دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 40355

تاریخ انتشار : دي 1391

آقا من اعتراف میکنم اکثر خاطره های خنده داری که میفرستم اغراق کردم یا چیز قاطیشون کردم و حتی بعضیاشون دروغ محض بوده ولی این یکی راستکی راستکیه!
سر کلاس آمادگی دفاعی بودیم و رسیده بودیم به درس نظام جمع!
آقا ما کلا روی هم نرفته کنار هم نشسته 24 نفر بیشتر نبودیم!
آق دبیر میخاس نمره بذاره کلاس دو دسته شد و قرار شد هردسته بره پا تخته و امتحان عملی!
آقا 12نفر اول رفتن پا تخته خبردار وایستادن!
آق دبیر گفت:به راست راست!
آقا به جججان خودم همه به غیر دو سه نفر چرخیدن به چپ!
حالا ما ! یه نیگاه به قیافه اونها ! یه نیگاه به قیافه غرق در تعجب و تفکر آق دبیر! حالا نخند کی بخند! حالا نخ پ کی بخ!
قیافه اون دو نفری که کنارهم وایستاده بودن و یکیشون درست و یکیشون اشتباه چرخیده بودن و قاعدتا روبروی هم شده بودن دیگه ته خنده بود وقتی تو چشای هم خیلی نظامی زل زده بودن!
آق دبیر داد زد:
گفتم به راست راست!
آقا اینها یه بار دیگه به چپ چرخیدن!
حالا دیگه همشون پشت به کلاس بودن!
ما که دیگه نا نداشتیم بخندیم به خدا!