دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

فک و فامیله داریم

  261275

تو دیوار عکسای توله سگ گذاشتم واسه فروش یکی مسج کرده ک عکس باباشو بفرست :/
بعد با داییم گفتم ک الان عکس باباشو از کجا بیارم
داییم رفته چهار دست و پا واستاده میگه اینا بیا از من عکس بگیر
بفرست بهش :/
فک و فامیله داریم ...؟ (:

  261233

مامان وبابای شما هم وقتی میخان کاری براشون انجام بدین قربون صدقه تون میرن یا فقط بابا مامان من اینجورین؟
آدم احساس وسیله بودن بهش دست میده:-(






فک و فامیله داریم؟

  261224

_بابا چرا من تک فرزندم؟
+چون همیشه بیداری...

_ :///

  261160

میدونم که همتون معتقدید شوهرعمه ها خیلی رو مخن.ولی حقیقتش اینه که من یه شوهرخاله دارم هم به من و هم به همه پشت کنکوری های فامیل رشته فیزیوتراپی رو برای ادامه تحصیل توصیه میکنه.
خواهر زاده اش چشم پزشکی قبول شده بود میگفت نه به درد نمیخوره.فیزیوتراپی خوبه فقط...
هر وقت منو میبینه از مزایای رشته فیزیوتراپی برام میگه و اینکه فقط با پنجاه میلیون سرمایه اولیه(!!!!!!!!!) میشه یه مطب زد( کلا تو باغ نیست)

تا حالا هم هفت هزار و سیصد و هشتاد و چهار بار بهش گفتم رشته ام انسانیه ولی همچنان اصرار داره که فیزیوتراپی باید الویتم واسه کنکور باشه:-[

فک و فامیله داریم؟!



  261121

شوهر عمم هنوز معتقده اگه من با رفیقای ناباب نمی گشتم الا میتونستم پزشکی در بیام.


ولی هرچی بش میگم: اقا من اصلا رشتم ریاضی فیزیک بوده رتبه ۱ کنکور هم میشدم باز نمیتونستم پزشکی بیارم حالیش نمیشه

  261101

سطح تراز داداشم تو آزمونا یه دفعه خیلی بالا رفت. ماهم به شد تعجب کرده بودیم آخه از اون بزمجه واقعا بعید بود. بابام هم طی یه حرکت انتحاری موقعی که داشت آزمون میداد کنارش نشست که بفهمه آزمونو کلید میزنه یا چی؟
رسید به سوالای ریاضی و بابام بهش گفت حل کن دیگه
اونم با چشمای خمــــار زل زده بود به صفحه مانیتور و چش و ابروشو تکون میداد. چنتا سوالو همینجوری رد کرد تا اینکه بابام پرسید چیکار میکنی؟
گفت: دارم سوالارو تو ذهنم حل میکنم. 10 تا که شد همشو وارد پاسخنامه میکنم :)))
بابام رو به آسمون: خدایا مرسی ازت که پسر به این باهوشی بهمون عطا کردی 10 تا 10تا سوال تو ذهنش حل میکنه و جوابشونو حفظ میکنه واقعا دمت گرم -_-

  260995

عموم داشت انتخابات امریکا رو تحلیل میکرد و خیلی جدی داشت میگفت بایدن با اختلاف برنده میشه. بعد یه دفعه گفت الان نقش تعیین‌کننده رو ایالت فلوراید داره. یه ربع داشتیم براش توضیح میدادیم که فلوراید تو خمیردندونه و اون ایالت فلوریدا ست:|||

  260864


+چرا صفحه گوشی رو نگاه می کنی لبخند می زنی ؟

-خو آدم وقتی جوک می خونه گریه نمی کنه که ، میخنده

+نه اگه کسی هست بگو بریم خواستگاری

  260773

آخرین باری که سوپرایز شدم تولد 6 سالگی دخترعموم بود که مامانم گفت بیزحمت یبار دیگه شمعا رو روشن کنید پریسا هم بیاد فوت کنه
:(

  260746

جدیدا یه عادت مسخره پیدا کردم موقع تشکر میگم میسی یو :/
دیروز به داداشم میگم میری این برگه واسم کپی میگیری گفت :باشه
گفتم میسی یو
دستشو میاره جلو میگه ببوسی یو:///
جدیدا داره از ادب و نزاکت دور میشه نمیدونم باید چیکارش کرد-_-

  260745

چند تا از رایج ترین دروغا که مطمئنم حداقل یکی شون براتون اتفاق افتاده :
۱-اره اونم اینجاس سلام میرسونه ( فامیلای گرامی از همین تریبون اعلام میکنم به هیچکدومتون سلام نرسوندم)
۲- نه بحث پولش نیست ( صد و پنجاه درصد بحث پولشه)
۳- پول چرک کف دسته ( اگه اینجوریه من استریل به دنیا اومدم••)
۴- بچه دختر و پسرش فرق نداره ( اره ارواح عمت!!)

  260729

اقا این تبلیغه چین چین هس تو تلویزیون اینقد لطیف با بچشون رفتار میکنن
جلو تلویزیون نشسه بودم داشم نیگا میکردم
یهو مامانم از تو اتاق داد زد
هوووی گوز بچه:/ پاشو اتاقتو تمیز کن خود سگدونی شده
فقط خیلی دلم میخواد بدونم منو از تو کدوم جوب پیدا کردن):

  260604

داستان های من و مامانم ۳:
من : مامان من رو ساعت ۱۰ بیدار کن

مامانم ساعت ۶ صبح: پاشو پاشو ساعت ۱۰ عه






آقا صد دفعه بهتون گفتم دستمال من دم دستم ای خدا
باز این اشکای من سرازیر شد

به امید اینکه یه روز انتقام بگیریم لایک لطفا

  260589

چند وقت پیش مامانم داشت با دختر خالم که ۴سالشه با تلفن حرف میزد
بعد دختر خالم از مامانم پرسید که من کجام؟
مامانم یه نگا به من کرد گفت
اونو شغالا خوردنش
منم که همون موقع داشتم شام می خودم حس کردم لقمه از گلوم نمیره پایین
????????

  260552

آقا این مامان ما یه مدت کمردرد داشت بعدش بخاطر قرص هاش بعضی وقتا شبا توهم میزد
یه شب در خواب ناز بود که دیدم مامانم با جیغ اسم منو صدا میزنه تند تند بلند شدم
دوییدم سمتش حالا این مامان ما هم داد میزد پسرمم نیسسس پسسرمم گم شده واااییی پسرم طنین 《اسم من》
پاشو پاشو برو در و قفل کن پسرم فرار نکنه
اینم بگم که مامانم اصلا پسر نداره*_*
منم نصف شبی گیج بودم دوییدم درو قفل کردم مامانمم همینطوری میگف امیر پسرم واس پسر خیالیش اسمم انتخاب کرده بود《_》
منم گیج خواب بودم هر چی میگف گوش میدادم
مامانم هی میدوید اینور اونور دنبال پسرش
یهو وایساد گفت اینا پسرم پیدا شد@_@
همینطوریم به یه وری اشاره کرد رف گرف خوابید》_》
منم دیدم که در اصل تو خواب بودم گرفم خوابیدم
!_! بعدش فهمیدیم اینم یکی از توهماشه
لطفا واسه بهتر شدن حالش دعا کنین البته الان خیلی بهتره ولی ارزومه کاملا خوب شه
لایکم نکردی عب نداره یه لبخند کوچیک کافیه