سلام ای داستان سرای قصه های عاشقانه .سلام ای غزلسرای شیرین گفتارم . روح عاشقانه زندگیم .روزت زیبا ..صبحت بخیر

یک استکان بوسه داغ...
یه بشقاب بزرگ عشق بی پیرایه...
یه پیاله گل سرخ...
یه کف دست نان صداقت...
از شکر خودت هم کمی بریز تا شیرین شود...
این صبحانه"عشق"است باتو خوردن صفا دارد..."صبح نازت بخیر عشقم"

سلام نازنینم صبحت بخیر .صبحت پراز تب شوق الود یک دیدار

صبحت بخیر,پلکای نازت رو باز کن
بذار تا بازم برق نگاهت همه وجودم و روشن کنه...
طرز نگاهت و برق چشمات چنان قدرتی بهم میده
که خستگی و ناراحتی واسم مفهومی نداره...
تا شب که با بستن چشمات و با ارامش تموم منو خواب کنی...!!!

روزی ديگر صبحى ديگر و حکایتى ديگر با تو توى نازنین لبریز از حسم از عشقم گلپونه های وحشی دشت خيالم همه تقدیم تو باد

روزی دیگر صبحی دیگر وحکایتی دیگر باتو توی نازنین...لبریز از حسم از عشقم گلپونه های وحشی دشت خیالم همه تقدیم تو باد .سلام صبحت بخیرنازنینم

سلام دنیای من سلام خورشید من پاشو .طلوع کن نور بتاب باعث شادی شو روح بده جان ببخش .من به انعکاس پرتوهای مهربانیت زنده میشم .صبحت بخیر

همدم شبهای بی قراریم سلام صبحت پر از انوار طلایی عشق .صبحت بخیر باد.

هر روز عاشقانه تر می نویسم...
تا تمام زنان این سرزمین "تب" کنند
در حسرت داشتن معشوقه ای شبیه "تو"
سلام زیبای من,صبحت به قشنگی اسمون پر ستاره
و لبخندت به زیبایی گلهای شکفته...
"دوستت دارم"

عشق زیبای من سلام صبحگاهان بر دختر اب و ایینه و اتش بخیر باد . نسیم بر دشت گل ارای وجودت میوزد دیوانه وار . بیا به استقبال این همه مهر که به سوی تو در هجرتند .

صبحت بخیر ای تمام هستی من دل دریایی من بی تو مردابیست .سلام ای صبح سرشار ..صبحت پرازاواز نسیم

ای تمام شوق زندگی سلام.ای سراپا همه خوبی سلام.ای راز جهان ری خته در چشم سیاهت سلام یاد نیلوفری تو عاشقم ساخته باز ....

صبح بخیر عزیزترینم، اعتراف میکنم دیروز کمتر از امروز دوست داشتم منو ببخش.

زیباترین اتفاق صبح اون موقع ست که چشم باز کنی و بین تاریکی و روشنایی حضور یارت رو حس کنی..
اهسته دستش رو لمس کنی,نفس بکشی و با خودت بگی بیشتر از همه ی دنیا عاشقتم!!! "صبح زیبایت بخیر...!"

سلام دلبرک شیرینم سلام ناله شبگیرم سلام همره دیرینم سلامم را تو پاسخ گو صبحت بخیر صبحت به طعم باران پاییزی.