تاریخ انتشار : مرداد 1391
صبح داشتم دنبال شورت ورزشیم میگشتم که واسه بعدازظهرش که فوتسال داشتیم بذارمش تو کیفم اما هرچی میگشتم پیداش نمیکردم. به داداشم گفتم این شورت ورزشی منو تو گرفتی؟ میخوام برم فوتسال شورت ندارم. آقا من هی میگفتم شورت ندارم، تو گرفتی؟ داداشم هم میگفت نه من نگرفتم. تا اینکه پیداش کردم و سریع زدم بیرون که برم دانشگاه.
نشستم تو تاکسی... یه پنج هزاری به راننده دادم و گفتم: آقا ببخشید شورت ندارم...!
ینی عملا" تاکسی از شدت خنده رو هوا بود