برای من که لبریز تو موندم به پات افتادنم عین نمازه
یه وقتی جونمو از من بخواه که فقط دستم به سمت تو درازه
همه حرفامو گفتم تا ببینی یه روزم درد تکراری ندارم
تو تسکین تموم دردهامی به جز تو با کسی کاری ندارم
تصور میکنم هرشب به یادت هوایی میشم و تا ماه میرم
قدم هامو بلندتر میکنم چون درست دارم کنارت راه میرم
تو روزایی که خیلی خسته میشم واسه رفتن هوای تازه میخوام
درست هرسال این روزا که میشه تو رو بی حد و بی اندازه میخوام

خداحافظ برای تو چه آسان بود ولی قلب من از این واژه لرزان بود خداحافظ برای تو رهایی داشت برای من غم تلخ جدایی داشت

(تقدیم به کسی که واقعآ دلتنگشم تو همین موقعها ازدسش دادم‏)‏‏
حالا سائل چشم به راته دنبال یه ردپاته ‏
وسعت آبیه دریاآخرخاطره هاته
تن تو به روی دستام دست من روی چشامه‏
نمیخوام مرگو ببینم رفتنت روز عزامه‏
خوابیدی روبال موجا گم شدی تودل دریا ‏
کاش میشد بودم کنارت ‏
اما رفتی تک وتنها........‏
‏

هر وقت از شدت تنهایی فکر اعتمادی دوباره به سرم میزند
آن خنجر خیانتی که بر پشتم فرو کرده ای را در می آورم
نگاهش میکنم ، میبوسمش ، صیقلی عاشقانه، اندکی نمک به رویش ریخته، نوازشش کرده ئ بر سر جایش میگذارم
از قول من بهش بگـــــــــــــــــــــــــــــویید:
خیالش تخت من دیوانه هنوز به خنجرش هم وفـــــــــــــــــــــادرم....!!!!!!!!

خـــــیلی حــــرف اســـــــت وفـــــــادار دســـــــت هایـــــــــ بـــــــاشی کــــــه یــــــک بــــــار هــــــم لمسشـــــــان نــــــکرده ایـــــــ>...!!!!

تو يادت رفته وقتي گريه دارم براي اشكاي من شونه باشي تويادت رفته بايد خونه باشي بايد پيش من ديوونه باشي نگو خونه بگو ديوار بي در كه سر تا پاشو خاموشي گرفته مگه من توي تقديرت نبودم شايد دنيا فراموشي گرفته.(دلم برات تنگ شده)

غــــــــــــــــم دنیـــــاست وقتـــــــــی خوابـــــــشو ببــــــینی
.
.
.
امـــــــــــا هــــــیچ وقـــــــــت نتــــــــونی پیشش بشیـــــــــنی

یه مادرم نداریم که هروقت دلمون گرفت بریم تو بغلشو هییی خودمون و لوس کنیییم...:((((
در عوضش یه هیوولا داریییم که هی میگه اینکااارو بکن اینکاااارو نکن خدایااااا شکرت!
خدایا دلم واسه مهربووونیاش تنگه ، مهربووونیایی که هیییچوقت نصیبم نشد..:((((
دوووستای خوبم اولین پستیه که میذارم..
لایک: فداااااای تمووووم مادرااا و دلای پاکشووون

نمی خوای صداتُ کسی بشنوه چقدر زجر آوره اینکه فکر میکنم همین روزا دستامُ ول میکنی
الان چند روزیه که قهری باهام ندیدن نخندیدنت اذیتم میکنه
سر حرفُ وا کن کنارم بشین سکوت تو اذیتم میکنه

یه چیزی بگو پس چرا ساکتی !
بگو هنوزم دلت با منه ... بزار فکر کنم وقتی تنها میشم دلت شورء تنهایمو میزنه

[ PoOya bayati ]

به پاس قلب پرمهرم
نمیگویم نرو هرگز
کمی آهسته تر میرو
برای بار آخر من
ببینم جای پایت را.

ازخدا میخواهم که آلزایمربگیرم...
نگو.شایدبه لطف آلزایمرگذشته ام رافراموش کردم...

آقا مانی :
خیلی خوش اومدی ، بی زحمت یه سری هم به پاتوق بزن دل همه بچهها برات تنگ شده

زير ِ بـــــاران می ايستَم

ميگويَند مد است ايـن روزهـــا

عشـــــق بازی زير ِ باران با اشڪ های ابـــــر ....

دلم می سوزد

بَرای ابری ڪه اَز شِدت گریه بـه هق هق افتاده است

و دلم برای خودم میسوزد

كه از فِشار دلتنگی

خيلي وَقت است نَفَسَـــــم بُريده بُريده و بَند است

یه جایی باید دست آدم‌ها را بکشی

نگه‌شان داری

صورت‌شان را میان دستانت محکم بگیری

بگویی ببین

من دوستت دارم، نــــــــــرو . . .!

هر ڪــہ را عــزیــز داشــتـم

بــہ פֿــدا سـپــردҐ

دسـتـاטּ פֿــدا را تـرجـیــح داد و . . .

رفــت ، رفــــت ، رفــــــت (!)

ڪـاش ڪــسـے مــرا بــہ פֿــدا مـے سـپــرد . . .