دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

جوک متفرقه

  196559

مــیگم الان کـــــ سال1394 هست بـــهش میگیمـــــ سال94
وقــــتی سال1400 شـــد بهش چــــی میگیم؟؟سال00 عــــایا؟؟
مسئولین رســیدگی کنن لـــفدن :)

  196548

آقاي مجري: ديوي داشتي اخبار ميديدي؟
ديوي: نه خاله،چقدر همه چيز ارزون شده! هرسال داره ارزون تر ميشه! چقدر ترافيک کم شده! ماشينا با هم تصادف نميکنن! مردم هي با قفل فرمون به هم محبت ميکنن! هي به خونواده هاي هم محبت ميکنن!

  196450

تو امتحان گواهینامه رانندگی افسر از دختره می پرسه این تابلو چیه؟
میگه: "اعدام خودرو با جرثقیل در ملاء عام!"







افسر رو کار ندارم چی به سرش اومد!
اما ماشین از شدت خنده واشر سر سیلندر سوزوند!!!

  196447

یه قانونی ھست که میگه:
سر سفره وقتی دیس غذارو برمیداری مشکلی نیست
ولی وقتی میخوای بزاری سر جاش ھمیشه جاش پر شده و جا نیست که بزاریش ، اصن انگار نه انگار این دیسو از تو ھمین سفره برداشتی !

  196446

شیطون اونروز به خدا گفت







که اگه این جیگرو(منو) زودتر می آفریدی
قطعا بهش سجده میکردم
خخخخخخخخ

  196445

خدایی خودم سرودمش:

دلم گرفته در اینجا مجال میخواهد
شکسته پای رفتنم دو بال میخواهد
در این زمانه سخت درگیر طرح قفس
دل عجیب من اما بلاااال میخواهد

  196440

آموزش خیانت :

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

شبکه جم تی وی
هر شب از ساعت 7 تا 11
-_________-

  196427

خارجیا تو توالت با تبلت و روزنامه سرشونو گرم میکنن. اونوقت ما با مورچه ها....
.
.
.
.
هی دورشون اب میریزیم.هی نجاتشون میدیم!!!!!

  196424

این راننده های کامیون جوری پشت ماشینشون مینیسن:عاقبت فرار از مدرسه
انگاری مایی که تو مدرسه موندیم و درس خوندیم چه گلی به سرمون زدیم
یکی نیست به اینا بگه:
آخه داش من شما ماشین 200-300 میلیونی زیر پاتونه
و
با پیکان مسافر کشی میکنیم
تاره
دو قسطشم عقب افتاده

  196418

♥•٠·˙
مجری : کجا بودی پسر عمه؟
پسرعمه: رفته بودم کتابخونه که درسامو بخونم دیگه!
مجری: کتابخونه بودی یا استخر؟
پسرعمه: کتابخونه
مجری: پس چرا مایو پاته؟
پسرعمه: آخه میخواستم غرق درس خوندن شم!
مجری: میدونی وقتی دروغ میگی دماغت دراز میشه؟
پسرعمه: فدای سرت،خواستم برم دانشگاه عملش میکنم!
مجری: ینی پینوکیو آخرش آدم شد تو نشدی!
پسرعمه: اون یه فرشته مهربون پیشش بود انگیزه داشت، من بدبخت دارم با گاو و گوسفند زندگی میکنم، همینی که هستم هم از سرتون زیاده!

  196414

پسره داشت صبحونه میخورد که یهو غول قوری جادو(همون چراغ جادو)ظاهر شد و گفت: سه تا آرزوتو بگو تا برآورده کنم.
پسر گفت اوکی یه دیقه صبر کن.
غول گفت:اولین آرزوت براورده شد یه دیقه گذشت.
پسر با عصبانیت گفت:هییییییی شوخی نکن!
غول خندید و گفت:تبریک!دیگه شوخی نمیکنم. اینم دومین آرزوت.حالا سومیش چیه؟
پسر هرچی تو دهنش بود تف کرد(مثل تو فیلما که آب یا هرچیزه دیگه ای رو شوت میکنن بیرون)و گفت:اون آخری رو کنسلش کن.
غول گفت: کنسل شد.روز خوبی داشته باشی.خداحافظظظظظظظ.

پسر: ...Please Loading

غیر قابل توصیف

  196411

شبا 99% مغزم موافقه بخوابم اما اون یک درصد باقی مونده میگه:بیا در مورد اینکه چرا پنگوئن ها زانو ندارن فکر کن! :|

  196402

پدر و مادران گرامی همچنان در پی علت و دلیل برای این موضوع هستند که چرا هروقت یهویی وارد اتاق میشن فرزندانشون به صفحه اصلی کامپیوتر خیره شده اند مگه این صفحه اصلی چی داره بچه ها به دنبال کشف چی هستن آیااااااااااااااا

  196375

خب به سلامتی توافق هم صورت گرفتو کم کم تحریمها لغو میشه...!!!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
از فردا توی تمام فیلمای هالیوود منتظر دیدن مهران رجبی باشید :))

  196372

روزی مرد معتادی هنگام اذان مغرب سیگار میکشید
در همان هنگام بچه هایش داشتند وضو میگرفتند که به مسجد بروند
پدربزرگشان که روی تخت نشسته بود منظره را تماشا میکرد.
رو به پسر معتادش کرد و گفت ؛
توخجالت نمیکشی ؟
بچه هایت دارند به مسجد می روند و اونوقت تو داری سیگار میکشی ؟
مرد معتاد رو به پدرش کرد و گفت :
دیدی فرق تربیت من و تربیت خودت رو ! ؟
پدر بزرگ که اشک در چشمانش جمع شده بود
سیگار رو از دست پسرش گرفت و کرد تو چشاش تا دیگه با بزرگتر خود این گونه صحبت نکند !!! :)