حالم خوب نیست و میدانم میدانی که بهتر شدنم نیازمندِ با تو بودن است... ❤❤❤
حالم خوب نیست و میدانم میدانی که بهتر شدنم نیازمندِ با تو بودن است... ❤❤❤
اینجا آسمان ابریست ، آنجا را نمی دانم
اینجا شده پاییز ، آنجا را نمی دانم
اینجا دلی تنگ است ، آنجا را نمی دانم . . .
باورت بشود يا نه
روزي ميرسد كه دلت براي هيچ كس به اندازه من تنگ نخواهد شد!
براي نگاه كردنم...
اذيت كردنم...
خنديدنم...
براي تمامي لحظاتي كه در كنارم داشتي!
روزي خواهد رسيد
كه در حسرت تكرار دوباره من خواهي بود...
ميدانم روزي ديگر نيستم!!
و هيچ كس تكرار من نخواهد شد....
به راه عمر صدها قصه دیدم/سفر کردم حکایت ها شنیدم
نفهمیدم چه شد تا اینکه روزی/سر کوی رفیق بازی رسیدم
به هر باغی رسیدم از سر شوق/ز هر دسته گلی یک شاخه چیدم
غلامم چاکرم لوتی بفرما/همین ها شد همه عشق و امیدم
بدون هیچ حرفی یاسوالی /پیاله هرکسی دادسر کشیدم
ولی افسوس با هرکه نشستم/رفاقت کردم و خیری ندیدم
چشام بارونی و قلبم شکسته /از این دنیا و اهلش دل بریدم
زخـــــم هـای آدم سرمـــایه استـــــ
ســرمـــایه ات رو بــا این و اون تقـــسیم نکن
داد نــزن هــوار نکش
آروووم و بی ســـر صدا هــمه چی رو تحــمل کن . . .
همیشه هم قافیه بودند…سیب و فریب… حتی زمانی که هیچ کس شعری نگفته بود… و حالا که همه شعر میگویید، همه با هم میگوییم:سیـــب… و دوربین های عکاسی را فـــ ـریـ ـب میدهیم… تا پنهان کنیم آن اندوه موروثی را پشت این لبخند مصنوعـ ـی
برای تو نامه ای می نویسم…
دلتنگی که دست از سر دل بر نمی دارد.
دلتنگی که فاصله را نمی فهمد !
نزدیک باشی و اما دور…دور…دور !
تنها که باشی تمام دنیا دیوار و جاده است.
تمام دنیا پر از پنجره هایی است که پرنده ندارند…
پر از کوچه هایی که همه ی آن ها برای رهگذران عاشق به بن بست می رسند!
فکر کن پای این دیوارهای سرد و سنگین چه لیلی ها و مجنون ها که می میرند!
خون بهای این دل های شکسته را چه کسی می دهد ؟!
امروز را به باد سپردم
امشب کنار پنجره بیدار مانده ام
دانم که بامداد
امروز ِ دیگری را با خود می آورد
تا من دو باره آن را
بسپارمش به باد ….
“فریدون مشیری”
به من میگفت که دلم خیلی کوچک است!
و من تازه دریافتم ... که چرا مرا به دلش راه نداد...
من فقط کمی اضافه وزن داشتم...
درهر ورق زمان نوشته ام به يادت ميمانم ،حتي اگرهزار صفحه ازتو دور باشم
چقدر دوست داشتم تمام دلتنگی های این روزها را با کسی تقسیم می کردم،
و یا کسی بود برای گوش دادن ودرد دل کردن،
بماند که آنقدر فاصله ها زیاد شده که هر چه فریاد
می زنم..
گویا نه تو صدایم را می شنوی
ونه کس دیگر...
قشنگترين حس. حس عاشقي است .حسي كه به يكباره تمام وجودت را فرا ميگيردوراه فراري درآن نيست. دلتنگه اين حسم...
خواندی: « زیرِ باران باید رفت »
و رفتی.
از باران، بدم میآید دیگر
عطر اونروز زیر بارونو بهم برگردون
بوسه ی رنگ تابستونو بهم برگردون
تو زمستون دست گرمت منو آتیش میزد
تو بمون با این کارت جونو بهم برگردون
دلم برای کسی تنگ است،کسی که خالی وجودم را از خود پُر میکرد و پُری دلم را با وجود خود خالی.
عزیزُم بیا فالت بگیرُم
فال حافظ | فال روزانه | طالع بینی | فال مصری | فال تاروت
خنده تاریخ انقضا نداره !!!
مجموعه تخصصی فواید ، دانستنیها و رازهای خنده
+ شادی و کمک به دیگران ( مراکز خیریه )