دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

خاطرات خنده دار

  79093

در جواب سوال دوستمون لوله ونت به علت زیغ وقت در مرحله بعدی جوابشونو میدم،
ای خدا 21امتحاناتموم شن راحت بیایم ‏4JOKE
روزی 5 تا پست بزاریم

  79072

عاقا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
دیروز بداظهر نشسته بودم داشتم مطلبای 4 جوکو میخوندم یه هو گوزیلای خونمون(داداشم)اومده کنارم واساده زارت میزنه تو گوشم
منم همین تور دارم نگاش میکنم
عاقا ما اومدیم ی چیزی به این بگیم تا دهنمونو باز کردیم بلند داد میزنه:
مااااااااماااااااااان آذین میزنه تو گوشم تازه می خواد فوشم بده
همین طوری دارم نگاش میکنم ببینم حداقل خودش خجالت بکشه
دوباره میزنه تو گوشم میگه:واسمن این جوری نگا نکن پاشو پاشو با کامپیو تر کار دارم
حالا مگه جرعت دارم چیزی بهش بگم
تا میام پاشم برم دسمو میگیره میگه:
آذیییینی ببخشید زدمت
منم ذوق مرگ درحد افتضاح خفن برگشتم نازش میکنم میگم :
اشکال ندارم جوجو
دیونه دوباره میزنه تو صورتم میگه:
هااااااااهااااااا چیه بخودت گرفتی؟؟؟؟؟؟؟؟
بروبروووووو نفسات هوارو مسموم میکنه
من:((((((((((((((((((
گوزیلامون:)))))))))))))))))))
جمعیت حمایت از کودکان بی سر پرست:اشکال نداره تحمول کن تو می تونی
فقط برام دعا کنین از دست این جون سالم بسر ببرم:(((

  79069

یکی از دوستام گلکسی اس3 گرفته از گوشی لمسی هیچی حالیش نیست
دیروز داشت یه برنامه که نمی دونست چیه نصب میکرد (یه برنامه که به صفحه دست میزنی میشکنه)بعد نصب اجراش کرد هیچ اتفاق نیفتاد عاغا تا به صفحه دست زد صفحه ترک برداشت این دو پرتاب شد عقب بدبخت داشت سکته میزد ما که اینور داشتیم زمینو گاز میزدیم

  79063

يكي از تفريحات بچگيمون اين بود وقتي زنگ مدرسه رو ميزدن هرچي صدا بلد بوديم و تو ذهنمون بود در مي اورديم يه حالي ميداد حس ميكرديم تو جنگليم همراه با دوستاي ميمونمون :))))))))))((((((((((:

آيا شما هم اينجوري بودين....!!!!

  79046

سلام.خوشحالم به جمع 4جوکیا اومدم.اولین پستمه
آمار طلاق تو ایران 40%
38% مال آرمین2afm. لامصب هر هفته داره با یکی کات میکنه.
والا به قرعاااااااااااااااااان

  79041

آقا(پس چي كه باسوادم)
ديشب قرار بود مهمون بياد خونمون داداشم ي هندونه خريد چون گرم بودو وقت كم گذاشت تو جا يخي تا حسابي سرد بشه
بعد ي ساعت تازه يادش افتاده كه اونجا هندونه گذاشته
هيچي ديگه الان 12 ساعته هندونه بيرونه هنوز يخاش آب نشده
بزن تو سر سرت بشكنه


جون من اين داداش باهاشونيه من دارم

  79030

سلام آقا ما ی بار زمون دوم دبیرستان تو حیاط مدرسمون ی گنجیشک مرده پیدا کردیم اوردیم تو کلاس رو میز معلم اون زنگم با معلم شیمی درس دارشتیم(قابل ذکر است که مستمرمون تو شیمی 10 نمره هم از صفر کمتر میومد) معلم اومدو وقتی میخواست بشینه گنجیشکو دیدو ی یاابولفضل گفتو فرار کرد سمت در بعد میگه شما از من نمیترسید ما هم همه میگیم نههههههه اونم رفت مدیرو صدا کرد باهم اومدن معلممون میگه میگین کی این کارو کرده یا نه هیچ کسم جواب نمیداده اونم گفت اگه نگین یا از این مدرسه میرم یا مدیرو آتیش میزنما دیدیم مدیر قرمز شدو رفت خخخخخخخخخخخخخ

  79016

یه آقایی برای اصلاح میره سلمونی و میگه:
” سخت ترین جای ریش من برای تراشیدن، گونه هامه. ”
سلمونی میره یک توپ کوچیک چوبی میاره و میده
آقا بزاره تو لُپــش!
بعد از اصلاح آقا که میبینه ریششو خیلی تمیز و از ته زده میگه:
… دمت گرم داداش،خیلی حال دادی!
ولی اگه اشتباهی من این توپو قورت داده باشم چی؟
سلمونی با لبخند میگه :
” اشکالی نداره، میتونی روز بعد مثل همه،
…. واسم پسش بیاری !!!

