دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

جوک متفرقه

  6029

نوشته ادبی غضنفر :
شب بود و خورشيد به روشنى ميدرخشيد پيرمردى جوان يكه و تنها به همراه خانواده اش درسكوت گوشخراش شب قدم زنان ايستاده بود.

  6000

س ام اس شب امتحان یه احمقی یه درسی اختراع میکنه هزار تا عاقل نمیتونن پاسش کنن!!

  5992

تبريك سال جديد حیف نون : سالي پر از توام . سرشار از آكنده برايتان مملو از لبريزم!!

  5966

پسر ميره خواستگاري ، پدر عروس ميگه مهريه دخترم صد بشكه بنزينه!
پدر داماد ميگه پسرم پاشو پاشو يه دختر گازسوز پيدا كنيم !

  5936

فتوای جدید : از این پس خوردن بستنی عروسکی حرامه چون معلوم نیست دختره یا پسره !

  5929

حیف نون به اتاق رئیسش رفت و گفت: آقای رئیس! من برای ازدواج دو روز مرخصی می خوام.
رئیس گفت: شما که یک هفته تعطیلی داشتین چرا ازدواج نکردین؟
حیف نون گفت: آخه نمی خواستم تعطیلاتم رو خراب کنم!

  5927

معلم: نادرشاه چه طور بر تخت سلطنت نشست؟
شاگرد: چهار زانو

  5916

بچه ها در نهار خوری مدرسه به صف ایستاده بودند. سر میز یه سبد سیب بود که روش نوشته بود : فقط یکی بردارید خدا ناظر شماست.
در انتهای میز یک سبد شیرینی و شکلات بود. یکی از بچه ها روش نوشت : هر چند تا میخواهید بردارید! خدا مواظب سیب هاست!!!

  5910

مدير مهد كودك به يكي از بچه ها ميگه: تو مامان داري؟ ميگه نه! ميگه بابا داري؟ ميگه نه! ميگه پس چي داري؟ ميگه جيش دارم!

  5902

رفتم شلوار بخرم می گم کجاییه؟
می گه ایتالیاییه.
می گم چرا پرچم ایران داره پس؟
میگه دِ! این پرچم ایتالیاست!
می گم پس این الله وسطش چیه؟
می گه برای ایران زدن دیگه

  5874

حیف نون يك مسجد ميسازه هيچكس نميره نماز بخونه ، يه تابلو بهش نصب ميكنه : نماز صبح يك ركعت درازكش با كيك و سانديس

  5816

غضنفر منچ بازي ميكنه ، مار نيشش ميزنه !!!

  5760

یه روز یه پیرمردی عزرائیل رو می بینه که داره از دور میادطرفش. ازترس جونش فرارمی کنه می ره داخل یه مهد کودک کنار بچه ها می شینه شروع می کنه به بیسکویت خوردن.
عزرائیل میادپیشش ومیگه: داری چیکار می کنی؟
پیرمرد با صدای بچه گانه میگه: دارم قاقا میخورم.
عزرئیل میگه: پس قاقاتو بخور بریم دَدَر.

  5737

به غضنفر میگن نظرت در باره ی توپ فوتبال چیه؟ یه كم فكر می كنه میگه:شطرنج گردالی..؟!

  5734

از ياروهه پرسيدن با كدوم عبادت حال ميكني؟
گفت : نمازميت
پرسيدن چرا؟
گفت : وضو كه نميخواد ركوع و سجده نداره كفشاتم در نمياري آخرشم يه نهار ميدن!