دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

اعتراف میکنم

  30329

خط جاده هارودیدین جاهایه سبقت ممنوع چطوریه وصل کشیده شده اون قسمتایه سبقت مجازه چطوربریده بریده
یاعتراف میکنم وقتای ک بامامان بابامیرفتیم مسافرت
بیرون شهرتوجاده هاهمچین خطایومیدیدم فک میکردم کسی که این خطاروکشیده خسته میشد بریه بریده خط کشی کرده
اون وقتای هم که حواسش نبوده یه وصله خط کشی میکرده

  30307

وقتی کوچیک یودم میرفتم سلمونی طرف یه تخته از کمدش درمیاورد و میذاشت رو دسته های صندلی تا من روش بشینم و بیام بالا و اونم راحت کارش رو انجام بده. اعتراف میکنم اولین باری که واسم تخته نذاشتن احساس بزرگ شدن کردم .
یادش بخیر

  29950

اعتراف میکنم متن خودم رو که دیدم چنان ذوقی کردم که انگار نویسنده مقاله های ISIهستم
الانم که نشستم مشغول فخر فروشی:دی

  29931

اعتراف میکنم بچه که بودم داشتم قرمه سبزی میخوردم 1 لوبیا افتاد تو نوشابم،تو اتاق میچرخیدم میگفتم نوشابه من ماهی داره.
18سال گذشته هنوز قرمه سبزی که میخوریم مامانم بازسازیش میکنه جریانو.

  29896

اعتراف میکنم تا 5 سال بعد از اومدن مبایل من بش میگفتم مباین تازشم کلی با مباین بابام پز میدادم.هیییییییییییییییییی.

  29700

اعتراف میکنم که وقتی بچه بودم میدیدم این مجری های تلویزیون مستقیم به ادم نگاه میکنند همش فکر میکردم منو میبینن چون هر جا چپ و راست میرفتم داشتن مستقیم منونگاه میکردن...من خنگول هم میرفتم زیر مبل یا از پشت پرده قایمکی نگاه میکردم ببینم بازم دارن نگاهم میکنن یا نه! همش درگیری ذهنیم این بود که آخه اینا از کجا فهمیدن من پشت پرده ام :((

  29551

اعتراف میکنم وقتی دوست دخترم میگفت رو کاناپه دراز کشیدم من نمیدونستم کاناپه کجاست فک میکردم تراس خونشون رو میگه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

  29479

اعتراف میکنم یه بار رفتم مغازه که چشمم به یه بسته رنگارنگ افتاد اونو خریدم شروع به خوردن کردم اقا نصیب هیچکی نکنه دیدم مزه روغن میده یه دفعه دیدم نخ هم توش هست إ پ اون شکلات نبودو شمع بود

  29309

اعتراف میکنم بچه که بودم یکبار تلویزیونمون خراب شده بود و بردنش تعمیرگاه .اونجا پشت تلویزیون رو که باز کرده بودن کلی نقاشی و نامه اومده بود بیرون.اعتراف میکنم که من با همراهی داداشم هربار که مجری میگفت بچه های عزیز نامه ها و نقاشی هاتون رو برامون بفرستین ماهم نقاشی هامون رو داخل تلویزیون مینداختیم !! :D

  29262

اعتراف میکنم که سوم دبیرستان که بودم کریکاتور معلم شیمیون رو رو تخته سیا ه کشیده بودیم و کلی طنز واسش نوشتیم از بد شانسی من مثل جن یهو اومد تو کلاس من و دوستام پای تخته بودیم وقتی مارو دید یه لبخند ژکوند زد و سر جاش نشست اون روز چیزی نگفت ولی از جلسه بعدش دیگه رامون نداد و ما هم خیلی خوشحال شدیم و از مدرسه جیم میزدیم دم همه معلم های شیمی گرم بزن اگه موافقی بزن لایکو

  29256

اعتراف میکنم که وقتی اول دبستان بودم سر درس سین ازمون دیکته گرفت من یواشکی کتاب باز کردم و معلمم فهمید املا 20 تمو 15 داد چه معلم بی جنبه ای داشتم و چه مخی بودم و هستم الان

  29250

سوار اتوبوس شدم، رفتم تو، قسمت آقایون پیش یه آقایی نشستم و از خستگی خوابم برد، نزدیک مقصد دیدم زانوم درد میکنه فهمیدم آقایه کناری 3-2 بار با کیفش کوبیده تو پام تا بیدارم کنه چون میخواست پیاده بشه و من جلوش رو گرفته بودم، خیلی شاکی نگاش کردم، راننده هم بالا سرم بود. آقاهه گفت : ببخشید خانم 5 بار صداتون کردم نشنیدین، ترسیدیم. اعتراف میکنم برای اینکه ضایع نشم که مثل خرس خواب بودم وانمود کردم که کَر هستم و با زبون کر و لالی و طلبکارانه عصبانیتم رو نشون دادم، مرد بیچاره اینقدررررر ناراحت شده بود 10 دفعه با دست و ایما و اشاره از من معذرت خواهی میکرد!!

  28943

اعتراف میکنم اولین بار که تو عمرم تقلب کردم سال اول ابتدایی سر امتحان ریاضی بود :دی
پیس پیس (من خطاب به جلوییم)
گردی عدد 9 سمت چپشه یا راستش ؟
جلوییم : چپ
من : چپ کدوم طرفه ؟
:|
:))

  28669

اعتراف میکنم اگه کنار لایک"dislike"هم میذاشتن بیشتر پست هارو دیس لایک میکردم تا لایک!:)بقرعان

  28667

اعتراف میکنم بعضی از مطالبو ک میخونم فقط واسه اسم جالبی ک فرستندش برا خودش گذاشته لایکش میکنم!