زمستان آمد.زمستانی که باران ، برف ، سوز شبها و روزهای در آن، از آسمان بالا سر من و تو می بارد و می آید و شبها کنار بخاری خونمون زیر پتوی همیشگی مون در خوابیم. حال نوبت رسیده که در این سرمای شبها،من برای خدمت برم.. برم جای دوری برای سه ماه دور از تو بیدار باشم و حکم نگهبانی سوز شبهای زمستانی،برایم صادر شود..
آری درست است درست فکر میکنی.. چ خاطراتی گذراندم با تو...

خداحافظ عزیزم...
سلام زمستان آمدم خاطراتم را با تو در شبهای بیداریم دزمیان بگذارم...

دوستان ایام خونه تکونی نزدیکه ، جاسازاتون رو چک کنین قبل اینکه جاسازاتون رو چک کنن

یه جوری برف و بارون نمیاد که فکر کنم ابر ها هم مثل خرس ها شیش ماه میخوابن بهشون خوش میگذره باز شیش ماه دیگه تمدید میکنن خوابشون رو -__-

دلم میخواد برگردم به اون دوران که صب ساعت 6،7 بابام بیدارم می کرد

می گفت : پاشو ببین چه برفی اومده...

الان که زمستون فرقی با پاییز نداره...5سالی هست برف ندیدیم...
اصفهان گیر کرده وسط نقشه...
هیچی بهش نمیرسه...
نه برفی...
نه بارونی...
امان از دل زاینده رود...
امان از سوزو سرمای بدون برف و بارون...


(^_<)F:M:Z(>_^)

‏اون چند ثانیه ای که بعد ریدن تو چله زمستون خودتو با آب گرم میشوری میتونه بعنوان مخدر سنتی اعلام موجودیت کنه.

تو این سرما اگه گرمای دست یارتون رو حس میکنید، امیدوارم از ناحیه دست فلج بشین: |...

عروسیتونو بندازید سی ام اسفند که سالگردش بشه هرچهارسال یبار،دخترا دوس دارن :-P

حال مردم ایران توی روزای آخر زمستون:
یه دلم میگه بخر بخر گرون میشه....
یه دلم میگه نخر نخر ارزون میشه...

به مادران خود بياموزيد اسفند پايان دنيا نيست!

این موقع سال رو دوست دارم
چون «از شنبه» هامون تبدیل میشه به «از سال جدید»

میبینم
خوشحالین که عید داره میاد؟؟؟؟
.
.

.

.
.
.
102 روز دیگه ماه رمضونه

برف را دوست دارم
چون زندگی میسازد
برای یک
آدم برفی....

لیوان یا استکانو شکستی قایم کردی گوشه بالای کابینت؟

ورقه ی امتحانیت که از بیست نمره شدی یک و بیست و پنجو زیر مبلا قایم کردی؟

چن تا پسته تو کشوی لباسات تو شرتت قایم کردی هر وقت خونه خلوت شد تنهایی بخوری؟

رمز وای فایو تو یه کاغذ زیر فرش غیب کردی؟








دیگه لازم نیس نگران باشی!

خونه تکونی از رگ آعورتم هم به شما نزدیکترست!!

داریم کم کم به روزایی میرسیم

که میای خونه میبینی




لباس مورد علاقت داره پنجره رو پاک میکنه

داریم کم کم به روزایی میرسیم

که میای خونه میبینی




لباس مورد علاقت داره پنجره رو پاک میکنه