تاریخ انتشار : دي 1394
درزمستان گرمم ازگرمای تو
دربهاران شادم از آوای تو
فصل گرما گرمی اش ازقلب من
درخزان برگم و می میرم به پیش پای تو
کاش فصل پنجمی درراه بود
کاش نامش فصل وصل مابود
کاش برگ برگ درختان خزان
برگ ریزان،زرد وسرخ ونغمه خوان
می سرودن این نوا بابخت تو
کاش بودی و می گرفتم دست تو