عاقا ما قدیما میخواستیم خودمونو تو خونه لوس کنیم ، تا اذیت می کردن می گفتیم : میرم معتاد میشما ...!
جدیدا تا میگم زل میزنن تو چشام ،خیلی ریلکس میگن مگه نیستی !!؟!!
o-O
تازگیا تصمیم گرفتم اذیت کردن بگم میرم خارج !:)

یه پرتقاله داشته خودشو میکوبونده در و دیوار.ازش میپرسن چیکار میکنی؟؟میگه:میخوام خونی شم!!

غضنفر ورشکست می شه بهش می گن جرا ورشکست شدی ؟ می گه بادکنک می فروختم به شرط چاقو

یادش به خیر اون موقع ها میرفتیم دکتر با یه چوب بستنی حالمون و خوب میکردن اما این دوره میری دکتر با آزمایش و انواع تست که هیچ خوبت نمیکنن هزارتا مریضی دیگه میارن سراغت...
حالا هی بگید دنیا برعکس نشده...

هرکی که مثل من موقع خوردن بستنی لیوانی اول پوش بستنی رو لیس می زنه لایک کنه!!!!
اصلا هم خجالت نداره این به خاطر شمّ اقتصادی بالای ماست!!!

دخترا توسن 18 سالگی فقط به دکتر و مهندس با خونه و ماشین و تمام امکانات فکر میکنن.....تو سن 24 سالگی میگن حالا مهندس یا دکتر هم نباشه عیبی نداره....فقط پولدار باشه....تو سن 27 سالگی میگن پولدار هم نباشه مشکلی نیست....فقط معتاد نباشه....تو سن 30 سالگی میگن نر باشه....خر باشه...مهم نیست !!!!!!!!فقط منو بگیره که نترشم !!!

من نميگم به خانمها گواهينامه ندينا، فقط بي زحمت واسشون جاده جدا هم درست کنين!!
دیروز نزدیک بود با یکیشون شاخ به شاخ بشم
من نمیدونم تو جاده مانع که نبود پس چرا زیک زاک میرف دختره؟؟؟

مظفر قالب یخی را روی سر گذاشته بود وچکه های آب روی سرش می ریخت و می گفت :
جل الخالق
از او پرسیدند که چرا می گویی جل الخالق
گفت آخه اصلا سوراخ ندارد ولی چکه می کند

آهنگ اگه یه روز به نظرم اگه این جوری بود بهتر می شد:
اگه یه روز بری سفر
خو برمی گردی به درک

ملت میرن آتلیه عکس میگیرن. نیم کیلو فتوشاپ رو صورتشون خالی میکنن بعد وقتی میری از نزدیک میبینیشون قصر رویاهات تبدیل میشه به یه همکف 40 متری :)))))

خداييش اگ اين فك و فاميلامون و پارك دوبل خانوما نبودن 4 جك دچار بهران جكي ميشد خخخخخ

ماشینم خراب بود ، آزانس گرفتم برم سر کار ، یه پراید 141 ، با کمبربندهای سفت تو راه حرف افتاد از ماشین و بهترین مدلش تو ایران ، ایشون از 141 دفاع کرد و من تعصبم رو نسبت به ماکسیما اعلام کردم . به جان خودم پشت چراغ قرمز یه دفعه زل زد تو چشمام و گفت : نه آقا گول این حرفها رو نخور ماکسیما مگه چیه فامیلمون یه دونه داره دیگه ، همه چیزش مثل پرایده فقط آیینه هاش برقیه ...بنزین هم زیاد مصرف می کنه نمی دونم فقط چرا من که هی پشت سر هم خندیدم ناراحت شد آخه من به این نتیجه رسیدم اگر همه چیزش یکیه حتما آیینه هاش زیاد بنزین مصرف می کنه دیگه

یادمه هر روز میرفتیم بقالی جلو مدرسه مون 1500 میذاشتیم رو دخل آقا رضا...اونم خودش یه بسته آدامس خرسی سی تایی کامل میداد دستمون... میشستیم سر کلاس این معلمایی که باهاشون لج بودیم نفری یه آدامس خرسی دهنمون... بوی آدامس خالتو به هم میزد... 24 نفر باهم آدامس میجوییدیم!
حالا میریم تو بقالی 1500 میذاریم آقا رضا سه تا آدامس خرسی میذاره کف دستمون میگه بقیه شو عصری بیار!
آقا رضا :|
ما 24 نفر :(((
معلمایی که باهاشون لجیم :)))))))))
دبیرستانی های آتیش پاره (قدیمو جدید به یاد گچ بازیا بزنن لایکو )

امروز دمه ارايشگاه - زنونه-منتظر دوستم بودم .
يه خانوميم كنار من دمه در واستاده بود -سانتي مانتال-داد زد فرشته زودتر بريم دير ميشه يهويي يه خانومي اومد بيرون با يه پوشش زخيم از ارايش رويه صورتش با موهايه شينيون ولي شال گذاشته بود با مانتو و شلوارم بود ب نظر نميرسيد بخواد بره عروسي ولي ...
هيچي اخرش دوستش گفت (اخر كدوم كافي شاپ ميريم؟؟؟)
دختره(نه بريم قليونسرا)
من چ عرض كنم اخه كافي شاپ و قليونسرا ميرين عروسي يه جا ديگس:|
خدارو شكر كردم ك دوسته من مثه اينا نيس يهو ديدم يه خانوم ديگه در اومد اونم احيانا ميخواست بره عروسي كشيدم كنار رد شه زل زد بم...
يكم ك دقت كردم ...بعععععععله خاك بر سرم كردن
(هيچوقت در باره ي كسي قضاوت ب نكنين سره خودتونم مياد)-سرم اومد ك ميگمااا-

ما دهه هفتادیا بچگیامون عجب بازیایی میکردیما!
مثلا دختر بچه ها(دخمل بچه های همسایه هامون)جمع میشدن دستای همدیگه رو میگرفتن تندتند میچرخیدن وهی این شعر رو بدون هیچگونه خستگی میخوندن و تکرار میکردن:آلیسا آلیسا جینگیلی آلیسا هی
جینگیلیسه جینگیلیسه جینگیلی آلیسا
هی
جینگیلیسا جینگیلیسا جینگیلی آلیسا
هی
جینگیلیسه جینگیلیسه جینگیلی فرانسه
هی
عجب بچه های بانمک وشیرین عقلی بودن هااا!!!
اما الان همشون یه پا خانوم شدن برا خودشون!
هههههههههههی بچگی کجایی؟؟؟؟؟؟؟؟؟