رخ به رخ که شدیم من مات شدم ! و تو چون پادشاهی که از این فتح ها را زیاد دیده است بی اهمیت رد شدی

تو صبح باش من تمام شب های تاریخ را تاب می آورم !

سیــــــــــر شدم …
بسکه سرد و گرم روزگار را چشیدم

مهربانیت را با دلم پیوند زدم تا از تو دور بودن را احساس نکنم .
اما باز دلتنگتم ؟؟ تو بگو چه کنم ؟؟

درد داره که همیــــــــــــــــــشه اونـــــــی که تو خیــــالته بی خیالتـــــــــــــــه. .

این روزها جای خالی ” تـو ” را با عروسکی پر می کنم
همانند توست مرا ” دوست ندارد ”
احساس ندارد !
اما هر چه هست ” دل شـکـســتـن ” بلد نیست

ببین هیچی نگو
فقط یه دقیقه بیا بشین اینجا
کنارم
دلتنگم
همین....

این روزها جای خالی ” تـو ” را با عروسکی پر می کنم همانند توست مرا ” دوست ندارد ” احساس ندارد ! اما هر چه هست ” دل شـکـســتـن ” بلد نیست

اشك از دلشكستگي است
سكوت از تنهايي
لبخند از مهرباني
واين پست از دلتنگي...

چقدر دلم هوايت را ميكند!
حالا كه ديگر
هوايم را نداري...

دلم برای کسی تنگ است ه با زیبایی کلا مش مرا در عشقش غرق می کند…

خدایا دلم گرفته ، میان این همه آرزوها ، دلتنگ ترین بنده ات را دریاب

پیام : موردی برای نمایش نیست
فرستنده : نام فرستنده مشخص نیست
تاریخ ارسال : تاریخ ارسال معلوم نیست
دلم واسه ی تو خیلی تنگ شده واسه ی همینه که همه چیز گم شده و از دست رفته!

حال که با خیالت زندگی میکنم، معنای دلتنگی را
نمی فهمم. دلتنگ خـــــــیالت که نمیشوم...

گاه دلتنگ ميشوم،دلتنگترازهمه دلتنگها،گوشه اي مينشينم وميشمارم حسرتهارامحاكمه ميكنم وجدانم را،كدام قلب راشكستم وكدام احساس را له كردم وكدام خواهش رانشنيدم وبه كدام دلتنگي خنديدم كه اينچنين دلتنگم؟