آبميوه گير داشتيم...که وقتى روشنش ميکرديم رسما رم ميکرد!! علاوه بر صدا و ويبره ميرفت يه دورى هم تو آشپزخونه ميزد!
.
.
.
اونوقت مامانم منو مأمور ميکرد اينو نيگه دارم تا خودش آب هويجا رو بگيره..دقيقا حس اون کارگرايى رو داشتم که آسفافت رو سوراخ ميکردن!!!

  108402

چه ضد حالی ادم جملات عاشقانشو بنویسه رو دستمال کاغذی (بابا خلاقیت) ....... بعد دستمالو یواشکی بده به دست مخاطب خاصش .... اون هم بدون معطلی دماغشو با هاش پاک کنه...... خخخخخخخخخخخخخخخخ.

  108401

از وقتی میام 4جوک گوشیم رو با خودم تو دسشویی هم میبرم ، چون در همچین مکانی هست که ایده های جدید به ذهن آدم میرسه !!! همچین آدم خلاقی هستم من ....

  108399

خروج از مدرسه : "فرار ازاردوگاه جهنمی"
غیبت معلم : "روز فرشته"
دعوابا مبصر کلاس : "بازی با مرگ"
پای تخته : "قتلگاه"
گذشتن ازکنار ناظم : "عبور ازمیدان مین"
امتحان : "آتش در خرمن"
دفتر مدرسه : "بازداشت گاه"
دوباره داره مهر میاد...

  108236

آرزوهای یک دختر ایرانی:
كاش ازدواج هم مثل انتخابات بود
چند تا نامزد توسط مادرم تاييد صلاحيت ميشدن
ميومدن ازهنرها و برنامه هاشون ميگفتن، بعدش منم سرفرصت با بصيرت وآگاهي همسرمو انتخاب ميكردم
وهر چهار سال يكبار،حماسه
ديگری مي آفريدم!!

  108217

خداییش به این خاله های قصه گو ی متشنج دقت کردین؟اول میگن یکی بود یکی نبود بعد میگن غیر از خدای مهربان هیچکس نبود بعد میگن یه شهر بزرگ پر جمعیت بود که توش.....

  108208

چشماتونو ببندید و اون لحظه ای رو به خاطر بیارید که آخرین امتحان رو تموم کردید و برگه رو دادید به مراقب و با یه حس خَلاصی دارید میاید سمت خونه و واسه تابستون نقشه میکشید و هزارتا رویا …
هووووووووووی عمو کجایی ؟برو مدرست دیر نشهツ