_کوشا جان مگه شما تو کانون چیکار می کنین؟
_حمیییییییـ...ییید!!
_ سپرده کوتاه مدت بانک مسکن ، براحتی تو جیب جا میشه و از اون عجیب تر : به راحتی از جیب بیرون میاد،هر جا سخن از اعتماد است: چاکلز ! چاکلز! چاکلزه! پالاز موکت، با رنگ طبیعی و بدون مواد نگهدارنده بی نام و قابل انتقال به غیر بوده و دارای یکسال گارنتی و نصب رایگان، سایپا " در دست تو" اکنون در ایران
عثلن یه وزیی

تا حلا شده وسط کلاس استاد یا دبیر یه سوال کلی از جمع بپرسه بعد مثه بز زل میزنیم تو چشاش!!!
یه حس نسالژیک به آدم دس میده!!!!!

داداشم 15 سالشه صداش هنوز هنوز عین گاو نشده دوستام هر وقت زنگ میزنن خونمون اون جواب میده همشون از دم صداشو با من اشتباه میگیرن
هیچی دیگه جهت حفظ امنیت بین خودمون رمز گزاشتیم دیگه داداشم سوع استفاده نکنه
دوستم زنگ زده مامانم گوشیو برداشته که اونم صداش شبیه من و داداش کوچیکمه
دوستم:اسم رمز لطفا
مامانم:دختر جوون ما پسر هم سن و سال تو نداریم مزاحم نشو لطفا
دوستم:اشتباهه بی تربیت حالا گوشیو بده خواهرت
مامانم :/
دوستم :))
داداشم:|
اسم رمز 0^O

به غضنفر می گن یک میوه ی شیرین و ابدار نام ببر میگه:خیار .میگن خیار کجاش شیرین و ابداره؟!میگه با چای شیرین بخور نظرت عوض میشه!!!

عاقا من يه كشف بزرگي كردم :
حرف R همون حرف P هست فقط خستش بوده پاهاشو باز كرده!
حرف Z همون حرف N هست فقط خوابيده!
حرف @ هم همون a هست فقط مقنعه سرش كرده!:)))
-من نابغـــم نــــــه؟!

هر وقت تونستي با تقلب نمره خوب بگيري به خودتت افتخار كن اگه نه با خرخوني همه مي تونن ٢٠ بشن
بعله اینجوریاااااست

تنها فانتزی من در حال حاضر اینه که
آلزایمر بگیرم
از خونه بزنم بیرون
دیگه پیدام نشه آاای حال میده بری گم شی دیگه پیدات نکنن.......

ازپیرمردی پرسیدنددوست چیست؟گفت:همان که محبتش مراپیرکرد

اعتــراف می کنــم که: بچــه کــه بــودم خعلــی وراج بـودم. بــرا همــین تـا از مدرســه می اومــدم همــه خــودشــون رو به خــواب مــی زدن :)

اعتــراف میکنــم وقتــی پرایــــده دنــده عقــب اومد ســوار شــدم راننــده گفــت آقا میخــوام پارک کنــم مسـافر کــش نیــستم بــرو پاییــن داشــتم از خجــالت مــیمردم :(

درسته 23سالمه و موقع چایی خوردن مجبورم سبیلامو بزنم کنار، اما این دلیل نمیشه که تو ماشینم یه عروسک به اسم غلام علی نداشته باشم که تو ترافیک باهاش درد و دل کنم! لازم به ذکره عاغوشش خیلی با محبته...

یادش بخیر زمان ما می رفتیم تو کوچه گل بازی و از این بازیای توپ می کردیم. بعد میزدن پشت دستمون که بیا تو بچه نمی رفتیم. اما حالا می شینیم پای انگری بردز و اصلا بلند نمی شیم باز میان میزنن پشت دستمون و میگن پاشو بچه برو بیرون دیگه اهههههههه.
بکوب لایکو لطفا.

من بدجور عذاب وجدان گرفتم میگی برا چی؟ برا اینکه وقتی میرم تو اتاقم و درو میبندم بابام صدا تلویزیون رو کم میکنه که مزاحم درس خوندنم نشه در حالی که من دارم با گوشیو کامپوترم ور میرم و یک کلمم درس نخوندم.الان من هفته دیگه باچه رویی کارناممو به بابام نشون بدم؟

امتحان تاریخمون تستی بود نتیجه ها که اومد هممون ۱۹ شدیم!
من میگفتم سوال ۸ گزینه سوم میشه ولی چه فایده شاگرد اولمون میگفت گزینه دوم به ما جوونا که بها نمیدن ولی نمیدونم چرا خودمم گزینه دومو زدم آخه چرا؟!

داشتم با رفیقام راه میرفتم تو پیاده رو ، یکی دستش یه بشقاب خرما بود. من ازش یکی برداشتم رفیقام گفتن ما نمی خوریم .آقا خلاصه بعد از یه نمه تارُِفـــــ ، من 7-8 ورداشتم با این حالت :-)
یارو برگشته میگه : هو یارو یه نفر مُــــــــــــــرده ،اتوبوس که چپ نــــــــــکـــرده ....
من :(((((
دوستام :O
یاروهه X-(
خرما ها :-|