چندشم خودتی

  79008

سر کلاس ریاضی یهو ماژیک تموم شد.معلم بهم گفت بپر همچین جفنگی یه ماژیک از دفتر وردار بیار.آقا ماهم اسب شدیم رفتیم .دیدیم بعله یه سری از بچه های یه کلاس دیگه که درس نخونده بودنو آوردن دم دفتر و ناظم داره پشت و روشون میکنه.ماهم بیخبر از همه جا رفتیم کنار اینا واستادیم.ناظم همرو یه پس ماساژ حسابی داد و رسید به من.اصن لامصب امون نداد بحرفم.(فکرکنم اسپید 9 بود از بروس لی خدابیامرزم سریعتر)یکی دو تا رو راحت خوردمو و یهو دیدم آغا ول کن نیس داره حال میکنه. کشیدم کنار گفتم بابا اومدم ماژیک بردارم.تمام ملت که صورتشونو بعد نوازش گرفته بودن شکماشونو گرفتن!خلاصه ماژیکو بردم کلاسو معلم ازم پرسید واس چی دیر کردی.منم جریانو گفتم و از اونجا که معلما چون بچه آرومی(آره جون خودم!)بودم و مثل کارلوس پویول ازم دفاع میکردن(آره جون خودشون!)رفت دفترو من فقط طیف رنگ قهوه ای رو می دیدم!! خخخخخ یعنی از درون داغونم!!

  78984

آقا من اینو راست میگم میخواهید باور کنید یا نکنید
ساعت 4 نصفه شب بود.دیدم موبایلم داره زنگ میزنه(البته خواب بودم با صداش بیدار شدم)دیدم نوشته مریم(دوستم)بر داشتم گفتم:
من:بله(صدام از ته چاه میومد)
مریم:سلام عزیزم خواب بودی؟
من:نه پس داشتم روپایی میزدم(قبلا همین اتفاق افتاد ولی مامانم بود باور کرد :)))))
مریم خندید گفت:ببخشید بیدارت کردم دلم واست تنگ شده!!!!!!!!!!!!!!!!!
من:آخه عزیزم من چطور ساعت 4 شب دلتو گشاد کنم
خودتون بگید باید بش چی میگفتم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من:|
مریم:(
موبایل:))))))
پست اولم است

  78974

چندوقت پیش که هنوزمدرسه میرفتم داشتم برمیگشتم خونه نزدیک خونمون یه دبستانه گودزیلاهام تازه تعطیل شده بودن...دوتادخترگودزیلا(بخدااندازه ی هسته خرمابودن)دست هموگرفته بودن میرفتن
گودزیلای 1:میگم ساراچیکارکنم جوابشوبدم؟؟
گودزیلای 2:مگه دیوونه ای که جوابشوندی؟!عشق یه باردرخونه ی آدمومیزنه!!
منo-O
سارا(:
گودزیلا(:
اینابچه هستن عایا؟؟!!اونوقت من تاپارسال می نشستم جلوپنکه دستی می گفتم آآآآآآ صدام عوض میشدکلی ذوق میکردم!!!...

  78923

عاغاااااااااااااا مدیونتم اگه دروغ بگم
بچه که بودم وقتی کارتون با خانمان رو نگاه میکردم منظورم تیتراژه شروعش هاااااااااااااا
بعدش میدویدم تو کوچه دنبال این قاصدکا میگشتم تا منم پرواز کنم
ما کجا با این عقلمون و این دهه هشتادیا کجاا

  78914

اغا بعد از عمری یک هفته رفتیم کارگری
اخر هفته دستمزدمو گرفتم رفتم یک ست کامل لباس خریدم
که شامل:
کفش_شلوار وپیراهن
شبش لباسامو پوشیدم باخانواده رفتیم بیرون
نشته بودیم که گودزیلای فامیلمون کفش عزیزمو انداخت تو جوب اب
اغا ما رفتیم کفشو بگیرم با کمر افتادیم تو اب وتمام لباسام داغون شد
حالامن:((((((((((
گودزیلا:))))))))))
بچه ها من بخاطر لباسم رفتم تو افق محو بشم

  78900

یه مربی پرورشی داشتیم که هر وقت مساله ای توی مدرسه پیش میومد سرصف بچه ها همیشه اینجور نصیحت میکرد: فهمیدیم بعضی بچه ها دست به وسایل هم میزنند؛ بچه ها خدا دو جهنم داره؛ یکی برای همه بدیها و یکی هم برای کسانی که دست به وسایل دیگران میزنند! فردا: بچه ها فهمیدیم بعضی بچه ها سرپا دستشویی میکنند؛ بدونید خدا دو جهنم داره! یکی برای بقیه و یکی برای کسانی که سرپایی دستشویی میکنند! فردا: بچه ها شنیدیم بعضی بچه ها ... میکنند اینو بدونید خدا دو جهنم داره.... و این ماجرا همیشه تکرار میشد!!! حالا منم به شما میگم: بچه ها بدونید خدا دو جهنم داره؛ یکی برای بقیه و یکی برای کسانی که از مطلبی خوششون میاد ولی لایک نمیکنند!!!!

  78890

بیچااره شدم :((
دوست دوران دانشجویم زنگ زده میگه فردا میام خونتون !!!!سه رووزم میمونم !!!!!!!
اخه ادم بود یه چیزی دیوانست :((
میگم عزیزم تشریف بیار ولی بری من فرقی نداره خودت سختت نباشه چون قراره بریم مهمونی !!!!!
میگه اخخخخخخخخخخخخ جون مهمونی باشه حتما میام !!!!!!!!!
ایا من چطوری بپیچونم ایا:((((((((((((((((((