تاریخ انتشار : بهمن 1399
همکارم داشت تعریف میکرد که شوهرش تو خواب خیلی لگد میپرونه و پتو رو از روش میکشه .
منم ذهنم درگیر بود و نفهمیدم چی میگه و گفتم اوممم آره میدونم .
دقیقا بیست دقا میشد همه لال بودن!!!!
همکارم داشت تعریف میکرد که شوهرش تو خواب خیلی لگد میپرونه و پتو رو از روش میکشه .
منم ذهنم درگیر بود و نفهمیدم چی میگه و گفتم اوممم آره میدونم .
دقیقا بیست دقا میشد همه لال بودن!!!!
عزیزُم بیا فالت بگیرُم
فال حافظ | فال روزانه | طالع بینی | فال مصری | فال تاروت
خنده تاریخ انقضا نداره !!!
مجموعه تخصصی فواید ، دانستنیها و رازهای خنده
+ شادی و کمک به دیگران ( مراکز خیریه )