عاقا یه روز تو کلاس کلیات فلسفه استاد داشت از خوبیای ‘حوا’ می گفت و دخترای کلاس حسابی حال کرده بودن.
آخر حرفای استاد گفتم： به هر حال آدم نبوده ：)
یدفه پسرا رفتن تو در و دیوار
دخترام که… تو فضا بودن

حیف که المپیک رشته پرش روی گوشی برای خواندن پیام رو نداره وگرنه مدال های ایران خیلی زیاد میشد...خودم هم از مدال آوران بودم....

مــیــگــن تــو بــهـشـت درختهای سـیـب زمـیـنـی سرخ کرده و رودهای سـس کچاپ وعده داده شده ^_^

فرش دستبافم نشدیم هر چی پا میخوریم با ارزش تر شیم....
وگرنه با این همه له شدن از الماس کوه نور بیشتر می ارزیدیم!!!
والا بع غرآن..

گوشیت تو جمع پشت سر هم زنگ بخوره صلوات
ینی end لذتها!

یـعنـی کـشـتـه مـرده ی خـودمـمــا!!
صـدای آلـارم گـوشـیـم بـرا صـبحـا آهـنـگ آرمـیـنـه!
هـمـیـن کـه مـیـگـه:
سـر صـبـحـه و از خـواب تـازه تـو پـا مـیـشـی
ولـی مـن هـنـوز بـیـدارم و تـو بـاعـث و بـانـی شـی
کـه 24 سـاعـت بـه تـو فـکـر بـکـنـم....
لـامصـب سـر صـبـحـی خـیـلـی بـهـم انـرژی مـیـده کـه یـه نـفر بـهـم فـکـر مـی کـنـه و تـو نـخـمـه!!!:^))
هـــــــعــــی خــدا تـاثـیرات تـنـهـایـیـه دیـه!!!ایـنـم یـه مـدلـشـه!!!

غضنفر و سه تا از داداش هاش به جرم حمل مواد مخدر زندانی میشن !!براشون حکم میاد که باید آبپزشون کنن
خلاصه زمان آبپز شدنشون میاد .برادر اولش که میره تو آب داغ بعد 1ساعت میمره و استخون هاش باقی میمونن
.برادر دومش که میره تو آب بعد نیم ساعت میمیره و حتی استخون هاشم باقی نمیمونه .و نوبت غضنفر میشه غضنفر میره داخل آب داغ و بعدا ز4ساعت میرن ببینن چی شده همین که در دیس بزرگ رو باز میکنن غضنفر سرشو میاره بیرون و میگه پس این شامپوچی شد تازه داره چرک هام نرم میشن

می دونید ضد حال شیرین یعنی چی ؟
ضد حال شیرین یعنی اینکه 4 ماه زحمت بکشی و تمرین کنی که بتونی دنده عوض کردن با سمند رو یاد بگیری ، بعد بابات بره و برات یه ماشین دنده اتوماتیک بخره .
یعنی در عین حال که اعصابت خورده ، در پوست خودت هم نمیگنجی !

درد همیشگیم اینه که
هر دفعه به ماهیتابه سیب زمینی سرخ کرده می رسم، نباید بخورم چون کمه!

دیگه به قدری اوضاع ما اینقد فلاکت بار شده که میشینیم شبکه باار میبینیم
اونم با چه جذابیتی
هــــــی خدا

ینی وضعیت آهنگ پیشوازا طوری شده که تا آدم یه پیشواز باحال میذاره ملت تا دور هم جمع میشن شب و نصفه شب و... تا بیکار میشن حرف کم میارن زنگ میزنن پیشوازتو بشنون...بعد که پیشوازتو برمیداری راحت شی دوباره وقت و بی وقت زنگ میزنن میگن چرا برداشتی...دیگه خلاصه کلن تصمیم میگیری گوشیتو بندازی تو جوب!!!!

دیروز خونه بابا بزرگم اینا بودیم بابا بزرگم حس نصیحت گوییش گل کرد برگشت به ما گفت خوب فرد خوبی واسه جامعه هستی ما هم گفتیم بله گفت طوری هستی که اگه دوستات با هم بحثشون شد بگن هر چی تو بگی گفتم قطعا ذر همین لحظه مامانم گفت داره چرت میگه تو خونه حرف اینو قبول نداریم چه برسه بیرون بابامم خواست حرفی زد باشه گفت اخه یه نگاه به سر وضعش کن کی حرف اینو قبول داره ابجیم میخواست یه چیز بگه دید بابا بزرگم سرخ شده دیگه هیچی نگفت .یه روز خوب میاد

وقتی این پستای مربوط به کولرو میخونم حس میکنم قدرتمندترین زن جهانم چون اختیار روشن یا خاموش بودن کولر با منه
نه با بابای بچه هام

اقا یکی از دوستام چشماش خیلی صعیفه بنده خدا یه بار دم غروب داشتیم تو پیاده رو میرفتیم این بهم گفت تاریکه حواست به من باشه ما هم گرم تعرف شدیم و کانالی که واسه گاز کنده بودن رو بهش اطلاع ندادیم یه چند لحظه گذشت دیدیم صدایی تاید شنیده نمیشه نگو دوستمون با مغر به کف کانال سقوط کرده

میگم دیدین وسط زاینده رود خشک چه قدر علف در اومده؟؟؟به نظر من مسئولان ورزش اصفهان به جای این که این همه پول و وقت صرف کنن ورزشگاه نقش جهانو تکمیل کن می‏تونن بازیای سپاهان رو وسط همین علفای رودخونه برگزار کنن.به‏خدا از چمن ورزشگاه فولادشهرم کیفیتش بهتره.اصن همه‏ی بازیای لیگو اونجا برگزار کنن.تماشاگرا هم میتونن در آغوش طبیعت فوتبال تماشا کنن و کلی هم حال کنن.اسمش رو هم میذارن ورزشگاه زاینده رود!!! ولی خداییش عجب چمنی داره‏هااااا!!!!