دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 259741

تاریخ انتشار : مرداد 1399

بچه بودم سر یه بطری دعوا داشتم با ابجیم بعد اومدم توش ریکا ریختم ابجیم بخوره.همینه کارا رو انجام دادم رفتم پنج دیقه بعد چنان تشنم شد رفتم کل بطری رو سر کشیدم:|
هیچی کل خانواده هم میخندیدن میگفتن قراره بمیریی منم گریهه:(
دکترم از اونور تیکه مینداخت خوشمزه بود:|