تاریخ انتشار : دي 1394
یه روز تشکیل خانواده میدم.......یه روز مادر میشم.....اگه بی تو صورتمم نخنده ،صاحب پسر و دختر میشم ......فرزندمو تواغوش می گیرمو نوازشش می کنم.....اگه از من لالایی بخواد براش میخونم..... ولی وقتی ازم پرسید بهش میگم ........بهش میگم که نذاشتن ما بهم برسیم ،موقعی که جدا میشد چشاش مث ابر پر شده بود